وَ لا بِسابِقَهٍ فى دینٍ
ترجمه : و كسى در دين اسلام (و ايمان ) بر او پيشى نگرفته
شرح : در كتاب كفاية الخصام باب 336 حدود چهل و هفت حديث از طريق عامه و خاصه نقل شده ، كه اول كسى كه از مردان اسلام اختيار كرد و به پيغمبر اسلام ايمان آورد على بن ابى طالب عليه السلام بود، از جمله اين مغازلى شافعى در كتاب مناقب در آيه ((السابون السابقون )) - واقعه آيه 10- از مجاهد از ابن عباس آورده كه در ايمان بموسى عليه السلام يوشع بن نون ، و در ايمان به عيسى عليه السلام صاحب يس (يعنى مومن آل يس ) و در ايمان به محمد صلى اللّه عليه و آله على عليه السلام از ديگران سبقت گرفتند.(1)
و حديث 17 موفق بن احمد (اخطب خوارزم ) بسند خوود از محمد بن اسحق روايت كرده ((اول كسى كه از مردان برسول خدا صلى اللّه عليه و آله ايمان آورد و تصديق نمود او را و بحث بودن آنچه از جانب خدا آورده است پذيرفت على بن ابى طالب عليه السلام بود كه در آن هنگام ده سال داشته .))
و در بحار الانوار مجلد 9 باب ((انه السابق فى القرآن (2))) اخبار زيادى است باينكه اول كسى كه ايمان آورد على عليه السلام بوده ، و ميتوان گفت كه اين امر بحد تواتر رسيده و اجتماعى است و كشى در آن نيست ، و با اين بسيارى اخبار و اقوال فريقين اگر كسى در مقام انكار برآيد، حقاً بايد گفت يا از نظر بياطلاعى است و يا تعصب جاهى است .(3)
در مجلد 9 بحار ص 366(4) روايتى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله نقل شده كه مى فرمايد من وعلى هر كدام با هم در سه خصلت ممتاز مشتركيم
1- من صاحب پرچم هستم وعلى نگهدارنده آن .
2- من صاحب كوثرم و على ساقى آن .
3- بهشت و دوزخ بدست من است و على قيم آنست . و سه خصليت ديگرى كهعلى داراست و من با او شركت ندارم : 1- داشتن پسرعموئى مثل من (كه داراى مقام نبوت است )
2- داشتن همسرى چون فاطمه
3- داشتن فرزندانى مانند حسن و حسين .
و كسى را سزا نيست بگويد: ايمان على به پيغمبر چون در زمان طفوليت (و به سن ده سالگى ) و غير بالغى بوده ارزشى نداشته ، براى اينكه شخص على عليه السلام در آن سن و سال مميز بوده و اعمال خير و نيك طفل مميز مورد پذيرش است و داراى اجر وثواب مى باشد، و لذا پيغمبر اكرم ايمان او را پذيرفت و به اين سبقت او در اسلام فضل او را علام نمود، و خود آن بزرگوار هم باين مقام افتخار و در مجامع صحابه و تابعين كه در ميانشان مخالفين و معاندين زياد بودند احتجاج مى نمودند كسى او را انكار نمى كرد. و در واقع عاشورا ارباب مقاتل مى نويسند كه حضرت سيدالشهدا عليه السلام هنگامى كه خود شخصا آهنگ قتال نمود رجزى مى خواند از جمله مى گفت :
فاطم الزهرا امى ، و ابى
قاصم الكفر ببدر و حنين
يعبد الله غلاما يافعا
و قريش يعبدون الوثنين
يعبدون اللات و الغزى معا
و على كان صلى القبلتين (5)
و بمقام پدر بزرگوارش كه در حال غير بالغ بودن اسلام آورده و خداى يگانه را پرستش مى كرده فخر مى نمود.
--------------------------------------------------
1- اين روايت در كتاب بحار ج 35 ص 333 از كنزافوائد و كشف الغمه نقل شده است .
2- 35 جديد ص 332.
3- و از علماى عامه كسانى كه گويند: اول كس ابوبكر بوده منظورشان مردانى است كه مكلف شده و بزرگ باشند، وگرنه معلوم است اولين كس پس از خديجه على (ع ) بوده چنانكه در اواخر خطبه قاصعه هم بدان تصريح شده است .
4- 39 جديد ص 90 نقل از كتاب روضه و فضائل .
5- مادرم فاطمه زهرا و پدرم خورد كنند ه كفر در واقعه بدر و حنين بود و در حاليكه پسر مميزى بود خدا را پرستش مى كرد - در صورتى كه قريش دو بت را پرستش مى كردند و آنها لات وعزى را با هم مى پرستيدند و على كسى است هك بدو قبله نماز گذارده ، يعنى در مكه بكعبه و پس از هجرت تا مديت به بيت
----------------------------------------
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد محيى الدين العلوى طالقانى
وَ لا بِسابِقَهٍ فى دینٍ
- بازدید: 2524