مقدمه مؤ لف

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله الذى ندب عباده الى القول بامام بعد امام لعلهم يتذكرون ، و اكمل الدين بامنائه و حججه فى كل دهر و زمان لئلا يقول احد لولا اءرسلت الينا رسولا منذرا، و اقمت لنا علما هاديا فنتبع آياتك من قبل ان نذل و نخزى . والصلاة والسلام على من بشربه و باوصيائه النبيون و المرسلون محمد صلى الله عليه و آله و سلم سيد الورى ، و على آله مصابيح الدجى ، و اعلام الهدى الى يوم يبعثون . و لعنة الله على اءعدائهم الى يوم يحشرون .
فبعد الحمد و الصلاة : اين عبد فانى محى الدين بن الكاظم العلوى الطالقانى مدتها بود در نظر داشتم شرحى بر دعاى ندبه كه عصر روزهاى جمعه در مجمع برادران ايمانى (1) موفق به خواندن آن ، و اظهار تحسر و تاءسف از غيبت حضرت ولى عصر- عجل الله تعالى فرجه الشريف - هستيم ، برشته تحرير درآوردم ، تا آنكه در اين تاريخ يعنى سال يكهزار و سيصد و هشتاد و چهار هجرى قمرى ، با قلت بضاعت علمى ، و كثرت موجبات پريشانى ، و نداشتن كتب و منابع مورد نياز كه از لوازم اين شغل عظيم است ، و بنابر مفاد الميسور لا يترك بالمعسور به نحو اختصار، موفق به شرح اين دعاى شريف شدم . و حتى المقدور روايات وارده را به فارسى ساده و روان ترجمه نمودم ، تا عموم مسلمانان فارسى زبان بتوانند از آن بهره مند گردند. و بنام كتاب كشف العقدة فى شرح دعاء الندبة ناميده شد. و بيان و توضيح آن ناگزير است از ذكر يك مقدمه ، و پنج باب كه ذيلا بدان مى پردازيم :
مقدمه : بدانكه وجود هر يك از موجودات نوعى مدخليت در نظام عالم دارد. و بر وجود هر يك فوائدى مترتب است ، كه ساير موجودات از اجرام علويه ، و كائنات اءرضيه حسب اقتضاء از آن متمتع ، و بهره مند مى شوند. زيرا همه آنها بلحاظ انتفاع ساير موجودات لباس وجود و هستى پوشيده اند ، و چيزى كه مورد قابل انتفاع ساير موجودات نباشد، موجود نشود. و البته اين مطلب به برهان ثابت شده ، كه هر چيزى كه در آن نفعى نباشد، و يا ضرر وجودش بيش از نفع آن باشد، موجود نشده ، و نخواهد شد. پس هر ذره از ذرات كائنات عوالم امكان فوائدى بر آن مترتب است و عدم ادراك عقول بشر را بفوائد آن نمى توان دليل بر بى فائده بودن آن دانست . البته ممكن است اجمالى از فوائد جمادات و نباتات و حيوانات قابل درك باشد ولى درك فوائد تمام آنها از قوه بشر خارج است .(2) و اجزاى عالم همانند اعضاء و جوارح انسانى است ، كه هر عضوى از اعضاى آنرا فوائدى است ، و عضوى كه هيچ فائده اى نداشته باشد، در اصل خلقت بدن انسان خلق نمى شود.
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست   
كه هر چيزى به جاى خويش نيكوست
و مادام كه آن موجود قابل استفاده موجودات ديگر است ، داراى حيات است ، و به مجرد اينكه از قابليت انتفاع خارج شد، در معرض فنا و مرگ قرار مى گيرد. پس حيات هر موجودى دائر مدار فائده و خاصيتى است كه داراى آنست و هر موجودى كه خاصيت وجودى آن زيادتر باشد، مدخليت آن نيز در نظام خلقتش بيشتر است ، و حيات آن هم كاملتر و طولانى تر خواهد بود و اما ما ينفع الناس فيمكث فى الارض . يعنى : و اما چيزى كه به مردم سود دهد، در زمين مى ماند. سوره رعد: 17، از اين نظر انسان افضل از ساير موجودات است . و از بسيارى از موجودات برتر است . چنانكه خداوند فرمايد: و لقد كرمنا بنى آدم و حملناهم فى البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا: ما فرزندان آدم را بسيار گرامى داشتيم ، و آنان را بر مركب هاى صحرائى و دريائى سوار كرديم ، و از غذاهاى لذيذ و پاكيزه روزيشان نموديم ، و بر بسيارى از مخلوقات خودمان برتريشان داديم ، و آنهم چه برترى دادنى . اسراء: 70.
پس هر قدر انتفاع ساير موجودات از مخلوق بيشتر باشد، اهميت وجودى آن در نظام عالم بيشتر است . تا برسد به موجودى كه تمام موجودات عوالم امكانى از وجود او بهره مند مى شوند، و فقدانش باعث فنا و نابودى عالم مى شود.
و از همين نظر است كه تمام موجودات از وجود حجت وقت و خليفه زمان بهره مندند، كه اگر حجت و امام بعدى نباشد موجودات ديگر نابود خواهند شد. لولا الحجة لساخت الارض باهلها(3) يعنى : اگر وجود حجت نباشد زمين اهلش را از ميان مى برد. و روايات زيادى وارد شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده : اهل بيت من امان اهل زمين مى باشند.(4)
فوائدى كه بر وجود حجت مترتب است دو قسم است : يك قسم فوائديست ناشى از اصل وجود حجت ، خواه ظاهر و محسوس باشد، و خواه در پوشش حجاب و غيبت مستور باشد مانند نزول بركات ، و خيرات ، و دفع بلاء، و ساير نعمت هاى ديگر، كه بر وجود حجت وقت و خليفه حق مترتب است ، همچنانكه در اخبار آمده است . و قسم ديگر فوائدى است كه بر ظهور و استيلاى آن حجت بر امور است ، مانند فصل خصومات ، و اجراى احكام و حدود، و اعانت مظلوم ، و امربمعروف ونهى از منكر، و دفع دشمنان دين ، و رواج عدل و داد بين مردم . چنانكه در مجلد 13 بحار الانوار ص 129 در توقيع مبارك چنين آمده : و اما وحبه الانتفاع بى فى غيبتى فكالانتفاع بالشمس اذا غيبها عن الابصار السحاب و انى امان لاهل الارض كما ان النجوم امان لاهل السماء(5) ((يعنى : و اما انتفاع بوجود من در زمان غائب بودنم همانند بهره مند شدن از آفتاب است كه ابر آنرا از نظرها بپوشاند، و نيز وجود من امان است براى اهل زمين همچنانكه ستارگان امان اهل آسمانند))
دفع شبهة : البته قرار دادن خليفه در زمين ، ناشى از عجز خداوند متعال نيست ، بلكه به واسطه عدم قابليت موجودات در كسب فيض از مبداء فياض است . كه بدون واسطه قابل ، تلقى فيض از فياض مطلق ممكن نمى باشد. و آن خليفه داراى دو مقام است : اول - مقامى است نسبت به حضرت بارى - عز اسمه - كه از حضرت او كسب فيض كرده ، و به موجودات افاضه مى كند. و مقام دوم در رابطه با موجودات ديگر، كه بآنها فيض مى رساند. و لذا امام فرموده : الحجة قبل الخلق ، و مع الخلق ، و بعد الخلق .(6) يعنى : وجود آن حجت الهى پيش از آفرينش ، و همزمان و هماهنگ با آن ، و پس از آفرينش موجودات محقق بوده و هست پس لازم است خليفه الهى در تمام اعصار و زمانها باشد. تا به بركت وجود او عالم نظم پيدا كند، و محفوظ بماند، و بندگان خدا هم هدايت شوند.
باب اول - در بيان اين حقيقت است كه آن حجت اكنون در ميان بشر است ، و شيعيان انتظار ظهورش را دارند و آن بزرگوارى است كه در سال 255 هجرى قمرى در شهر سامره - سر من راءى - متولد شده ، و پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام و مادرش نرجس خاتون است .(7) و بر حسب روايات متعددة غيبتش طولانى مى شود، بطورى كه بعضى دچار حيرت مى گردند. و زمان ظهور و قيامتش را غير از خداوند متعال كسى نمى داند. و ابتداء در مكه ظاهر مى شود، و خود را معرفى مى كند. در بدء اءمر حدود سيصد و سيزده نفر از اطراف و اكناف بسرعت برق و سوار شدن بر ابر، كه شب در منزل ، و صبح همانروز- در غير موسم حج - خود را در مكه مى بينند.(8) و به حضورش تشرف پيدا مى كنند، و جبرئل هم از طرف پروردگار عالم ، و با صدائى كه جهانيان هر كس بلغت و زبان خود آنرا مى شنود، ظهور و قيام آن بزرگوار را اعلام مى دارد، و مردم را به بيعت با آنحضرت دعوت مى كند. و چون عده ياورانش زياد شود، و به ده هزار نفر رسد، از مكه حركت مى كند، و پس از استيلا دنيا را به عدل و داد گسترش مى دهد، بعد از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد. و اين علائم و اوصاف جز بر آن حضرت بر هيچكس ديگر منطبق نخواهد شد، و اين حالات هم تاكنون واقع نشده است .
باب دوم - در رفع استبعاد از طول عمر آن حضرت است ، گرچه روايات زيادى در اين باره از رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام در مجلد 13 بحارالانوار ذكر شده است .(9) و جاى سخن براى كسى باقى نگذاشته ، ولى تصور مى كنم اگر مختصرى توضيح و برهان علمى در اثبات طول عمر ذكر شود، خالى از فايده نخواهد بود.
بدانكه : رعايت بهداشت و حفظ الصحة در پوشيدن لباس هر فصلى ، و سكونت در جاهاى مناسب از نظر حرارت و برودت و اعتدال هوا، و خوردن طعام و آشاميدنى بموقع و مناسب و موافق با مزاج مدخليت تامى در سلامتى بدن و طول عمر دارد، و كسى كه مراعات بهداشت را از هر حيث و هر جهت بكند يك نوع مقدمه طبيعى براى سلامتى خود فراهم نموده ، و با از مراجعه به پزشك بى نياز گردد.(10) چون حيات انسان ، و قوامم روح حيوانى ، بستگى باعتدال مزاج دارد، و اعتدال مزاج هم ناشى از اعتدال اخلاط اربعه است .(11)
چهار طبع مخالف سركش   
چند روزى شوند با هم خوش
چون يكى زين چهار شد غالب   
جان شيرين برآيد از غالب
و چون حجت خدا و ولى حق خود از جانب حق عالم به خواص اءشياء است و از استعمال و مصرف اءشياء مضر و زيان آور اجتناب مى ورزد، لذا عمر او هم طولانى مى گردد. و مرگ او نيز بوسيله عوامل خارجى صورت مى گيرد،و لذا گفته اند: ما منا الا مسموم او مقتول (12) (عده اى از علماى عامه هم طولانى بودن عمر حضرت ولى عصر عليه السلام و بقايش را در كتاب هاى خود ذكر كرده اند. از جمله در كتاب كفاية الخصار صفحه 456 يكصد و شصت و پنج حديث نقل كرده است .(13) اگر كسى باز هم در بقاء و طول عمر آن حضرت ترديد داشته باشد، بايد با او در مورد قدرت تامه مطلقه الهى صحبت كرد. اگر كسى به قدرت تامه الهى معتقد باشد اعتراف مى كند كه از قدرت خدا خارج نيست كه به فردى از افراد انسان طول عمر عنايت فرمايد)
باب سوم - از جمله تكاليف مؤ منين در زمان غيبت انتظار فرج آل محمد در هر لحظه و زمانى است ، و ظهور ولايت و حكومت ظاهرى آن حضرت و فرا گرفتن روى زمين از عدل و داد، و غلبه ظاهرى دين اسلام بر همه اءديان ، كه خدا به پيغمبرش خبر داده است . بلكه بشارت ظهور آن را به جميع اءنبياء و امتها داده است ، كه روزى خواهد آمد كه بشر خدا را عبادت مى كند، و جز ذات مقدس او كسى را پرستش نمى كند، و هيچ حكمى از احكام خدا در پرده حجاب نمى ماند، و همه آشكار و هويدا مى شود.
و اين انتظار به موجب روايات افضل عبادات است ، بلكه در بعضى اءخبار ثواب و اءجر شهيد شدن در راه خدا بر آن مرتبت است . در كتاب ينابيع المودة ص 413 از مناقب خوارزمى نقل مى كند: ((رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اءفضل عبادات انتظار فرج است .(14)))
و در اين باب روايات زياد است كه در مجلد 13 بحار ص 136 باب ((فضل انتظار فرج )) مقدارى از آن نقل شده است .(15)
تنبيه - انتظار حقا يك نوع رياضى است براى انسان كه گفته اند الانتظار اءشد من الموت و انتظار وقتى محقق مى شود كه انسان قوه فكرى و خيال خود را به جانب آن اءمر توجه دهد. و البته لازمه آن ، محبت و شوق بدان محبوب است كه خود را براى رسيدن بآن آماده و مهيا سازد.
پس لازمه انتظار ظهور آن حضرت آن است كه ابتدا انسان سعى در اصلاح خود نمايد، و اخلاق و اعمال خود را از رذائل و زشتيها پاك گرداند. و در اءمر به معروف ، و نهى از منكر، و اصلاح جامعه بكوشد، و زمينه را براى فرج و ظهور حضرت مهيا سازد. و قابليت مصاحبت با او را هم پيدا كند. و از جمله لوازم انتظار هم اعتقاد به ولايت و صدق مودت با اءهل بيت پيغمبر است ، و علاقمندى باقامه عدل و اجراى اءحكام و حدود الهى ، و علاقه به رسيدن و نيل هر موجودى به كمالى كه براى آن خلق شده ، و اصلاح حال مردم و رسيدن آنها به كمال و سعادتى كه مترتب بر ظهور و قيام آن حضرت است .
در كتاب خصال از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: ((پنج نفرند كه خواب راحت ندارند و آنها را برشمرد- تا آنكه رسيدند به اينكه - يكى از آنها دوستى است كه از دوست خود جدا باشد(16))) البته چنين كسى كه به مفارقت و جدائى دوست خود مبتلا است ، حزن و اندوهش بى اندازه ، و اضطرابش زياد خواهد بود. پس ‍ كسى كه شربتى جان بخش از محبت آن بزرگوار به كامش رسيده باشد، غم و اندوهش زياد خواهد بود. چه ، شخصى با آن عظمت و جلال ، و با آن عطوفت و راءفت كه مهربانتر از پدر است ، چنان در پرده غيبت مستور و از نظر پنهان است كه نه دستى به دامان وصالش ، و نه چشمى با حال معرفت به جمالش افتد، و نه از محل اقامتش اثرى ، و نه از مقر حكومت و فرمانروائيش خبرى كه انسان هر پست و پليدى را ببيند ولى او را نبيند عزيز على اءن ارى الخلق و لاترى بر من دشوار است كه خالق را ببينم ، ولى تو ديده نشوى .
باب چهارم - در بيان بعضى از زمانها و ساعاتى است كه اختصاص به امام زمان - عجل الله تعالى فرجه - دارد از جمله ليالى قدر، يعنى : شبهاى نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم ماه مبارك رمضان ، و روز عاشورا، و شب و روز نيمه شعبان ، و عصر روز دوشنبه و پنج شنبه ، و هنگام زرد شدن آفتاب موقع غروب ، و ديگر روز جمعه است .(17 ) و روز جمعه از چند جهت اختصاص به امام زمان دارد: يكى آنكه ولادت با سعادت آن بزرگوار روز جمعه بوده است .(18) و ديگر آنكه ظهورش هم روز جمعه است .(19) و در زيارت آن حضرت دارد:
هذا يوم الجمعه و هو يومك المتوقع فيه ظهورك .(20)
به موجب بعضى از روايات كلمه ((جمعه )) به تاءويل از اءسامى آن حضرت است . چنانكه صدوق - رحمه الله - در كتاب ((خصال )) از صقربن آبى دلف نقل كرده كه امام على نقى عليه السلام در شرح اين حديث نبوى كه فرمود: ((لا تعادوا الايام فيعاديكم )) ((با روزها دشمنى نكنيد، كه آنها با شما دشمنى خواهد كرد از آن حضرت توضيح خواستند، در جواب فرمود: آن روزها مائيم - تا آنكه فرمود- جمعه هم نام پسر پسر من است كه اءهل حق و صداقت بر گرد او جمع آيند...(21)))
سيد بن طاووس در كتاب امان الاخطار گويد: ((هر ساعتى از روز منسوب به يكى از امامان عليهم السلام بوده است - تا آنكه گويد:- نزديك غروب روز هم اختصاص به امام زمان دارد.)) و ساعت آخر روز جمعه ساعتى است كه دعاء در آن ساعت مقرون باجابت خواهد بود. همچنانكه از فاطمه زهراء عليها السلام از پدر بزرگوارش نقل شده ، و آن ساعت هنگام فرو رفتن قرص خورشيد در افق است .(22)
و با اين بيان پس خواندن دعاى شريف ندبه در چنين ساعتى يعنى ساعت آخر روز جمعه كه متعلق بآن بزرگوار است اءنسب خواهد بود. و شايسته است كه در اين ساعت آنانكه شربتى از محبت ولايت آن بزرگوار نوشيده باشند، و تلخى زهر مفارقت آن مظهر الهى بكامشان رسيده باشد، بوسيله خواندن اين دعا با ديدگان اشك آلود و سوز دل به راز و نياز بپردازند.
باب پنجم - در سند اين دعاى شريف ندبه است . و مرحوم محدث قمى - متوفى بسال 1359 هجرى قمرى - در ص ‍ 501 كتاب ((هدية الزائرين )) گويد: از جمله اءعمال روز جمعه خواندن دعاى ندبه است .
و اين دعا را سيد بن طاووس و شيخ محمد ابن المشهدى به روايت محمد ابن على بن اءبى قره روايت كرده اند. و ابن اءبى قره گفته كه نقل كردم من اين دعا را از كتاب محمد بن حسين بن سفيان بروفرى ، و او گفته كه اين دعائى است براى حضرت صاحب الاءمر و مستحب است كه در عيدهاى چهارگانه ، يعنى عيد فطر و اءضحى و غدير و روز جمعه ، بخوانند.(23)
و مرحوم حاج ميرزا حسين نورى در كتاب ((تحية الزائر)) ص 268 گويد: ((در دعاى معروف بدعاى ندبه كه آنرا شيخ جليل محمد ابن المشهدى ، و رضى الدين على بن طاووس نقل كرده اند از شيخ نبيل محمد بن على بن اءبى قره ، و او هم از كتاب اءبى جعفر محمد بن حسين بن سفيان بزوفرى نقل نموده است .))
مرحوم محدث قمى در كتاب سفينة البحار- در لفظ شهد- در شرح حال محمد ابن المشهدى مى نويسد: ((ابن المشهدى كه او شيخ جليل سعيد متبحر ابو عبدالله محمد بن جعفر بن على بن جعفر مشهدى است .)) و او مؤ لف مزار مشهورى است كه مورد اعتماد بزرگان اءصحاب ما مى باشد. و در كتاب بحار الاءنوار بمزار كبير معروف است .
ابن اءبى قره كه نامش اءبو الفرج محمد بن على بن يعقوب بن اسحق بن اءبى قره است ، از علماى قرن چهارم و صاحب تاءليفاتى است . و او دعاى ندبه را در كتاب خود از بزوفرى نقل كرده ، و ابن المشهدى هم از او نقل مى كند.
بزوفرى لقب پدر محمد بن حسين بن على بن سفيان مى باشد و او از علماى بزرگ اماميه در قرن چهارم است . و
شرح او در كتب رجال آمده و از جمله مشايخ ، شيخ مفيد است . و در خاتمه مستدرك چنين آمده كه : ((شيخ ابو على طوسى در مواضع عديده اى از كتاب اءمانى خود، از والد بزرگوارش ، و او از شيخ مفيد، و او از ابوجعفر بزوفرى روايت كرده و پس از ذكر نام او مطلب رحمت برايش نموده است .(24))) و ابوجعفر كنيه محمد، كه پسر است ، مى باشد، نه پدر و در اين صورت روايت شيخ مفيد از او با كلمه رحمت اشعار بر مدح او دارد.
-----------------------------------------------
1- اين محفل دينى و مجلس روحانى ابتداء بهمت عالم ربانى ، و مجاهد بزرگ مرحوم حاج سيد ابوالحسن طالقانى - طالب نژاه - خالو، و اءب الزوجه مرحوم مؤ لف گرامى ، و والد اءبوذر زمان ، و مفسر قرآن ، مرحوم حاج سيد محمود طالقانى - رضوان الله عليهم - عصر روزهاى جمعه در تهران تشكيل مى گرديد.
2- حتى وجود شيطان هم در نظام خلقت عالم كون لازم و آنرا خاصيتى است كه از بحث آن در اينجا صرف نظر شده است . بهر حال آدمى بايد مراقب و مواظب باشد كه وسوسه شيطان او را نر بايد و بر او مسلط نگردد.
3- اين جمله مضمون رواياتى است كه مرحو مجلسى آنرا در كتاب بحارالانوار مجلد 23 چاپ جديد، در باب الاضطرار الى الحجة و اءن الارض لا يخلو من حجة آورده است .
4- در مجلد 27 چاپ جديد بحارص 308 باب انهم اءمان لاهل الارض رواياتى از مدارك و طرق مختلف از رسول خدا (ص ) در اين زمينه نقل شده است .
5- مجلد 52 بحار چاپ جديد ص 92 باب علة غيبة و انتفاع الناس به روايت شماره 7 نقل از احتجاج طبرسى و كمال الدين صدوق . و باين مضمون روايتى هم از رسول اكرم صلى الله عليه و آله در همان باب نقل شده است .
6- كمال الدين صدوق - چاپ مكتبة الصدوق - صفحات 221 و 232 از امام صادق عليه السلام . و در مجلد 23 بحارالانوار- چاپ جديد- ص 38 از بصائر الدرجات صفار قمى هم نقل شده است .
7- نام اين بانوى گرامى در تاريخ و روايات سوسن ، و ريحانه ، و صيقل و بيشتر نرجس آمده است . زادگاه اصلى او بلاد روم ، و قبلا هم نصرانى بوده و چون اسلام اختيار كرد بدستور امام دهم معالم و احكام دين را از حكيمه خاتون (خواهر امام ) تعليم گرفت .
8- با پيشرفت هاى كنونى در امر نقل و انتقال ، و مسافرت و رساندن پيام و امور ديگر كه در آينده هم كاملتر مى شود استبعاد اين گونه امور از ميان مى رود.
9- مجلد 51 بحار ص 225 باب ذكر اءخبار المعمرين لرفع استبعاد الخالفين عن طول غيبته .
10- در كتاب خصال صدوق چاپ مكتبة الصدوق ص 228 نقل مى كند كه اميرمومنان بفرزندش امام حسن عليه السلام فرمود: ((سر سفره غذا منشين مگر اينكه گرسنه باشى ، و دست از خوردن غذا بردار در حالى كه هنوز ميل و اشتها دارى ، و غذا را هم خوب بجو، هنگام خواب هم براى خالى كردن شكم به قضاى حاجت برق و چون اين دستورات انجام دهى از مراجعه به پزشك بى نياز شوى )) و در كتاب دعائم الاسلام - قاضى نعمان به نقل بحار الانوار مجلد 62 ص 267 پس از ذكر اين روايت چنين نقل مى كند : آنگاه آنحضرت فرمود: آيه ايست در قرآن كه جامع همه اين دستورات است كلوا و اشربوا و لا تسرفوا... اعراف آيه 30.
11- اءخطاط اءربعه عبارت است از، صفراء، سوداء، بلغم ، و خون كه اصطلاحى بوده و در طب قديم .
12- در مجلد 27 بحار چاپ جديد ص 207 باب انهم لا يموتون الا بالشهادة و در آن باب رواياتى نقل شده از جمله روايست فوق در ص 217 از كتاب كفاية الاءثر فى النصوص على الائمة الانثى عشر تاءليف اءبوالقاسم خزار قمى .
13- تاءليف محمد تقى بن على دزفول از علماى قرن 13 هجرى قمرى كه ترجمه كتاب غاية المرام سيد هاشم بحرينى متوفاى 1017 هجرى قمرى است .
14- البته بايد دانست كه لازمه انتظار آنست كه انسان خود را براى ظهور فرج آماده و مهيا سازد. و اين اءمر در صورتى محقق مى شود كه انگيزه شورانگيزى در او بوجود آيد و او را به جنبش و حركت براى تحقق منتظر وادارد. نه اينكه دست روى بگذارد و تكليف خود ار ناديده بگيرد.
15- اين گونه روايات را كه در كتب اءخبار و اءحاديث آمده است مرحوم مجلسى در اءحوالات ولى عصر (عج ) در مجلد 52 بحار الانوار چاپ جديد ص 132 باب فضل انتظار الفرج و مدح الشيعة فى زمان الغيبة آورده . خوانندگان عزيز مى توانند به آن مراجعه نمايند.
16- اين روايت كه در كتاب خصال صدوق شماره 64 نقل شده مضمون آن چنين است : ((پنج طايفه هستند كه خواب راحت ندارند: اول آنكس كه مى خواهد خونى را بريزد. دوم آنكس است كه صاحب مال زيادى است ، ولى امينى براى حفظ آن مال ندارد. و سوم كسى است كه براى بدست آوردن عزت دنيائى متوسل به دروغ و بهتان گردد. و چهارم كسى است كه بدهى زيادى دارد و مال هم ندارد كه آن را بپردازد. و پنجم عاشقى است كه در معرض جدائى از معشوق خود قرار گرفته باشد.))
17- بر فرض صحت روايات ممكن است جهت عمده اين اختصاص موقعيت خاص زمانى آن ايام باشد.
18- خصال صدوق ص 391. و مجلد بحارالانوار چاپ جديد ص 15 نقل از كمال الدين صدوق و ص 24 نقل از تاريخ ابن خلكان اءبوالعباس اءحمد بن محمد اربلى متوفى بسال 681 هجرى قمرى .
19- و در كتاب كمال الدين ص 653، بحار الانوار مجلد 52 چاپ جديد ص 290 نقل از غيبت شيخ طوسى شماره 30 روز قيام و خروج آن بزرگوار را روز شنبه كه مصادف با روز عاشورا است نقل شده كه ممكن است روز ظهور آن حضرت با روز خروج و قيامش دو روز باشد. همچنانكه از بعضى از روايات استفاده مى شود، مانند روايت منقول از غيبت شيخ طوسى در مجلد 52 بحار ص 290 شماره 29.
20- اين زيارت مخصوصه را سيد بن طاووس در كتاب ((جمال الاءسبوع )) نقل كرده . و مرحوم محدث قمى هم آن را در كتاب مفاتيح الجنان از او نقل مى كند.
21- مرحوم صدوق پس از نقل اين روايت در خصال ، در توضيح و توجيه اين روايت بياناتى دارد، از جمله مى گويد: ((مراد از كلمه ((ايام )) در حديث نبوى ، اءئمه عليهم السلام نيست ، بلكه همان معنى مصطلح و متعارفى آنست . ولى تطبيق آن بصورت كنايه و اشاره است ، همچنانكه در آيات و التين و الزيتون و طور سنين و هذا البلد الامين و تطبيق آن بر پيغمبر و على و حسن و حسين - صلوات الله عليهم - بطور كنايه است . نه اينكه اصل معنى و مصداق آن باشد..)) و مرحوم مجلسى در مجلد 24 بحار چاپ جديد ص 238 باب ((تاءويل الايام و الشهور بالائمة عليهم السلام )) روايات ديگرى هم از اين قبيل نقل كرده است . البته در توجيه اين روايات و امثال آن بايد موقعيت زمانى و مكانى چنين روايات و مخاطبين آنها را در نظر گرفت . و با مراجعه باين روايت و صدر و ذيل آن اين نكته مشهود است ، و گواهى مى دهد كه صدور آن بر فرض صحت در دوره اختناق طاغوت زمان - متوكل عباسى - بوده كه سعادت و كمال مسلمانان را كه يگانه هدف دين مقدس اسلام و قرآن شريف است ، فداى منافع شخصى و حفظ مقام و موقعيت خود نموده بود.
22- مجلد 9 بحار الانوار چاپ جديد ص 269 نقل از ((معانى الاءخبار)) صدوق ، و ((دلائل الامامة )) طبرى ، و ((دعوات )) قطب الدين راوندى .
23- مرحوم مجلسى در مجلد 102 بحار الانوار ص 104 از ((فلاح السائل )) سيد بن طاووس ، و ص 110 از مزار محمد مشهدى اين انتساب را نقل مى كند.
24- جهت تحقيق بيشتر درباره دعاى ندبه ، و سند آن شايسته است به كتب ديگرى هم كه در شرح اين دعاء نوشته شده ، مراجعه شود. از جمله در مجلد ((مكتب اسلام )) سال سيزدهم شماره 6و 7 آن بيانات محققانه اى در اين زمينه آورده كه شايسته دقت ايت طالبين مى توانند بآن مراجعه كنند.
----------------------------------------
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد محيى الدين العلوى طالقانى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page