بررسي احتمال نخست درباره ي ازدواج حضرت مهدي (عليه السلام) در دوران غيبت

(زمان خواندن: 9 - 17 دقیقه)

يكي از موضوعات مربوط به حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) که همواره مورد توجه واقع شده، زندگي شخصي و خانوادگي آن حضرت است.

اين‌که آن حضرت ازدواج کرده است يا نه؟ اگر ازدواج کرده است، آيا فرزند يا فرزنداني دارد يا نه؟ اگر چنان چه داراي فرزند است، در کجاي اين کرة خاکي و چگونه زندگي مي‌کنند؟ فقط بخشي از پرسش‌هايي است که در موضوع ياد‌شده مطرح شده است. البته معمولاً با پاسخ‌هاي نه چندان يکنواخت و همسو مواجه بوده است.
همان‌گونه كه پيش از اين نيز ياد شد، سرّ بودن پنهان‌زيستي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بسياري از چگونگي‌هاي زندگي آن حضرت را در هاله‌اي از ابهام و اختلاف ديدگاه، قرار داده است.
از آن‌جا که روايت صريح و روشني در اين‌باره در دست نيست و روايت‌هاي موجود نيز ديدگاه‌هاي مختلفي را ارائه مي‌كنند، دو ديدگاه متفاوت بين دانشمندان شيعه پديد آمده است.
گمانه‌هاي دو گانه‌اي که مطرح شده، بدين قرار است:
1. حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ازدواج كرده و داراي فرزنداني نيز هست.1
2. حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ازدواج نكرده است2.
احتمال نخست: اثبات همسر و فرزند
کساني که بر اين باورند، اعتقاد دارند آن حضرت به طور قطع ازدواج کرده، و داراي فرزنداني نيز هست. ايشان به طور عمده، دو دسته دليل براي اين ادعا ذکر کرده‌اند:
1. ازدواج، امري مستحب است و ساحت حضرت ولي عصر(عليه السلام) از ترک اين مستحب مبرّا مي‌باشد.
2. در کتاب‌هاي روايي، برخي روايت‌ها و ادعيه، بر همسر و فرزند داشتن حضرت دلالت دارد.
دليل نخست: استحباب ازدواج
برخي افرادي که اين احتمال را ترجيح داده‌اند، در پاسخ منكران وجود همسر و فرزند براي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنين نوشته‌اند:
چگونه ترك خواهند كرد چنين سنّت عظيمه جدّ اكرم خود را با آن همه ترغيب و تحريص كه در فعل آن و تهديد و تخويف در ترك آن شده، و سزاوارترين امّت در اخذ به سنّت پيغمبر، امام هر عصر است، و تا كنون كسي ترك آن سنّت را از خصايص آن حضرت نشمرده است.3
نيز يکي از دانشوران معاصر در اين‌باره نوشته است:
بنابراين آن حضرت، فرزندان و نوادگان زيادي خواهد داشت که شمارش آن‌ها به سادگي ممکن نيست. اگر در اين زمينه (داشتن همسر و فرزند) هيچ نقل روايي وجود نداشت، و فقط همين مطلبي كه آن حضرت با وجود سن زياد از نظر جسمي جواني قويّ البنيه است... و نيز مي‌دانيم كه آن حضرت به سنّت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) عمل مي‌كند، در قبول اين مطلب كه آن جناب همسر و فرزنداني دارد كافي بود».4
بررسي اين ديدگاه
الف: استحباب ازدواج
استدلال پيشين، داراي دو مقدمه است:
1. ازدواج، سنّت پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم)، و کاري شايسته و مستحب است.
2. حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ناگزير اين سنّت را انجام مي‌دهد.
امّا مقدمة نخست
شکي نيست که استحباب ازدواج از آيات و روايات فراواني استفاده مي‌شود. برخي آياتي که بر استحباب ازدواج دلالت دارند، عبارتند از:
فَانْكِحُوا ؛5 «از زنان، هر چه شما را پسند افتد، بهما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساء وَ أَنْكِحُوا الْأَيامي مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَنكاح درآوريد». و آية  ؛6مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ
«و عَزب‌هايتان و غلامان و كنيزان خود را كه شايسته باشند، همسر دهيد».
امّا از رواياتي که در اين‌باره در دست است، مي‌توان به فرمايش رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) اشاره کرد که فرمود:
النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي؛7
نيز در اهميّت و تشويق به ازدواج، چنين آمده است:
هر كس ازدواج كند، نصف دينش را بدست آورده است8.
امام صادق(عليه السلام) نيز در اين‌باره مي‌فرمايد:
دو ركعت نماز كسي كه ازدواج كرده با فضيلت‌تر است از هفتاد ركعت نماز كسي كه بدون همسر است.9
امير مؤمنان علي(عليه السلام) در اين‌باره فرمود:
تَزَوَّجُوا فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلي الله عليه و آله وسلم) قَالَ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَتَّبِعَ سُنَّتِي فَإِنَّ مِنْ سُنَّتِيَ التَّزْوِيجَ؛10
ازدواج کنيد كه همانا رسول گرامي اسلام فرمود: «هر کس دوست دارد از روش من پيروي کند، پس به درستي که از سنّت من ازدواج است».
با توجه به آيات و روايات پيشين و وجود كلمات امر، مانند «انكحوا» در آيات، و تشويق به ازدواج در روايات، و سفارش در عمل به سنّت پيامبر خدا، استحباب شرعي ازدواج قابل استنباط است.
امّا مقدّمه دوّم
لزوم عمل امام(عليه السلام) به امر شرعي و سنّت رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) پرسش‌هايي را پديد مي‌آورد؛ از جمله اين‌كه:
با توجه به مستحبات بسيار زياد، آيا امام(عليه السلام) به همه آن‌ها عمل مي‌كند؟ يا از آن امور انتخاب كرده و گزينشي عمل مي‌كند؟
بدون ترديد پيشوايان معصوم(عليهم السلام) مانند پيامبران، چون هدايت مردم را به عهده دارند ـ هميشه در عمل به احكام الهي پيشگام بوده‌اند. به صورت اساسي، رسالت آنان ايجاب مي‌كرد نخست خود عامل به دستورهاي الهي باشند و در صحنه عمل براي ديگران الگو و نمونه باشند؛ بنابراين، در لزوم عمل‌كردن امام به مستحبّات دو نكته وجود دارد:
1. هدايت و رهبري و الگوي كامل بودن براي مردم كه ايجاب مي‌كند امام در زندگي و معاشرت و در برخورد با ديگران به گونه‌اي شايسته عمل كند و در عمل به دستورهاي ديني (واجب و مستحب) پيشگام باشد.
2. اقتضاي جايگاه و منزلت انسان كامل، ايجاب مي‌كند به مستحبات عمل كند.
بدون ترديد، نكته اوّل در زمان غيبت امام(عليه السلام) موضوعيت ندارد؛ زيرا امام(عليه السلام) در ديد مردم نيست، و امامت وي در باطن است، نه در ظاهر؛ ولي نكته دوّم در رسيدن به مطلوب (امام به مستحبّات شرعي پايبند و سزاوارتر از ديگران است) كافي است.
با توجه به دو مقدّمه‌اي كه گذشت، عدّه‌اي معتقدند امام زمان(عليه السلام) در عصر غيبت ازدواج كرده و صاحب همسر و فرزند است.
در پاسخ اين دليل گفته شده است:
اگر انجام ازدواج را بر استحباب نيز حمل کنيم، نکته قابل توجه اين است که اين استحباب، با مسأله بسيار مهم غيبت و فلسفه آن، در تعارض است.
اين پرسش پيش مي‌آيد که اهميّت ازدواج، در جايگاه يک مستحب بيشتر است يا امر بسيار مهم «امر به معروف ونهي از منکر»؟ حتماً پاسخ داده خواهد شد: امر به معروف مهم‌تر است. حال آيا امام عصر(عليه السلام) از اين همه منکري که رخ مي‌دهد خبر دارد يا خير؟ حتماً گفته مي‌شود: خبر دارد؛ پس چرا نهي از منکر نمي‌کند؟ خواهد گفت: با مقام غيبت حضرت در تعارض است. حال اين پرسش پيش مي‌آيد که آيا واجبي به اين اهميّت در تعارض با غيبت ترک مي‌شود؛ اما امر مستحب نه؟
نه فقط امر به معروف که بسياري از شؤونات امام است که به دليل غيبت او به صورت موقت ترک مي‌شود.
افزون بر اين که روايت نبوي مي‌گويد: »«فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي11 و آن، بدين معناست که با آن، به مخالفت بر خيزد. بر ما روشن است که هر کس اگر به دليل‌هايي نتوانست ازدواج کند، به اين معنا نيست که با آن مخالف است.
دليل دوم: برخي روايات و ادعيه
افزون بر دليل پيشين که مهم‌ترين دليل در اين‌باره ياد شده است، ادله‌اي ديگر بر فرزند‌دار بودن آن حضرت نيز بيان شده که همراه نقد بيان مي‌شود:
1. شيخ طوسي از مفضل بن عمر نقل کرده است که امام صادق(عليه السلام) فرمود:
إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّي يَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ يَقُولَ بَعْضُهُمْ قُتِلَ وَ يَقُولَ بَعْضُهُمْ ذَهَبَ حَتَّي لَا يَبْقَي عَلَي أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ عَلَي مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَي الَّذِي يَلِي أَمْرَهُ؛12
براي صاحب اين امر، دو غيبت است که يکي از آن‌ها، به اندازه‌اي طولاني مي‌شود که برخي از مردم گويند: از دنيا رفته است، برخي گويند: کشته شده و برخي گويند: آمده و رفته است؛ جز اندکي از شيعيان، بر باور خود استوار نماند. کسي از فرزندانش و غير آنان؛ از اقامتگاه او آگاه نمي‌شود، جز کسي که متصدي امور او است.
برخي، از اين روايت استفاده کرده‌اند که آن حضرت، در دوران غيبت، داراي فرزند است؛ چرا که اگر فرزند نداشت، اين روايت بي‌معنا مي‌شد.
نقد و بررسي کوتاه
استدلال به اين روايت، از چند جهت درست نمي‌باشد؛ زيرا:
الف. نعماني همين روايت را نقل کرده است؛ در حالي که به جاي«من ولده»، «من ولي»13 آورده است.
با توجه به اين که کتاب الغيية نعماني به مراتب بر کتاب الغيبة شيخ طوسي مقدم بوده و بخشي از سند هر دو کتاب مشترک است و نيز بين کلمه «ولي» و «ولد» از نظر نوشتار، نزديکي وجود دارد، احتمال تصحيف، بسيار قوي مي‌نمايد؛ بنابراين، استدلال به اين روايت، بي‌اعتبار خواهد شد.
يکي از دانشمندان معاصر پس از ذکر هر دو روايت مي‌نويسد:
با وجود اين اختلاف، استناد به نقل «غيبت شيخ» اطمينان‌بخش نيست؛ بلکه نقل «غيبت نعماني» از برخي جهات، مانند علوّ سند و لفظ حديث، معتبرتر به نظر مي‌رسد.14
يکي ديگر از انديشه‌وران معاصر پس از اشاره به اختلاف نقل شيخ طوسي و نعماني، درباره اين روايت نوشته است:
کمترين احتمالي که در اين‌باره وجود دارد، اين است که مقصود از عبارت «هيچ يک از فرزندان و نه ديگران، از جاي آن حضرت آگاه نيستند» مبالغه در شدت پنهاني باشد؛ بدين معنا که اگر هم بر فرض آن حضرت را فرزندي باشد، حتي او هم از شخصيت حقيقي حضرت آگاه نخواهد بود، تا چه رسد به ديگران و لذا ـ چنان‌که واضح است ـ اين عبارت دليلي بر وجود فرزند بالفعل نمي‌باشد. و همين اندازه که چنين معنايي براي روايت محتمل باشد، براي ساقط‌کردن استدلال بدان کفايت مي‌کند؛ زيرا آن‌گاه که احتمال به ميان آيد، استدلال باطل است.15
ب. دربارة روايت شيخ طوسي گفته مي‌شود که مورد تحريف واقع شده است. زيرا در اين روايت، ضمير مفرد به جاي جمع استفاده شده است:
]در روايات[ مي‌گويد: «از فرزندان او و ديگري»؛ در حالي که صحيح اين بود که بگويد «از فرزندان او و ديگران». مگر اين که کسي بگويد ضمير«هاء» در کلمه «ولده» از سوي نسخه‌نويسان اضافه شده است يا اين‌که بگويند مقصود روايت اشاره به اين مطلب است که امام(عليه السلام) فقط يک فرزند دارد. يا اين که بگويد مراد از لفظ «ولد» اسم جنس است و براي مراعات اين نکته ضمير مفرد به کار رفته است.16
2. حکايت جزيره خضراء که سخن از فرزندان حضرت در جزيره‌اي دور دست دارد.
در آن داستان، ادعا شده است برخي فرزندان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در جزايري دور ‌دست و ناشناخته، بر شهرهايي حکومت مي‌کنند.
اين داستان، ابتدا به وسيله علامه مجلسي در بحار الانوار17 و پس از نزديک دو قرن، به وسيله محدث نوري در کتاب نجم الثاقب18 شهرت يافت.
در درس‌هاي آينده به صورت مفصل درباره اين داستان سخن خواهيم گفت. اين نتيجه خواهيم رسيد که اين داستان از اساس ساختگي است.
بنابراين استدلال به اين داستان و مانند آن، بر اين مسأله غير قابل پذيرش است.
3. علامه مجلسي مي‌گويد: مؤلف کتاب مزار کبير به اسناد خود از ابو بصير از امام صادق(عليه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود:
كَأَنِّي أَرَي نُزُولَ الْقَائِمِ فِي مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ وَ عِيَالِهِ؛19
گويا مي‌بينم فرود آمدن قائم را در مسجد سهله با اهل و عيالش.
اين روايت براي آن حضرت همسر و فرزند اثبات کرده است، ولي هيچ دلالتي ندارد در دوران غيبت نيز داراي زن و فرزند است؛ چرا که احتمال دارد اين زن و فرزند پس از ظهور براي او حاصل آيد.
4. در روايتي که ابن طاووس از امام رضا(عليه السلام) در صلوات بر امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نقل کرده است، عبارت زير به چشم مي‌خورد:
...اللَّهُمَّ أَعْطِهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ وَ أُمَّتِهِ وَ جَمِيعِ رَعِيَّتِهِ مَا تُقِرُّ بِهِ عَيْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ تَجْمَعُ لَهُ مُلْكَ الْمُمْلَكَاتِ كُلِّهَا قَرِيبِهَا وَ بَعِيدِهَا وَ عَزِيزِهَا وَ ذَلِيلِهَا حَتَّي يَجْرِيَ حُكْمُهُ عَلَي كُلِّ حُكْمٍ وَ يُغْلَبَ بِحَقِّهِ كُلُّ بَاطِل...‌؛20‏
خدايا! به او و خاندان و فرزندان و نسل و تمام پيروانش، چيزي ببخش که ماية روشني چشم و خوشحالي دل او شده و حکومت تمام حکومت‌هاي دور و نزديک، عزيز و ذليل را در اختيار او قرار دهد، به گونه‌اي که حکومت او بر تمام حکومت‌ها غالب و حق، بر تمام باطل‌ها چيره شود.
برخي بزرگان دربارة روايت پيشين نوشته‌اند:
اولاً: سند روايت قابل اعتماد نيست.
ثانياً: حداکثر چيزي که از اين دعاي منقول از امام رضا(عليه السلام) که حدود پنجاه سال پيش از ولادت امام زمان(عليه السلام) فرموده‌اند، مي‌توان استنباط كرد، اين است که امت اسلام، داراي مهدي است و او داراي فرزنداني خواهد شد؛ امّا در روايت اشاره‌اي به زمان ولادت فرزندان حضرت نشده است.
سياق کلام، بيشتر حاکي از آن است که اين موضوع به عصر ظهور امام و قيام و حکومت ايشان مربوط مي‌شود.21
5. روايت ديگري که سيّد بن طاووس نقل کرده است که امام رضا(عليه السلام) فرمود:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي وُلَاةِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ ولدِه... ؛22 ‏
امّا اين روايت نيز به دلايلي بر مدعا غير قابل پذيرش است.
الف. روايت از نظر سند ضعيف است.
ب. اين روايت بنابر تصريح خود ابن طاووس، داراي متن ديگري نيز مي‌باشد که به اين شکل است: ...»«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي وُلَاةِ عَهْدِهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِه كه در آن، کلمه «من ولده» نيست.
جالب اين که شيخ طوسي در کتاب مصباح المتهجد23 و کفعمي در مصباح24 به همين صورت دوم نقل کرده‌اند.
ج. بر فرض هم که درستي روايت را بپذيريم، باز هم در روايت، نکته‌اي که حاکي از زمان ولادت فرزندان امام باشد، وجود ندارد و ممکن است به فرزندان آن حضرت پس از ظهور اشاره کرده باشد.
6. ميرزا حسين طبرسي نوري در کتاب نجم الثاقب با عنوان «دفع شبهه نبودن اولاد براي آن حضرت» آورده است:
سيّد بن طاووس در اواخر کتاب جمال الاسبوع25 گفته که: «من يافتم روايتي به سند متصل به اين که از براي مهدي گروهي از اولاد است که واليانند در اطراف شهرها که در دريا است و ايشان دارايند غايت بزرگي و صفات نيکان را».26
در مراجعه به جمال الاسبوع در خواهيم يافت که نه فقط سندي بر اين ادعا نياورده، بلکه مشخص نکرده اين سخن از چه کسي ذکر شده است.
البته به روايات ديگري نيز استدلال شد که به نظر مي‌رسد آنچه ذکر شد، اهميّت بيشتري دارد و آن هم که ملاحظه شد، قابليت استدلال بر اين موضوع را ندارند.
افزون بر روايات، به برخي از ادعيه و زيارتنامه‌ها نيز استدلال شده که در آن‌ها نيز استدلال ناتمام است؛ زيرا استناد قطعي آن‌ها به معصوم(عليه السلام) مورد ترديد است.
يکي از بزرگان، درباره برخي از آنچه به عنوان دليل قائلان به زن و فرزند دار بودن حضرت آمده است، مي‌نويسد:
بعضي از روايات، مثل خبر «کمال الدين انباري» و خبر «زين الدين مازندراني» از جهت غرابت و ضعف ظاهري که در متن آن‌ها است، قابل استناد نمي‌باشد و بعضي ديگر، همچون فقرات برخي از «ادعيه و زيارات» نيز صراحت ندارد و قابل حمل بر عصر ظهور مي‌باشد.27
پس دليل دوّم قائلان به ازدواج آن حضرت كه روايات است، مخدوش مي‌شود و جايي براي استفاده واستدلال به آن باقي نمي‌ماند؛ لذا نمي‌توانيم به آن روايات تمسّك كنيم.
-----------------------------------------------
1. طبرسي نوري، ميرزا حسين، نجم الثاقب، ص402.
2. البته برخی از بزرگان, ديدگاه سومی را مطرح کرده اند که در آن، احتمال داده شده آن حضرت ازدواج کرده است؛ ولی دارای فرزند نيست. سيّد محمد صدر، تاريخ الغيبة الکبري، مقدمه ص23.
3. طبرسي نوري، ميرزا حسين، نجم الثاقب، ص402.
4. سعادت پرور، علی، ظهور نور, ص123.
5. نساء (4): آية 3.
6. نور (24): آية 32.
7. علامه مجلسی, بحارالأنوار, ج100, ص220.
8. شيخ کلينی, کافی, ج5, ص328.
9. علامه مجلسی, بحارالانوار, ج79, ص211.
10. شيخ کلينی, کافی, ج5, ص329.
11. علامه مجلسی, بحار الانوار, ج100,ص220.
12. شيخ طوسي، کتاب الغيبة، ص161.
13. نعماني، الغيبة, ص 172.
14. صافي گلپايگاني، لطف الله، پاسخ ده پرسش، ص54.
15. صدر، سيّد محمد, تاريخ غيبت کبرا, ترجمه سيّد حسن افتخار زاده, ص85.
16. سيّد جعفر مرتضی, جزيرة خضرا در ترازوی نقد, ترجمة: محمد سپهری, ص218.
17. علامه مجلسی, بحار الانوار, ج52، ص 159.
18. محدث نوری, نجم الثاقب, باب هفتم, حکايت 37. با وجود اين‌که وي حکايت را از بحار الانوار نقل کرده است, ولی تفاوت‌های فراوانی با نقل علامه مجلسی دارد.
19. علامه مجلسي(رحمت الله عليه)، بحار الانوار، ج52، ص381، باب 27.
20. سيّد بن طاووس, جمال الاسبوع, ص506.
21. سيّد جعفر مرتضی, جزيرة خضرا در ترازوی نقد, ترجمة: محمد سپهری, ص220.
22. جمال الاسبوع, ص512.
23. شيخ طوسی, مصباح المتهجد, ص409.
24. کفعمی, المصباح, ص548.
25. سيّد بن طاوس، جمال الاسبوع، ص512.
26. طبرسي نوري، ميرزا حسين، نجم الثاقب، ص402.
27. صافي گلپايگاني، لطف الله، پاسخ ده پرسش، ص54 ـ 55. 
--------------------------------------
نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع:درسنامه مهدویت2-ص126تاص135

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page