شعر «شب عاشورا»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

امشب شب وصالست روز فراق فرداست‏
در پرده حجازى شور عراق فرداست
امشب قرآن سعد است در اختران خرگاه
يا آنكه ليلة البدر روز محاق فرداست‏
امشت زلاله رويان فرخنده لاله زاريست‏
رخسارهاى چون شمع در احتراق فرداست
امشب نواى تسبيح از شش جهت بلند است‏
فرياد وا حسينا تا نه رواق فرداست
امشب به نور توحيد خرگاه شاه روشن
در خيمه آتش كفر دود نفاق فرداست‏
امشب زروى اكبر قرص قمر هويداست‏
آسيب انشقاق از تيغ شقاق فرداست‏
امشب شگفته اصغر چون گل به روى مادر
پيكان و آن گلورا بوس و عناق فرداست‏
امشت خوشست و خرم شمشاد قد قاسم‏
رفتن به حجله گور با طمطراق فرداست‏
امشب نهاده بيمار سر روى بالش ناز
گردن بحلقه غل پا در وثاق فرداست‏
امشب بروى ساقى آزادگان گشاده
بند گران دشمن بر دست و ساق فرداست‏
امشب نشسته مولا بر رفرف عبادت‏
پيمودن ره عشق روى براق فرداست‏
امشب شب عروجست تا بزم قاب و قوسين‏
هنگام رزم و پيكار يوم السباق فرداست‏
امشب شه شهيدان آماده رحيل است
ديدار روى جانان يوم التلاق فرداست‏
امشب بگو به بانو يك ساعتى بيارام‏
هنگامه بلا خيز مالا يطاق فرداست‏
امشب قرين يارى از چيست بى قرارى‏
دل گر شود زطاقت يك باره طاق فرداست‏
------------------------------------------
ديوان كميانى، ص 91 - 90.
آيت الله كميانى‏