مقدمه محشى

(زمان خواندن: 9 - 17 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحيم
عقيده به مهدى (ع ) و غيبت و ظهور آنحضرت - عجل الله تعالى فرجه - از جمله معتقدات اصولى مذهب شيعه اثنى عشرى و اسلام است و همان پديد آمدن حكومت عدل جهانى در جامعه بشر است كه از تمايلات و خواسته هاى فطرى و طبيعى و آرزوهاى ديرينه اوست و پيوسته بدان اميدوار و در آرزوى تحقق آن بسر مى برد و انتظار مى كشد.
و اين اميد و آرزو به بر پا شدن يك چنين حكومتى عموميت دارد و اختصاص بمذهب شيعه و شخص مسلمان و موحد ندارد و در واقع همه بشر اصولا چشم اميد بدان دوخته و تحقق آنرا مى طلبند، خصوصا در اين دوره و عصر كه ظلم و ستم و بيدادگرى گسترش پيدا كرده و جامعه بشر را فرا گرفته و دولتها و قدرتمندان زورگو و ستمگر براى سلطه و استيلاى چند روزه خود از هيچگونه ظلم و ستمى فرو گذارى نمى كنند.
البته تصور چنين حكومتى در قرون و اعصار گذشته كه جامعه بشر در اطراف و اكناف زمين متفرق و به صورت نژاد و قبائل مختلف پراكنده و دور از هم زندگى مى كردند و رابطه و ارتباط چندانى با هم نداشتند و بريده از هم بسر مى بردند مشكل و بعيد به نظر مى رسد، ولى اكنون كه با ترقيات علم و صنعت و پيشرفت ارتباطات و مواصلات آن فاصله ها از ميان رفته و جامعه هاى مختلف بشر بهم نزديك و پيوسته شده اند و آن مرزهاى قومى و نژادى و حتى جغرافيائى هم در حال فرو ريختن است تصور چنين مشكلى از ميان رفته ، و جامعه بشر خواهى نخواهى ، دير يا زود رو بيك حكومت پيش ميرود و اكنون زمزمه آنهم از گوشه و كنار بگوش ميرسد.
آرى چنين حكومتى دير يا زود در جهان بوجود خواهد آمد. اما ثبات و پايدارى آن وابسته به تحقق عدل الهى در جامعه بشر است كه بايستى بوسيله شخص مقتدر الهى كه رابطه مستحكمى با حق داشته باشد صورت گيرد.
و چون اين خواسته جزء سرشت فطرى و طبيعى هر انسان است لذا انسان هم بدو مى گرود و ايمان مى آورد و اين حكومت در جهان عالمگير مى شود و سايه رحمت آن در جهان گسترده خواهد شد. هو الذى اءرسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله .
چون خداوند- خالق جهان - عالم را بحق آفريده و بحق هم برپاست همچنانكه مى فرمايد: و ما خلقنا السموات و الارض و ما بينهما لا عبين . ما خلقناهما الا بالحق ولكن اكثرهم لا يعلمون (و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه بين آنهاست به بازى نيافريديم . آنها را جز بحق نيافريديم ولكن بيشترشان نمى دانند.- دخان : 38 و 39) از اين نظر بشر را هم بحال خود رها نكرده كه پيرو هواى نفس خود باشد و هر چه بخواهد بكند اءفحسبتم اءنما خلقنا كم عبثا آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را عبث و بازيچه آفريديم .- مؤ منون : 115 - پس خلل و بى نظمى در جامعه بشر دوام ندارد، و در آن ظلم و ستم پايدار نيست چون برخلاف نظام آفرينش خلقت است و در سنن حق تغيير و تبديل نيست فلن تجد لسنة الله تبديلا، و لن تجد لسنة الله تحويلا - فاطر: 43- و نظام جامعه بشر هم بر اين نظام خلقت جهانى استوار است . و تيپ مستكبر و مستضعف هم نيز بر خلاف نظام آفرينش پايدار و استوار نخواهد ماند و نريد اءن نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم اءئمة و نجعلهم الوارثين و ما اراده كرديم كه آنانى را كه در زمين ضعيف شمرده شده اند پيشوايان و وارث گردانيم .- قصص :5(1)
و لذا همانطورى كه خداوند متعال در قرآن مجيدش مى فرمايد: عاقبت پيروزى و سرانجام آن و زمامدارى جهانى از آن مردم شايسته و متقى خواهد بود و لقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر اءن الاءرض يرثها عبادى الصالحون اءن فى هذا لبلاغا لقوم عابدين - انبياء: 105 و 106.
پس آينده درخشان جامعه بشر و سعادت و نيك بختى ايشان مرهون حكومت اشخاص شايسته و صالح و متقى خواهد بود و بدست آنان صورت خواهد گرفت همچنانكه حضرت موسى عليه السلام - هم بقوم خود نويد داده و قال موسى لقومه استعينوا بالله واصبروا ان الاءرض يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين و موسى يقوم خود گفت از خدا يارى طلبيد و صبر پيشه گيريد كه زمين را بهر كس از بندگان صالحش كه مورد مشيت و مصلحت حق قرار گيرد واگذار مى كند و حسن عاقبت براى پرهيزكاران است ،- اعراف : 128 -.
پس بى ترديد اين جامعه بشرى كه اكنون بر محور استكبار و استضعاف و خودخواهى قدرتمندان و ثروتمندان زورگو قرار گرفته دوامى ندارد، و اساس و پايه آن متزلزل است ، و فرو خواهد ريخت و سرانجام زمام جامعه بشر بدست كسى خواهد افتاد كه دست اين قدرتمندان و مستكبران خود خواه را از سر جامعه بشر كوتاه و يك حكومت عدل الهى در جهان برقرار سازد و نظام جامعه را اصلاح و ظلم و ستم را از ميان بردارد،
البته ظهور چنين مصلحى كه حكومت عدل الهى را در جهان تاءسيس و مجرى عدالت آن باشد نياز به آمادگى نفوس و سير زمانى دارد تا افكار مردم جهان و روح اجتماعى آنان آماده و مهياى پذيرش اين نوع حكومت جهانى بشود، و البته نجات مردم ستمديده و رنج كشيده از يوغ استعمار و سلطه جباران و قدرت چپاولگران نياز، به شرايطى دارد و تحول و زمينه سازى مساعد و مبارزه ، عوامل ديگرى لازم است ، تاءييدات الهى و كمك غيبى هم از دريچه همين گونه عوامل و اسباب و علل صورت مى گيرد.
و از اين نظر صحت انتظار چنين فرج و گشايش و تشكيل يك چنين حكومتى كه از آرزوهاى ديرينه بشر است ، در اين دوره و زمان و با اين خطرات روز افزون آن روشن تر و آشكارتر مى شود و جامعه بشر هم اكنون با اين حقيقت پى برده كه يگانه راه حل مشكلات روز افزون جامعه بشر اجراى قوانين الهى است كه بوسيله تاءسيس دولت حقه و برقرارى نظام عدل الهى در جهان صورت مى بندد. كه احيا كننده دعوت اولياى خدا و نتيجه زحمات آنها است بقية من بقايا جحته ، خليفة من خلائف اءنبائه .(2) نه سازمان ملل فعلى .
و هر قدر اشتباهات حكومت هاى جهان و زمامداران نالايق و نواقص نقشه هاى نظام اجتماعى ، اقتصادى ، فرهنگى و و و.. خواه بر محور كاپيتاليسم و سرمايه دارى و يا سوسياليسم و كمونيسم و و. باشد و روشنتر گردد بيشتر بشر از آنها ماءيوس و به آتيه درخشان و تاءسيس حكومت الهى جهان دل مى بندد و بدان اميدوارتر مى شود. و اين اميد و آرزو كه خواسته هر آدم عاقل و موحد و خداپرست است باو يك نوع دلگرمى مى دهد و به انتظار ظهور آن دل مى بندد و خود را آماده و مهياى آن مى سازد.
و اين همان معنى انتظار فرج است كه در اخبار و روايات آمده است كه منظور از آن هم انتظارى است تعهد و تحرك بخش كه سازندگى داشته باشد ((جاروب كن خانه ، سپس ميهمان طلب ))نه انتظار سكوتى و فلج كننده كه به فساد و بدبختى تن دهد و ناظر فجايع و تماشاگر آن باشد
و البته قيام چنين مصلحى كه قيامى است بر حق و ستوده و خواسته فطرت پاك اوليه هر انسان عاقل است شايسته و لازم است كه چون اين نام بر زبان آورده شود و او بدين نام خوانده شود، مشخص مؤ من به او از جا برخيزد و برپا ايستد و بدين وسيله آمادگى خود را در اجراى اوامر و دستوراتش اعلام نمايد. پس اين دستور قيام تنها براى احترام نسبت به او نيست بلكه منظور اصل آمادگى و فراهم آوردن نهضت اوست . و آنچه از كارهاى بزرگ و شگفت انگيزى كه به او نسبت داده مى شود و تاكنون به هيچ پيغمبر مرسل و مصلحى نسبت داده نشده نه از آن جهت است كه قدرت او بيش ‍ از قدرت پيغمبران و اولياى ديگر الهى است بلكه عمده همان آمادگى بشر و فراهم شدن اسباب و وسائل مادى و معنوى ظهور اوست .
بارى اين ايمان و عقيده به امام زمان و مصلح الهى جهان ، گذشته از مسلمانان و مذهب شيعه همه آن اديانى كه ريشه اصلى آسمانى دارند كم و بيش بدان معتقدند هر چند نسبت به خصوصيات و مشخصات آن اختلاف دارند ولى در اصل آن و تشكيل يك حكومت الهى بوسيله شخصيت مقتدر الهى و نجات بشر از زير بار ظلم ستمكاران اختلافى نيست و در آثار و نوشته هايشان با اشاره يا صريح ذكر آن آمده است و به وقوع آن هم بشارت داده اند.
اما طبق معتقدات شيعه اكنون زنده است و قرنها از عمر طولانى او مى گذرد كه تصور آن شايد براى بعضى مشكل به نظر آيد و باور نكنند. ولى با اكتشافات جديد و بررسى هاى علمى درباره تنوع و قدرت بى پايان آن . مشكل حل مى شود و عمر طولانى محال عقلى نيست و امكان بقا را نمى توان فقط در ظاهر امكانات محدود مادى تصور كرد زيرا خوشه گندم در ميان لفافه ها و سنبله هاى خود سالها از گزند طبيعت محفوظ و زنده مى ماند. و چه بسا فسيلهاى موجودات زنده با گذشت ميليونها سال در اعماق زمين با تركيبات كامل خود باقى مانده است . سابقا كسى نمى توانست حيات را در غير محسوسات به حس مادى ظاهرى غير از تعبد قبول كند. و يا در اعماق درياها و ظلمت هاى آن و فشار خورد كننده اى كه هر جسم محكمى را خورد مى كند و تصور حيات در آنرا بنمايد. و اين مشكل عمر طولانى كه هنوز محيط واقعى موجودات زنده كشف نشده از مشكلات ديگر كه اكنون آسان و قابل درك است مشكل تر نيست . چه بسا ممكن است موجود زنده داراى محيط و محفظه طبيعى و الهى باشد كه هنوز كشف نشده و به عقل كوته ما نرسيده باشد.
طبق صريح آيه قرآن كه خداوند متعال درباره حضرت نوح پيغمبر مى فرمايد: و لقد اءرسلنا نوحا الى قومه فلبث فيهم اءلف سنة الا خمسين عاما و اءخذهم الطوفان و هم ظالمون (عنكبوت : 14) 950 سال به دعوت مى زيسته ، و اين عمر طولانى او هم فاصله بين دعوت رسالت او وقوع طوفان بوده ، و بطور قطع و يقين چند سال قبل از رسالت و بعد از طوفان زندگى كرده ، پس عمر طولانى براى انسان محال عقلى نيست كه ما آنرا منكر شويم و امرى است ممكن ، و يكى از جهات عمده آن همان زندگى ساده و حفظ بدن از بيماريها است و عللى كه حيات را به خطر و نابودى مى كشاند، متاءسفانه اين علل و آلودگى بر بشر متمدن امروزه سخت حكمفرما است .
اما تاريخ وقوع و ظهور آن مصلح جهانى چه وقت است معلوم نيست و كسى زمان بخصوص آنرا نمى داند و از آن آگاه نيست و همانطورى كه سابقا گفتيم آمادگى جامعه بشر و سير زمانى لازم است . ولى پيش از ظهور او آثار و علائمى از آن در اخبار و احاديث آمده است از جمله حديث شريف متواتر فريقين - خاصه و عامه - از رسول خدا (ص ) است كه فرمود يملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا.(3)
اين حجت الهى - منجى عالم بشريت از خودخواهى و خودپرستى . و نظام ظلم و ستم - كه طبق مذهب شيعه اثنى عشرى از نظر ديد توده مردم غالب است در حدود سال 255- ه . ق - در نيمه ماه شعبان از پدر بزرگوارى همچون امام حسن عسكرى - عليه السلام - امام يازدهم شيعيان و مادرى غير عرب و عفيفه و باتقوى چون نرگس خاتون در شهر سر من راى - سامراه - عراق ديده بجهان گشود. و پس از شهادت پدر بزرگوارش حدود سال 260 ه . ق - براى بقا و حفظ جانش از گزند خلفاى جور از ديد توده مردم مخفى و پنهان شد. و تا مدت زمانى در ابتداء بوسيله اشخاص ‍ برگزيده - نواب اءربعه -(4) با بعضى از مردم در ارتباط بود، و اين دوره و زمان محدود و موقت را غيبت صغرى نامند.
و از آن پس اين ارتباط قطع و به غيبت كبرى انجاميد كه تاكنون هم ادامه دارد و اكنون هم غائب و پنهان از ديد شناخت مردم در پس پرده غيبت بسر مى برد تا روزى كه اراده و مشيت حق قرار گيرد به فرمان الهى ظاهر و پرچم دين اسلام را براى هدايت و نجات جامعه بشر باهتزاز درآورد و حكومت عدل الهى را كه در جهان تاءسيس و به رهبرى آن برگزيده شود. و جامعه بشر را به زير پرچم آن درآورده و پيروزى دين حق را بر همه آئين ها اعلام بدارد و مصداق كامل اين آيه شريفه قرآن هو الذى اءرسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله در عالم پياده و محقق گردد. اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و اجعلنا من اءنصاره و اءعوانه .
با قطع اين رابطه و غيبت كبرى و عدم دسترسى بآن بزرگوار از همان دوره هاى اول پس از غيبت مردم محروم و ستمديده كه از ظلم و جور خلفاء و ستمگران بستوه آمده بودند بخصوص پيروان و علاقمندان به اهل بيت عصمت و طهارت و مخفى بودن امام زمانشان و عدم دسترسى و دورى از او به ندبه و زارى مى پرداختند و در ساعات معينه بعضى ايام متبركه بخواند دعائى بنام دعاى ندبه مشغول مى شدند و رفته رفته اين سنت حسنه كه محرك احساسات و عواطف و الهام بخش مبارزات دينى بود رواج يافت و اكنون هم مومنان به اهل بيت گرد هم جمع مى شوند و به خواندن اين دعاى ندبه مى پردازند بخصوص در صبح يا عصر روزهاى جمعه .
اين دعاى ماءثور همانطوريكه گفته شده و پيداست ، دعائى است جالب و پر محتوا و داراى متنى عالى و اءلفاظ و مضامينى فصيح و بليغ و پر مغز، و معنى و مفهومى سخت انقلابى كه ميتوان گفت زمينه ساز حكومت عدل جهانى است ، و بالاءخره نوعى مبارزه تبليغى با ستم و ستمگرى و قيامى منطقى بر عليه ظلم و جور است .
و در ابتدا پس از حمد و ثناى الهى اشاره اجمالى به رسالت انبياء و مقامات مختلف هر يك از آنان در راه اصلاح جامعه بشرى و مبارزات بى وقفه ايشان در اين راه كرده ، آنگاه به مقام پيغمبر اسلام و دعوت او، و سپس به خلافت بلافصل على عليه السلام پرداخته (با ذكر مدارك و دلائل از آيات قرآن و اخبارى كه مورد وثوق و اتفاق دو فرقه خاصه و عامه است در شرح مزبور) و پس از آن به ذكر مخالفت گروهى از مسلمانان نماها نسبت به اهل بيت و خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام و مظلوميت آنان و تبعيد و صدماتى كه در راه اصلاح جامعه بشريت كشيدند و شهادتشان مى پردازد.
آنگاه با عباراتى هر چه فصيح تر و جملاتى هر چه بليغتر خطاب به آن بزرگوار (بقية الله فى الاءرضين ) كرده و او را مى خواند، و با ندبه و زارى و سرشك اشك او را مى طلبد و با شوق و اشتياق به قيام و برنامه انقلابى و اصلاحى او مى پردازند و در آخر با ذكر چندى از نيازها و حوائج آن دعا را پايان مى دهد.
اما سند اين دعا با اين خصوصيات را مرحوم مجلسى در مجلد 102 بحارالانوار از دو كتاب دعاى معروف و معتبر علماى قرن 6 و 7 نقل مى كند. ابتداء در صفحه 104 همان مجلد از كتاب مصباح الزائر سيدبن طاووس (5) مى آورد كه او- يعنى سيد بن طاووس - گويد: بعضى از اصحاب ما گفته اند كه محمد بن على بن اءبى قره (6) گويد: من اين دعا را از كتاب محمد بن حسين بن سفيان بزوفرى (7) نقل مى كنم آنگاه در صفحه 110 گويد كه محمد بن مشهدى (8) در مزار كبير از محمد بن على بن اءبى قره نقل مى كند كه او گويد من اين دعا را از كتاب ابوجعفر محمد بن حسين بن سفيان نقل كردم سپس مرحوم مجلسى گويد گمان مى كنم كه سيد بن طاووس هم آنرا از همان مزار كبير محمد بن مشهدى نقل كرده باشد اين بود گفتار مجلسى در كتاب بحارالاءنوار.
و مرحوم محدث قمى صاحب كتاب مفاتيح الجنان در كتاب هدية الزائرين صفحه 507 اين دعاى ندبه را از سه كتاب مزار نقل مى كند، در دنباله توضيحى درباره جمله اى از اين دعا گويد ((دعاى ندبه از سه كتاب مزار نقل شده ، و علامه مجلسى از بعضى از آنها نقل كرده و آن سه كتاب مزار يكى مزار محمد بن مشهدى است كه علامه بزرگوار از او تعبير بمزار كبير مى فرمايد، و ديگر از كتاب ابن طاووس است كه مصباح الزائر نام دارد. و ديگر مزار قديمى است كه ظاهرا از مؤ لفات قطب راوندى است (9) در اين سه مزار دعاى ندبه از كتاب اين ابى قرد نقل شده و مستندى غير از آن نيست .))
اين بود سند دعاى ندبه اى كه اكنون در دسترس ما قرار دارد. و شايد بزوفرى مزبور از پدرش حسين بن على بن سفيان بزوفرى كه از علماء و راويان بزرگ قرن چهارم هم عصر و زمان غيبت صغرى بوده نقل كرده و او هم بوسيله نواب اربعه - و وكلاى ناحيه - از راه مكاتبه و توقيع با امام زمان در ارتباط بوده و اين دعا را هم در كتاب خود آورده و سپس ‍ بدست فرزندش ابوجعفر بزوفرى رسيده باشد.
و اينك با فرض مجهول بودن سند اين دعا و مستند آن هيچ اشكالى نيست چون به موجب قاعده ((تسامع در ادله سنن )) علماء و فقهاى اسلام درباره سند دعاها و امور مستحبه ايراد نمى گرفتند همين قدر كه دعائى داراى مضامين خوب در كتابهاى پيشينيان نقل شده باشد اكتفا مى كردند هر چند روايت آن مرسل باشد. پس در سند اين دعا زبانحالى است كه شخص مؤ من و علاقمند بآن بزرگوار با ذكر عبارات و جملات آن ندبه و نوحه سرائى مى كند و بدين وسيله امام زمان خود را مى خواند و لازم نيست كه خواننده ، اين دعا و امثال آنرا بقصد و ماءثور از امام معصوم بداند بلكه زبان حال و راز و نيازى است كه او بدين وسيله در محضر الهى در ميان مى گذارد و شرح حال خود را بيان مى كند و با توجه به مضمون و محتوى دعا آن را با ايمان و علاقه خاص خود نسبت به امام زمان اظهار مى دارد و روح عاطفى و حماسى در خود بوجود مى آورد و خود را از جمله منتظران و علاقمندان به او به درگاه حضرت احديت پناه مى برد.
-----------------------------------------------
1- اين گونه آيات در قرآن زياد است از جمله حجر/85، روم /8
2- نهج البلاغه خطبه 180.
3- در خطبه 136 نهج البلاغه چنين مى فرمايد يعطف الهوى على الهدى ، اذا عطفوا الهدى على الهوى . و يعطف الراءى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الراى هواى نفس روى به هدايت مى آورد آنگاه كه مردم هدايت را به هواى نفس تبديل كرده باشند. و راءى و انديشه شخصى روى بقرآن مى آورد وقتى كه مردم قرآن را به راءى و نظريه شخصى خود درآورده باشند.
4- چهار نايب و وكيل خاص امام زمان به ترتيب عبارتند از: 1 - ابو عمرو عثمان بن سعيد سمان عمرى . 2 - فرزندش ابو جعفر محمد بن عثمان عمرى مشهور به شيخ خلانى . 3 - ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى ايرانى . 4 - ابوالحسن على بن محمد سمرى كه به سال 329- ه . ق - وفات يافت .
5- اين لقب مخصوص سه نفر از علماى بزرگ شيعه قرن هفتم است كه مشهورترين آنها رضى الدين ابوالقاسم على بن موسى متوفاى 667 ميباشد . و صاحب تاءليفاتى است كه از جمله كتاب مصباح الزائر است كه در فوق بدان اشاره شده .
6- محمد بن على بن يعقوب بن اسحق بن ابى قره از علماء و دانشمندان شيعه و مورد اطمينان كه علامه در خلاصه الرجال و نجاشى در رجال خود او را توفيق كرده و صاحب تاءليفاتى است .
7- ابو جعفر محمد بن حسين على بن سفيان بزوفرى از اساتيد شيخ مفيد است . كتاب امالى طوسى از والدش نقل مى كند كه شيخ مفيد از او به تجليل ياد كرده و مكرر از او روايت نقل مى كند. و پدرش ابوعبدالله حسين بن على بزوفرى از علماى قرن 4 و شخص ثقه و جليل القدرى است كه ذكر آن خواهد آمد.
(3) ابو جعفر محمد بن حسين على بن سفيان بزوفرى از اساتيد شيخ مفيد است . كتاب امالى طوسى از والدش نقل مى كند كه شيخ مفيد از او به تجليل ياد كرده و مكرر از او روايت نقل مى كند. و پدرش ابوعبدالله حسين بن على بزوفرى از علماى قرن 4 و شخص ثقه و جليل القدرى است كه ذكر آن خواهد آمد.
8- ابو عبدالله محمد بن جعفر بن على مشهدى از علماى قرن ششم و صاحب تاءليفاتى است مانند بقية الطالب و ايضاع والمناسك . و مزار مشهور بمزار كبير.
9- قطب الدين سعيد بن هبة الله راوندى از علماى بزرگ قرن ششم متوفاى 573- ه . ق - و معاصر با طوسى صاحب احتجاج متوفاى 588- ه . ق - است و صاحب تاءليفاتى است و قبرش در صحن بزرگ حضرت معصومه در قم ميباشد.
----------------------------------------
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد محيى الدين العلوى طالقانى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page