بسوزم از جفاى همسر و زهر جفا مادر
شرر افکنده زهر کینه از سر تا به پا مادر
جوادم من که بر در هر درد بى درمان دوایم من
ولى درد مرا گویا نمى باشد دوا مادر
تو از ضرب لگد افتاده اى از پاو کین
میان حجره در بسته افتادم ز پا مادر
ندارم وقت جان دادن کسى را بهر امدادم
ولى تو فضه را بهر کمک کردى صدا مادر
تو را از ضر در کشت و مرا از ضرب کین دشمن
بگیرد داد ما را از عدوى ما خدا مادر
(هنرور) در عزاى ما سروده این مصیبت را
بگیرد دست او را لطف ما روز جزا مادر
--------------------------
منبع : هیئت بلاگ
شعر «اى مادر»
- بازدید: 2803