فضيلت زيارت حضرت

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

روايات درباره فضيلت زيارت آن بانوي برگزيده اسلام بهترين سند در رابطه با فضايل آن بزرگوار است ، كه امامان معصوم پيروان خود را تشويق و توصيه به زيارت مرقد نوراني ايشان فرمودند و پاداش عظيمي براي آن بيان كردند كه چنين پاداشي در باب زيارت اولاد موسي بن جعفر (ع) بعد از حضرت رضا (ع) بي سابقه است ؛ ما در اينجا چند روايت را ذكر مي كنيم :
1- امام رضا (ع) فرمود : " مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّهُ":(1) " كسي كه ( فاطمه معصومه) را زيارت كند سزاوار بهشت خواهد بود " .
2- امام جواد (ع) فرمود : " مَنْ زارَ قَبْرَعَمَّتي بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ": (2) " كسي كه قبر عمّه ام را در قم زيارت كند سزاوار بهشت است " .
3- امام رضا (ع) فرمود : " مَنْ زارَها عارِفاً‌ بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ": (3) " كسي كه ( فاطمه معصومه) را زيارت كند (درحالي كه معرفت به حق او داشته باشد) پاداش او بهشت است".
4- امام صادق (ع) فرمود : " اِنَّ للهِ حَرَما ً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِلرَّسُولِ حَرَما ً‌وَ هُوَ الْمَدينَةُ ، وَ لِأميرِالْمُؤمِنينَ حَرَما ً‌وَ هُوَ الْكُوفَةَ‌ وَ لَنا حَرَما ً وَ‌ هُوَ‌ قُمْ وَ‌ سَتُدْفَنُ فيها اِمْرَإَةُ مِنْ وَلَدي تُسَمي فاطِمَةَ ، مَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ": (4) " براي خدا حرمي است و آن مكّه است و براي رسولخدا(ص)حرمي است و آن مدينه مي باشد و براي اميرالمؤمنين (ع) حرمي است و آن كوفه است و براي ما حرمي است و آن شهر قم مي باشد و بزودي زني از فرزندان من در آنجا دفن خواهد شد كه نامش ( فاطمه) است ؛ هر كس او را زيارت كند بهشت بر او واجب خواهد شد ". اين روايت با توجه به اينكه قبل از ولادت موسي بن جعفر (ع) از امام صادق (ع) صادر شده است دليل بسيار روشني است بر اينكه آمدن حضرت فاطمه معصومه به قم و دفن آن بزرگوار در حرم اهل بيت جزء اسرار غيبي بوده و تحقّق آن خود دليل روشني بر حقّانيّت مكتب امامان معصوم (ع) مي باشد. قال رسول الله (ص): " اِنّي تا رِكُ فِيْكُمُ الثَّقْلَيْنِ أَما إنْ تَمَسَّكْتْمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا كِتابَ اللهِ وَعِتْرَتي .... " (5) . پيامبر اسلام در واپسين روزهاي عمر خويش درحالي كه امواج سهمگين فتنه و نفاق را فرا روي امّت اسلامي نظاره مي كرد و نگران آينده جامعه اسلامي بود با ابلاغ پيامي هدايتگر پرده هاي فريب و نفاق را كنار زد و كشتي نجات را به گاه هجوم امواج فتنه ها معرّفي فرمود و ساحل نجات را بر همگان ارائه نمود. آخرين پيام حضرت چيزي جز همان حديث ثقلين نبود ؛ كه در آن هدايت رهروان خويش را در گرو تمسّك به قرآن و عترت قرار داد وآن دو را تنها محور اساسي شريعت و يگانه عامل بقاي ديانت دانست. اين همه نبود جز براي اين كه راه دست يابي به احكام و معارف نوراني قرآن كريم روشن شود و راه ورود بدعت ها و انديشه هاي شيطاني دنيا پرستان در متن دين مسدود گردد.چراكه اين معارف قرآني برگرفته از عارفان راستين حقايق ديني است كه جامعه ديني را از سرچشمه حياتبخش آن كتاب انسان ساز سيراب و منافقان و دين سازان طول تاريخ را از رسيدن به اهداف شوم خود محروم مي سازد. با اين همه ، شب پرستان روزگار نبوي بعد از رحلت رسول خدا (ص)به همراهي و همآوايي مردماني سست باور ، نداي شوم " حسبنا كتاب الله " سر دادند و از همراهي قرآن و عترت جلوگيري كردند و در راه نيل به اهداف شيطاني ايشان چه سخنان نوراني نبوي كه سوخته شد و چه دُرهاي گرانبهايي كه ناگفته در سينه ها ماند و چه فريادگران حديث نور كه از جور زمانه لب فرو بسته و از ديار وحي رانده شده و در صحراي غربت جان سپردند. زبان بريده ميثم بر دار رفته و پيكر بي دست و پاي رشيد هجري و تن تفتيده ابوذر در غربت آباد ربذّه خود گواه بي نهايت ستمي است كه در حقّ اهل بيت و پيروان راستينش روا داشتند. امّا در اين دوران غمبارِ غربت عترت هم ، مناديان حقّ و راويان آگاه شيعه از پاي نشسته و چوبه دار بر دوش سخنان نوراني و فضايل اهل بيت را ترويج مي نمودند تا آن كه دوران جدايي قرآن و عترت به سرآمد و هركدام جايگاه حقيقي خويش را يافت و براي حاملان راستين وحي الهي فرصتي فراهم آمد و در عصر صادقين (ع) سرچشمه فياض علوم اهل بيت جوشيدن گرفت و تشنگان معارف الهي ازآب زلال كوثر قرآن و عترت سيراب گرديدند. ازآن دوران، تربيت يافتگان مكتب امامت بر ثبت و نشر سخنان دربار خاندان رسالت همّت گماشتند و با ترويج آثار ارزشمند امامان معصوم (ع) مباني اعتقادي جامعه و پايگاه ارزشهاي ديني را تحكيم بخشيدند ، و در طول قرون و اعصار هويت ديني امّت مسلمان را حفظ و از شريعت نبوي و مكتب علوي پاسداري نمودند. كه از جمله اين پاسداران امين گنجينه هاي گرانقدر ولايت و امامت محدِّثه آل طه حضرت فاطمه معصومه (ع) است كه چندين روايت را درباره ولايت نقل فرموده است كه به بيان آنها مي پردازيم :
---------------------------------------------
(1) بحار , ج 102, ص 265 .
(2) همان .
(3) همان , ص 266.
(4) همان , ص 267.
(5) بحار, ج 23, ص 141 .
-----------------------------
الياس محمد بيگي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page