ردّ شدن موسى(ع) در شرط

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

حضرت موسى(ع) از حضرت خضر(ع) گفت؛ در صورت تكرار مجدد اعتراضش بدون هيچ گونه عذرى از او جدا می شود.[1]
آن ها به راه خود ادامه دادند. شبانگاه به قريه‏ایى نصرانى‏نشين به نام "ناصره" رسيدند. گرسنگى بسيار آن ها را واداشت تا در جست و جوى غذایى باشند. هيچ يك از مردم آن منطقه حاضر نشدند خوراكى در اختيارشان قرار دهند.[2]
آن ها كنار روستای ناصره رفتند. حضرت خضر(ع) ديوارى در حال فرو ريختن را ديد. بي درنگ به پى ريزى مجدد و تعمیر آن پرداخت. ديوار بر جاى خود قرار گرفت. حضرت موسى(ع) اعتراض كرد. مى‏بايست از اين مردم اجرتى را براى كار خويش طلب مى‏كردى.[3]
حضرت خضر(ع) گفت؛ ديگر هنگام جدايى من و تو فرا رسيد. بزودى تو را از حقيقت آن چه در موردش شكيبايى نورزيدى، آگاه خواهم ساخت.[4]
------------------------------------------------
[1] سوره كهف- آيات 75 تا 79. أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً. قالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْ‏ءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْراً.
[2] سوره كهف- آيات 75 تا 79. فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما.
[3] سوره كهف- آيات 75 تا 79. لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً.
[4] سوره كهف- آيات 75 تا 79. هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً.
------------------------------------
منابع:
تفسیر نمونه،‌ ج 13.
تفسیر المیزان،‌ علامه طباطبائی،‌ ج 13.
داستان پيامبران يا قصه‏هاى قرآن از آدم تا خاتم‏ /نويسنده: يوسف عزيزى‏ /موضوع: تاريخ انبياء /تعداد جلد: 1 /انتشارات هاد /چاپ: تهران‏ /سال چاپ: 1380 ش‏ /نوبت چاپ: اول‏ /صص؛ 424 – 419.