آمدم من بر در احسان تو
من گدایم من گدا ،دستم بگیر بگیر
یا علــی مرتضی دستم بگیر
تا نیفتادم زپا دستم بگیر
گر بدم من دوست میدارم تو ر
ای شه ملک ولا دستم بگیر
من زمرگ و برزخم در وحشتم
یاری ام کن از وفا دستم بگیر
دردمندم ، مستمندم، مضطرم
ای شه مشکل گشا دستم بگیر
چشمان علی دو چشمه خورشید است
لبهای علــی لباب از توحید است
سوگند به کــعبـه خانه میلادش
اسلام محمّد از علی جاوید است
کرامات العلویه، علی(ع) ، میر خلف زاده،
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا