ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکْمَتَهُ، فَقالَ: أَنَا مَدینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْمَدینَهَ وَالْحِکْمَهَ فَلْیَأْتِها مِنْ بابِها
ترجمه : (آنگه رسول اكرم اسرار علم و حكمتش را بدو سپرد و گفت من شهر علمم و على در آن شهر است ، پس هر كه بخواهد حكمت (ودانش ) را بيابد بايد از درگاهش وارد شود.)
شرح : در كفاية الخصام صفحه 628 در سخن حضرت رسول كه فرمود انا مدينة العلم و على بابها شانزده حديث از روايات عامه را نقل كرده است از آنجمله از ابن مغازلى شافعى كه بسند خود از ابن عباس روايت كرده رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: ((من شهر علمم و على در آن شهر است و كسى كه طالب علم باشد بايد از درب آن در آيد.))
انما المصطفى مدينة علم
و هوالباب من اتاه اتاها(1)
در مجلد 9 بحار صفه 472(2) از ابن عباس نقل كرده كه رسول الله صلى اللّه عليه و آله به على بن ابى طالب عليه السلام گفت يا على انا مدينة الحكمة و انت بابها و لن توتى المدينة الا من قبل الباب فردوسى گويد:
بگفتار پيغمبرت راه جوى
دل از تيرگيها بدين آب شوى
چه گفت آن خداوند تنزيل و وحى
خداوند امر و خداوند نهى
كه من شهر علمم عليم در است
درست اين سخن قول بر آواز اوست
گواهى دهم كاين سخن راز اوست
تو گوئى دو گوشم بر آواز اوست
و نيز در مجلد 9 بحار صفحه 457(3) از اصبغ بن نباته از امير المومنين (ص ) روايت شده كه گفت شنيدم از آنحضرت كه مى فرمود: ((پيغمبر اكرم هزار باب از حلال و حرام از گذشته و از آنچه واقع ميشود تا روز قيامت مرا تعليم داد، كه از هر بابى از آن هزار باب گشوده مى شود و اين هزار، هزار باب است )) بطورى كه مرگ و مير و مقدرات و گرفتاريها و قدرت تجزيه و تحليل و تميز حق از باطل را دانستم .
فائده : وجود خليفه بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله براى بقاى دين و شريعت پيغمبر اسلام است و جانشين او هم بايد عالم بجميع ماجاء به النبى باشد، چه از عقايد و معارف ، و چه از مسال حلال و حرام ، و چه از عبادات و معاملات و حدود و قضا و و... و بايستى بجميع حوادث و وقايع و لغت و لسان مختلف آشنا باشد تا بتواند بر مردمان اتمام حجت نمايد.
در مجلد هفتم بحار الانوار(4) روايات متعددى نقل شده كه دلالت مى كند براينكه ائمه معصومين عليهم السلام عالم بما كان و مايكون تا روز قيامت ميباشند از جمله اين روايت است كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: ((آنچه در آسمانا و زمين و بهشت و جهنم است و آنچه از وقايع گذشته و حوادث آينده تا روز قيامت واقع شود ميدانم ، سپس فرمود: من آن را از كتاب خدا دريافتم ، آنگاه دو كف دست خود را باز كرد و گفت اين طور بدان مى نگرم ، سپس فرمود خدا مى فرمايد: ونزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شيى - نحل آيه 89 -(5) يعنى اين كتاب كه بتو نازل كرديم در آن توضيح همه چيز است .))
در مجلد 7 بحار صفحه 317(6) از امام پنچم عليه السلام روايت شده كه فرمود: ((هر آنچه را كه خدواند به پيغمبرش تعليم داده ، رسول خدا هم آن را به على آموخته تا بما رسيده و اكنون آن علوم در دست ما ميباشد و با دست خود به سينه اشاره نمود))
از امام پنجم عليه السالم روايت شده كه فرمود: ((عالمى از ما اهل بيت از دنيا نميرود تا ببيند كسى كه جاى او را مى گيرد، علمش همانند علم او، يا بيشتر باشد، راوى سئوال مى كند كه اين علم چگونه است ؟ مى فرمايد: موروثى است كه از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و على بن ابى طالب عليه السلام رسيده ، كه از اين نظر او از مردم بى نياز ميشود. ولى مردم از او بى نياز نميشوند و به وجود او نيازمندند.(7)))
در مجلد 7 بحار صفحه 302(8)از امام ششم عليه السلام روايت شده كه فرمود: ((كار خدا اءجل و اءعظم است ازاينكه بنده اى از بندگان خود را حجت قرار دهد و از اخبار آسمان و زمين چيزى از او مخفى بدارد.))
حاصل آنكه خليفه خدا بايد عالمتر از جميع امت در امور باشد. قال الله تعالى : اءفمن يهدى الى الحق اءحق اءن يتبع اءمن لا يهدى الا اءن يهدى - يونس آيه 35 - يعنى : آيا كسى كه راهنمائى مى كند بحق ، سزوارتر است از او پيورى كنند يا كسى كه راه نيابد مگر آنكه راهنمائيش كنند.
در مجلد 7 بحار صفحه 303 از امام ششم عليه السلام روايت شده كه فرمود: ((خداوند برتر و بزرگتر از آنست كه بنده اى از بندگان خود را حجت بر مردم نمايد و آنگاه خبرهاى آسمان و زمين را از او مخفى و پنهان بدار.))
حاصل آنكه خليفه حق كه امام امت است بايد عالم تر از جميع آنان باشد.
در مجلد 9 بحار صفحه 473(9) در تفسير كلام خداى تعالى و اتوا البيوت من ابوابها - بقره آيه 188 - و آيه و اذ قلنا ادخلوا هذه القرية و ادخلو الباب سجدا - بقره آيه 58 - و هنگامى كه گفتيم داخل اين سرزمين آباد شويد - و با حال خضوع داخل شويد از امام پنجم روايت شده كه در تاءويل آن فرمود: مائيم خانه هائى كه خداوند امر فرموده كه از درهايش بايد وارد شد، مائيم درها و خانه هاى خدا كه بايد از آنجا وارد شد، پس كسى كه بولايت ما اقرار نمايد (وپيروى ما را نمايد) البته از درهايش وارد خانه شده ، و كسى كه مخالفت ما را نمايد و ديگران را بر ما برترى دهد از بيراه پس و پشت وارد ميشود، و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: انا مدينة العلم و على بابها و من اراد العلم فليات الباب من شهر علمم و على در آنست ، پس هر كه طالب علم است بايد از آن در وارد شود و اين آيه مباركه و اتو البيوت من ابوابها بحساب اءبجد 218 است كه مساويست با جمله : على بن اءبى طالب باب مدينة الحكمة .(10)
-------------------------------------------------
1- همانا مصطفى (ص ) شهر علم است و على در آن است و هر كه از در درآيد بشهر وارد شود.
2- 40 جديد ص 203 نقل از جامع الاخبار كه پيغمبر فرمود: يا على من شهر حكمتم و تو در آن هستى و كسى هرگز نتواند وارد شهر شود مگر از سمت
3- 40 جديد ص 130 نقل از خصال و بصائر الدرجات .
4- 26 جديد باب انهم لا يحجب عنهم علم السماء و الارض .
5- 26 جديد ص 110 از بصائر الدرجات و استشهاد به آيه قرآن براى رفع استبعاد و نفى غلواست چنانكه در روايات ديگرى هم بدان آيه استشهاد شده است ، و در بعضى از روايات هم ذكر آن علوم را مقيد ((باذن و اجازه خدا)) نموده .
6- 26 جديد ص 173 نقل از اختصاص و بصائر الدرجات .
7- 26 بحار جديد ص 174 از بصائر الدرجات . و باين مضمون روايات ديگرى هم نقل كرده از جمله در ص 28 روايت شماره 31 نقل از اختصاص كه امام پنجم (ع ) به فضيل فرمود: ((ما به امورى از طرف پروردگارمان آگاهيم كه آن را براى پيغمبرش بيان كرده و پيغمبرش هم براى ما و اگر اين امر نبود ما هم مانند ساير مردم بوديم .))
8- 26 جديد ص 110 نقل از بصائر الدرجات و بهمين مضمون روايات ديگر.
9- 40 جديد ص 205 نقل از مناقب .
10- 40 جديد ص 205 نقل از مناقب .
----------------------------------------
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد محيى الدين العلوى طالقانى