حديث 1 ... فدخل جعفربن عفان علي ابي عبدالله(ع) فقرّبه و أدناه ثم قال: يا جعفر! قال لبيك جعلني الله فداك، قال: بلغني أنك تقول الشعر في الحسين و تجيد فقال له نعم[1]...
... جعفر بن عفان بر امام صادق(ع) وارد شد. حضرت او را به نزد خود فراخواندند و نزديك خود جاي دادند سپس به او فرمودند: اي جعفر! عرض كرد: لبيك، خداوند مرا فداي شما گرداند. حضرت فرمودند به من خبر رسيده كه تو دربارهي امام حسين(ع) شعر ميگويي و اين كار را به خوبي انجام ميدهي. عرض كرد: بلي...
حديث 2 قال دعبل بن علي الخزاعي دخلت علي سيدي و مولاي علي بن موسي الرضا(ع) في مثل هذه الأيام يعني عاشوراء، فرأيته جالساً جلسة الحزين الكئيب و أصحابه من حوله كذلك فلما رآني مقبلاً قال لي: مرحباً بك يا دعبل مرحباً بناصرنا بيده و لسانه ثم إنه وسّع لي في مجلسه و أجلسني إلي جنبه ثم قال لي: يا دعبل أحب أن تنشدني في الحسين(ع) شعراً[2]...
دعبل بن علي خزاعي ميگويد: در چنين روزهايي ـ يعني عاشورا ـ بر آقا و مولاي خود علي بن موسي الرضا(ع) وارد شدم؛ ديدم آن حضرت آن گونه كه افراد غم زده و شكسته حال از شدت حزن مينشينند، نشسته است و اصحاب او نيز در اطرافش با همان حالت نشستهاند. هنگامي كه حضرت مرا ديد كه به ديدار او آمدهام به من فرمود: مرحبا به تو اي دعبل! مرحبا به كسي كه با دست و زبان خود ناصر و مددكار ماست. سپس آن حضرت براي من در مجلس خود جا باز كرد و مرا در كنار خود نشانيد. سپس به من فرمود: اي دعبل! دوست دارم كه براي من دربارهي حسين(ع) شعري بخواني...
حديث 3 عن الكميت بن زيد قال: دخلت علي أبي جعفر(ع) فقال: والله يا كميت لو كان عندنا مال لأعطيناك منه و لكن لك ما قال رسول الله(ص) لحسّان: لايزال معك روح القدس ما ذببت عنّا.[3]
از كميت بن زيد، شاعر اهل بيت: نقل شده است كه گفت: وارد شدم بر امام باقر(ع) پس آن حضرت به من فرمودند: به خدا قسم اي كميت اگر نزد ما مالي بود از آن به تو عطا ميكرديم، ولي براي تو باشد آنچه رسول خدا(ص) به حسّان فرمودند: همواره روح القدس همراه توست تا زماني كه از ما دفاع ميكني.
--------------------------------------
[1] ـ بحارالانوار 44/282.
[2] ـ معالي السبطين 1/160.
[3] ـ وسائل الشيعه، چاپ آل البيت 14/594.
--------------------------------
سید علیرضا شاهرودی
احترام به شاعران و مداحان اهل بيت (علیهم السلام)
- بازدید: 1106