شعر : چشم اشکبار

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

زین ماتمى كه چشم ملایك ز خون، ترست
گویا عزاى صادق آل پیمبرست
یا رب چه روى داده، كزین سوگ جانگداز
خلقی پریش خاطر و دل‎ها پر آذرست


مُلك و مَلَك به ناله و افغان و اشك و آه
چون داغدار، حضرت موسى بن جعفرست
خون مى‎رود ز فرط غم از چشم شیعیان
زیرا كه قلب عالم امكان مكدَّرست
منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین
اما به خُلد، غم زده زهراى اطهرست
او گرچه كشت خسرو دین را ولى به دهر
نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست
تن در نداد بر سنم و این كلام نغز
بر پیروان حقّ و عدالت مقرّرست
آزادْمرد، تن به زبونى نمی‎دهد ‎
مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست
تنها نه اشكبارْ چشم «صفا» زین عزا بود
دل‎هاى شیعیان همه از غم مكدّرست

على سهرابى تویسركانى «صفا»

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page