یَابْنَ الْمَعالِمِ الْمَأْثُورَهِ

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

یَابْنَ الْمَعالِمِ الْمَأْثُورَهِ
ترجمه : (اى فرزند معالم و آثار ايمانى كه در كتب و آثار گذشتگان آمده است .)
شرح : معالم : جمع معلم ، اسم مكان از علم است بمعناى جايگاه و علامت و نشانه كه شخص عابر و سالك ، راه و طريق مقصد خود را بوسيله آن پيدا مى كند مانند بنا و يا آب و يا نشانه ديگر كه در بيابان و يا گذرگاهى نصب ميشود.
چنانكه سابقا گفته شد بموجب بعضى از روايات در تفسير آيه شريفه و علامات و بالنجم هم يهتدون فرمودند مائيم علامات ، و نجم هم رسول خدا است . و در زيارت جامعه است ((و اعلام التقى و اعلاما لعباده .))
در كتاب غيبت نعمانى از امام جعفر صادق عليه السلام از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: ((مثل اهل بيت من مثل ستارگان آسمان است كه چون ستاره اى غروب كند ستاره ديگرى طلوع نمايد.(1)))
صدوق در كتاب كمال الدين (2) با سند از جابربن يزيد جعفى از جابربن عبدالله انصارى روايت مى كند كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: ((مهدى از فرزندان من است ، نامش نام من ، و كنيه اش كينه من ميباشد، شبيه ترين مردمست بمن از نظر صورت و سيرت ، براى او غيبتى است كه حيرت آور است (و مردم متحير ميشوند) و بسيار از مردم گمراه شوند، آنگاه مانند ستاره تابانى از پس پرده غيب بدرآيد و زمين را پر از عدل و داد كند همانطورى كه پر از ظلم و جور شده باشد.))
چون در اين روايت سخن از حديث متواتر رسول خدا كه فرمود: به يملا الله الارض قسطا و عدلا بعد ما مليت ظلما و جورا است و سابقا مكرر باين حديث اشاره شده اكنون لازم است كه به فرق بين قسط و عدل هم اشاره شود.
البته در اين حديث لفظ قسط و عدل هر دو با هم ذكر شده و در مقابل آن كلمه جور و ظلم آمده ، و شايد جور در برابر قسط و ظلم در برابر عدل باشد بهر حال بمعنى جامع و كلى قسط و عدل عبارت است از رعايت حقوق و دادن به هر ذى حقى حق او را، و در مقابل آن جور و ظلم همان پايمال كردن و از ميان بردن حقوق و تجاوز بحقوق و يا تصرف در حقوق ديگران است .
پاره اى از علما قسط و عدل را در مقابل جور و ظلم يك معنى دانسته اند ولى راغب اصفهانى در مفردات قسط را بمعنى نصف و انصاف يعنى بهره عادلانه دانسته ، و عدل اعم از آنست ، جمعى ديگر قسط را در مقام وفاى بحق دانسته مانند اءداء شهادت و داورى ، وكيل و وزن در معاملات ، و عدل را اعم و آن موافق با حق است چه راجع بخود شخص باشد يا راجع بغير و هم چنين كلمه جور ضد قسط و آن تجاوز به حق غير است و ظلم تجاوز از مطلق حق .
و روايات وارده در اين باب دلالت دارد بر اينكه رؤ سا و قضات (داوران ) و حكام در آخر الزمان در حكومت ميان مردم جور مى كنند و بر طبق وجدان و قانون شرعى عمل نمى كنند بلكه مطابق ميل نفسانى و فرمانهاى جابرانه و مقررات غير اسلامى حكم و داورى مى نمايند. و چون قائم آل محمد صلوات الله عليه ظهور فرمايد رفع جور مينمايد و بعدالت ميان مردم حكومت كند بحيث يشمل عدله على جميع العالم فلا يظلم احد احدا بقسميكه عدلش بر همه جا كشيده شود و هيچكس بر ديگرى تعدى ننمايد.
------------------------------------------------------
1- اين روايت را صدوق هم در كمال الدين ص 27 ذكر كرده است .
2- ص 286 چاپ مكتبة الصدوق .
----------------------------------------
مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد محيى الدين العلوى طالقانى