وفات كريمه اهلبيت (سلام الله علیها)

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

در تواريخ آمده است كه مأمون عباسى در سال دويست هجرى قمرى، حضرت رضا عليه‏السّلام را از مدينه به مرو طلبيد و آن حضرت را اجباراً و به دنبال اين جريان از مدينه به سوى مرو آوردند. خواهر آن حضرت، فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏عليهادر سال دويست و يك به خاطر اشتياق ملاقات برادرش از مدينه به جانب مرو حركت كرد و چون به ساوه رسيد بيمار شد. در اين هنگام پرسش كرد كه از اينجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ گفتند: ده فرسخ. حضرت خادم خود را فرمودند كه مرا به جانب قم ببر و بدين ترتيب خادم، حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها را به قم آورده و در منزل موسى‏بن‏خزرج‏بن‏سعد فرود آورد.
مطلبى كه از اين نقل استفاده مى‏شود اين است كه قم از آن زمان شهرى بوده كه به علاقه و ولايت اهلبيت رسول اللَّه صلوات‏اللَّه‏عليهم‏اجمعين شناخته شده‏بود و اين اسم، براى حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها كه تمام گذشته خود را در مدينه سپرى كرده بود، يك مركز آشنا به شمار مى‏آمده است، ولى در اينكه چطور موسى بن خزرج را شناخته و بر او وارد شده‏اند اجمالى است و ممكن است كه در ساوه راجع به افراد سرشناس و بسيار محترم قم تحقيق شده باشد و او را معرفى كرده باشند يا آنكه بعد از ورود به قم پرسش كرده باشند و با معرفى مردم قم و ساكنان آن و شناختى كه از موسى بن خزرج براى بانوى اسلام، حاصل گرديده، بر او وارد شده باشند.
البته نقل ديگرى در اين مورد است كه زمينه اين سؤال را به كلى منتفى مى‏سازد و بعضى از بزرگان آن را صحيح‏تر از نقل اول مى‏دانند و آن اين است كه چون خبر نزول اجلال حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏عليها به ساوه، به گوش آل‏سعيد رسيد، همگى متّفق شدند كه به قصد تشرّف به حضور آن بانوى يگانه، بيرون روند و از وى درخواست نمايند كه به قم تشريف بياورد.
موسى بن خزرج بر اين امر، تقدم جست. همينكه به خدمت حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها رسيد، مهار ناقه آن حضرت را گرفت و كشيد تا وارد قم ساخت و آن سيده جليله را در خانه خود فرودآورد و جاداد و مدت شانزده يا هفده روز همچنان باقى بودند و آنگاه از دنيا رفتند. پس او را غسل داده، كفن نمودند و نماز بر بردن مقدّسش خواندند و در زمين بابلان كه ملك خود موسى بن خزرج بود و اكنون روضه منوّره آن حضرت است، به خاك سپرده و دفن كردند و سقفى از بوريا بر قبر شريفش بنا نمودند و همچنان بود تا حضرت زينب، دختر امام جواد عليه‏السّلام، قبّه‏اى بر آن قبر شريف بنا كرد. (1)
و نقل شده است كه محمدبن‏حسن‏بن‏وليد گفته: چون فاطمه سلام‏اللَّه‏عليها وفات يافت، او را غسل داده و كفن كردند و جنازه او را به سوى بابلان حركت دادند، آنگاه آن حضرت را كنار سردابى كه براى وى حفر كرده بودند گذاشتند و آل سعد با هم به گفتگو پرداختند كه چه كسى داخل سرداب سود و جنازه آن حضرت را دفن نمايد؟. بعد از گفتگوها رأى آنان بر اين قرار گرفت كه پيرمرد كهنسال "قادر" نام، كه خادم خود آنان بود و مرد صالحى به شمار مى‏رفت، متصدّى دفن شود.
از اين رو از پى او فرستادند كه ناگهان ديدند دو نفر سوار، كه دهان خود را با لگام بسته بودند، با شتاب بسيار از جانب ريگزار پيداشدند و چون نزديك جنازه رسيدند پياده شده، بر آن مخدّره نماز خواندند، داخل سرداب شده و آن بدن مطهّر را دفن كردند و آنگاه بيرون آمده، سوار شدند و رفتند و هيچ‏كس نفهميد كه آنان چه كسانى بودند. (2)
شايان ذكر است كه اين جريان اصلاً قابل استبعاد نيست، زيرا شواهد بسيارى در كتب اخبار و تاريخ و سيره و معجزات دارد كه ما به بعضى از آنها اشاره مى‏كنيم:
1- سلمان فارسى در مداين از دنيا رفت و در آن هنگام حضرت اميرالمؤمنين عليه‏السّلام در مدينه بودند ولى براى دفن سلمان از مدينه با تصرف‏الهى خود و به اذن‏اللَّه‏سبحانه به مداين‏آمدند و پس از انجام مراسم دفن او به مدينه بازگشتند. (3)
2- شطيطه، زن با ايمان نيشابورى در نيشابور از دنيا رفت و حضرت موسى‏بن‏جعفر عليه‏السّلام از مدينه طيّبه بر حسب وعده‏اى كه از پيش داده بودند، براى نماز بر جنازه او به نيشابور آمدند در حالى كه بر شتر سوار بودند و چون از امر او فارغ شدند، سوار بر شتر خود شده به طرف بيابان برگشتند و به ابوعلى‏بن‏راشد فرمودند: سلام مرا به ياران خود برسان و به آنان بگو: من و ساير امامان ناچاريم كه بر جنازه شما حاضر شويم در هر شهرى كه باشيد. پس در كار خودتان از خدا بترسيد. (4)
3- در جريان دفن حضرت سيدالشّهدا عليه‏السّلام از مسلّمات است كه حضرت امام زين‏العابدين از زندان كوفه به صحنه كربلا آمد و تجهيزات بدن مبارك پدر بزرگوار خود را انجام داد.
بارى، بر حسب ظاهر و به مقتضاى اين اخبار و روايات خصوصاً جمله اخير از جريان شطيطه، مى‏توان حدس زد كه آن دو بزرگوار دو امام معصوم از خاندان حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها مثلاً حضرت موسى بن جعفر عليه‏السّلام و حضرت رضا عليه‏السّلام بوده‏اند كه براى دفن بدن مطهّر حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها، آمده اقدام به دفن آن پيكره تقوا فرموده‏اند. و چه كسى به تجهيزات فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏عليها سزاوارتر از آن دو بزرگوار مى‏باشد؟!
قابل ذكر است كه گاهى شنيده مى‏شد كه حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها به عزم ديدار برادرشان از مدينه به سمت توس حركت كرد و در قم خبر شهادت حضرت رضا عليه‏السّلام را شنيد و در آنجا بيمار شد و بالاخره از دنيا رفت.
ولى اين مطلب خلاف تحقيق است؛ چنانكه روايت سعدبن‏سعد از حضرت رضا عليه‏السّلام بر اين مطلب دلالت ظاهر دارد كه حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليهاپيش از حضرت رضا عليه‏السّلام از دنيا رفته‏اند، زيرا در آن روايت، سعد مى‏گويد: من از امام رضا عليه‏السّلام راجع به زيارت فاطمه سلام‏اللَّه‏عليهادختر موسى بن جعفر پرسش كردم. (5)
اين سؤال حاكى از آن است كه در زمان پرسش، حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها از دنيا رفته بودند و مرقد و مضجع وى معلوم بوده است.
مرحوم محقّق بزرگ، ميرزاى قمى اعلى‏اللَّه‏مقامه در جواب سؤالى كه از وى راجع به اين موضوع شده، به همين روايت تمسك كرده‏اند و صورت سؤال و جواب اين است:
سؤال: از عيون اخبارالرضا حديثى نقل شده است كه راوى گفت:
سَأَلْتُ اَبَالْحَسَنِ الرِّضا عَنْ زيارَةِ فاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ بِقُمْ، و آنچه در زبان روضه‏خوان‏ها مشهور است، آنست كه حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليهااز مدينه به اراده ديدن برادر بزرگوار خود بيرون آمدند. وقتى كه به قم رسيدند، خبر شهيدشدن آن حضرت در توس به ايشان رسيد، چند روزى در قم مكث نمودند و وفات كردند. وجه جمع چگونه است؟
جواب: آخوند ملّامحمّدباقر رحمةاللَّه‏عليه در بحار دو حديث بلكه سه حديث از حضرت امام رضا عليه‏السّلام نقل كرده كه دلالت مى‏كنند بر اينكه در حيات آن حضرت، فاطمه بنت موسى بن جعفر عليه‏السّلام در قم مدفون شده بود، و خلاف آن را نقل نكرده است. (6) علاوه بر اين تاريخ شهادت حضرت رضا عليه‏السّلام مضبوط و در دست است و آن بر حسب نقل مورّخان، آخر ماه صفر سال 203 هجرى قمرى است و سال مسافرت آن بزرگوار به توس سال 200 از هجرت بوده است و حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها بر حسب نقل در پى مسافرت برادرشان و به تصريح بعضى از اهل تاريخ در سال 201 هجرى به عزم ديدار وى حركت كرده‏اند. بنابراين وفات آن مخدّره حدودو دوسال قبل از شهادت حضرت رضا عليه‏السّلام واقع شده است.
و نمى‏دانيم كه چگونه اين جريان بعكس اشتهار پيدا كرده است. اينجا اين نكته را يادآور مى‏شويم كه خوبست خطبا و وعاظ محترم در نقل مطالب، مداقّه نموده و مطالب را هرچه‏بيشتر مستند ذكر كنند و نكند كه يك مطلب خلاف، در طى قرون و اعصارى به وسيله منبر و اهل آن ترويج شود.
---------------------------------------
(1) به اعيان الشيعة، اثر سيّدمحسن امين جبل عاملى، طبع بيروت، ج 8، ص 391 مراجعه شود.
(2) مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 57، ص 219.
(3) مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، ج 22، ص 373 و 380.
(4) ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 291-292.
(5) تمام روايت و روايات ديگرى را در بحث زيارت حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏عليها ذكر خواهيم كرد.
(6) قمى، ميرزا ابوالقاسم ،جامع الشتات، ج 2، ص 786: واضح است كه مقصود ميرزاى قمى از آخوند ملامحمّدباقر مجلسى است و اما اينكه فرمود: سه روايت مورد اشكال است زيرا مجلسى، شش روايت را در اين باب ذكر فرموده است.
------------------------------
على كريمى جهرمى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page