سقايى چيست و عزادارى سقايى كدام است ؟
اميد است ان شاء الله با توفيق الهى و عنايت حضرت قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس عليه السلام ، تتمه سقاخانه هاى ايران و جهان را، در حد توان ، درجلدهاى بعدى ، به دوستداران آن حضرت ، عرضه نماييم .
سقايى در لغت به معناى آب دادن و آب آوردن است و آن كس كه كارش آب آوردن و آب به مردم است او را سقا ناميده و عمل او را سقايى مى نامند.
اما در اصطلاح عزاداران حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام به آن قسم از خوانندگى و عزادارى كه به وسيله دسته جات سقاها اجرا مى گردد سقايى نام نهاده و معرفى مى نمايند و علت اينكه اين قسم عزادارى را به اين اسم ناميده و معرفى مى كنند اولا به خاطر آن است كه دسته جات سقايى به موجب سنتى كه از قديم الايام و بدو تاسيس داشته اند، بايد در مواقع خارج شدن براى عزادارى مشكى از آب بر دوش افكنده و جام يا كشكولى از آب را در دست داشته باشند و در مسير عزادارى به مردم آب داده و ضمن آب دادن مصائب امام حسين عليه السلام خاصه تشنگى آن حضرت و اهل بيت و اصحابش را خوانده و به اين كيفيت عزادارى نمايند و عزادارى آنها به صورت ذكر گرفتن و نوحه سرايى دسته جمعى نمودن است و اشعار آنها بسيار حزين و سنگين خوانده مى شود و سينه زدند و زنجير زدن هم ندارد.
و علت اينكه بعضى از اشعار و آهنگ هاى مصيبت خوانى را سقايى نام گذارده اند و مى گذارند به خاطر آن است كه آن اشعار و آهنگها اختصاص به دسته جات سقاها دارد كه درموقع عزادارى به نحو سنگين و حزين مى خوانند و درموقع حركتشان براى عزادارى با خود آب حمل نموده و به مردم آب مى دهند از اين جهت اين عزادارى و اين قسم خوانندگى و اين گونه اشعار را سقايى ناميده و مى نامند و به افرادى كه اين گونه عزادارى و خوانندگى مى كنند سقا نام نهاده و سقا معرفى مى نمايند.
عزادارى سقايى براى چه تاسيس شده و به اين اسم ناميده گرديد؟
به موجب شهادت معمرين و مطلعين از دسته جات سقاها و غير هم و تحقيقاتى كه به عمل آمده ، علت اينكه عزادارى سقايى تاسيس گرديده و به اين نام معروف و مشهور شده است :
اولا: به خاطر آن است كه از بدو تاسيس آن تا زمان حكومت پهلوى اول كه عزادارى را منع نمودند و بسيارى از مراسم سنتى متروك گرديد، بين آنها رسم بوده كه در موقع حركت نمودن براى عزادارى ، مشكى از آب بر دوش وكشكول يا جامى از آب در دست داشته اند كه در وسط بعضى از جامهاى آب دست تشبيهى حضرت عباس عليه السلام نصب بوده و در طول مسير عزادارى به مردم تشنه آب مى داده و با نشان دادن آب و خواندن اشعار نوحه سرايى مناسب مردم را به ياد تشنگى امام حسين و اهل بيت و اصحابش عليهم الصلاة و السلام مى انداخته و به آنها متذكر مى شده اند كه جنايات بنى اميه و عمالشان را فراموش ننمائيد كه آبى را كه وحش و طيور بيابان از آن مى نوشيدند بر اولاد پيغمبر حرام نموده و بر روى آنها بستند و فرزند و ذرارى رسول خدا را با لب تشنه كشتند و براى يك مشك آب سقاى خيام و علمدار لشكر امام حسين ، عباس ابن على عليهماالسلام را در حالى كه براى اطفال برادر آب مى برد كشته و دستهايش را از پيكرش جدا و فرق نازنينش را دو تا و بدنش را با تير و شمشير سوراخ سوراخ و پاره پاره نمودند و به جاى آب دادن به طفل شش ماهه شير خوار، گلوى او را با تير زهر آلود پاره نموده و كشتند و بر صغير و كبير اولاد و عترت پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم رحم نكردند.
لذا ما اين مصائب را تا قيامت فراموش نخواهيم كرد و به اين منظور دسته جات عزادارى سقايى را تاسيس نموده اند كه با نشان دادن آب و ذكر نوحه سرايى مناسب و محزون جنايات ضداسلامى و انسانى بنى اميه و عمالشان راافشا نموده و از مظلوميت امام حسين و اهل بيت عليهم السلام و اصحابش ياد آورى و طرفدارى نمايند.
و ثانيا به خاطر آن است كه يكى از القاب و منصب هاى حضرت عباس عليه السلام سقا وسقايى بوده كه در كربلا گرفته ، زيرا به امر امام حسين عليه السلام مامور آوردن آب براى خيام آن حضرت گرديد و در همين راه نيز او را با لب تشنه شهيد نمودند.
لذا براى زنده نگاهداشتن واقعه كربلا و خاطره شهادت سقاى كربلا و علمدار حضرت سيد الشهداء يعنى ابوالفضل العباس عليهماالسلام اين عزادارى را تاسيس نموده و به نام سقايى ابوالفضل عليه السلام نامگذارى كرده اند تا با اين نام و وسيله در طول سال خاصه در ليالى و ايام عاشورا كه سالگرد شهادت آن حضرت است ، از سقايى و فداكارى و ايثار آن حضرت تجليل و تبليغ نمايند.
و در دست گرفتن كشكول و جامهاى آب هم به خاطر افشاگرى از جنايات بنى اميه است كه مدعى اسلام و انسانيت بودند و اولاد و عترت پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم را از نوشيدن آب منع نموده و با لب تشنه كشتند و بالاترين جنايت را درتاريخ براى حفظ رياست و منافع دنيوى مرتكب گرديدند.
ثالثا: به خاطر آن است كه چون تشنگى امام حسين واهل بيت و اصحابش عليهم الصلاة و السلام از مصائب بزرگ وارده بر آنهاست كه جبرئيل به امر خداوند متعال اين مصيبت را براى حضرت آدم ابوالبشر عليه السلام خوانده و حضرت آدم بر آن حضرت گريسته .
ضمنا پيغمبر اكرم و ائمه معصومين عليهم السلام نيز هر گاه مصائب وارده بر آن حضرت خاصه تشنگيش را به ياد مى آوردند بر آن حضرت مى گريستند و از طرفى هر كس آب بنوشد و ياد از امام حسين عليه السلام نموده و بر قاتلان آن حضرت لعنت نمايد، طبق اخبارى كه از ائمه معصومين عليهم السلام رسيده و بعدا ذكر مى گردد از اجر و ثواب زيادى بر خوردار مى گردد، لذا شيعيان از قديم الايام به خاطر زنده نگاهداشتن واقعه كربلا و ياد آورى تشنگى حضرت اباعبدالله و ظلم و جنايات بنى اميه لعنهم الله و آب نوشيدن و امام حسين و اهل بيت و اصحابش را ياد كردن وبر قتله آن حضرت لعنت فرستادن دسته جات سقايى را تاسيس نموده اند تا براى هميشه و همه ساله مصائب امام حسين عليه السلام را براى مردم بازگو نمود و جنايات بنى اميه را افشا كرده و از آنها اظهار تنفر و بيزارى نمايند.
ضمنا دسته جات حسينى را سابقا سنت بر اين بوده كه هر هيئتى براى عزادارى حركت مى نموده يك دسته سقا نيز به همراه خود مى برده تا در طول راه به مردم تشنه آب داده و نوحه سرايى نمايند واز اجر و ثواب آب دادن ونوحه سرايى كردن آنها هر دو بهره مند گردند.
عزادارى سقايى در كربلاى معلا
از جمله شهرهايى كه ازقديم الايام تا اواخر قرن سيزدهم هجرى عزادارى سقايى داشته ، كربلا و نجف اشرف و كاظمين بوده كه همه ساله در دهه عاشورا اقامه مجلس روضه خوانى مى نموده و براى عزادارى سنتى حركت مى كرده اند.
اينك عزادارى سقايى كربلاى معلا را كه از معمرين و مطلعين سقاهاى آن تحقيق نموده و اين جانب (سيد حسين معتمدى كاشانى ) از سال 1374 تا 1389 قمرى كه براى تحصيل علوم دينيه در آن شد و حوزه علميه اش اقامت داشته ام ، از نزديك مشاهده نموده ام ، ذكر مى نمايم :
يكى از معمرين هيئت سقاهاى كربلا به نام حاج حسن فيضى (رحمة الله عليه ) كه وى را با ساير ايرانيان مقيم درعراق از سنه 1390 قمرى به بعد به دستور صدام حسين رئيس جمهور و حزب بعث حاكم بر عراق از عراق اخراج نمودند و در ايران از دنيا رفت ، براى اين جانب نقل نمود كه درمدت عمر من كه تا به حال 73 سال از آن گذشته و درمدت عمر پدرم كه مى گفت من شصت سال از عمرم را در كربلا سقايى كرده ام ، همه ساله عزادارى سقايى دركربلا معمول و مرسوم بود و ما در آن شركت داشتيم ، ولى از تاريخ آن كه در چه سالى در كربلا تاسيس شده اطلاعى نداريم ، اما مسلم اين است كه اين عزادارى هم مانند ساير اقسام عزادارى كه در كربلا رايج است سابقه قديمى دارد.
ضمنا اضافه نمودكه سقاهاى كربلا در خان پاشا (يعنى كارونسراى پاشا) كه نزديك درب قبله صحن امام حسين عليه السلام است و تهرانى ها زمين آن را خريدارى و به حسينيه و منزلگاه و ساختمانى معتبر تبديل نموده اند، همه ساله در ماه محرم سياهپوشى نموده ومجلس روضه خوانى مفصلى را به نام هيئت سقاها منعقد مى نمودند كه قبلا همه ساله به مدت ده روز يا بيشتر، ولى در چند سال اخير به مدت پنج روز ادامه داشت و همه روزه بعد از خاتمه مجلس براى عزادارى سقايى حركت مى نمودند؛ به اين صورت كه همگى سياهپوش مى شديم و هر يك مشك آبى بر دوش و جامى آب در دست داشتيم و يك عده هم با كشكول و جام به همراه ما بودند و پرچم هاى عزا در جلو هيئت در اهتزاز بود و آهسته به طرف صحن مطهر امام حسين و حضرت ابوالفضل العباس عليهماالسلام مى رفتيم و به نوحه سرايى حزين و سنگين مى پرداختيم .
ضمنا يك سقا خانه سيار هم كه ظرف آب بزرگى در وسط آن وجام هاى متعددى اطرافش بود و با پارچه و پرچم هاى سياه و قرمز سياهپوش و زينت شده بود، در جلو هيئت قرار داشت كه مردم تشنه از آن آب مى نوشيدند و در روز عاشورا را علاوه بر صحن مطهر امام حسين و حضرت عباس عليهما السلام به خيمه گاه نيز رفته و به ياداهل بيت و اطفال تشنه لب امام حسين عليه السلام آب داده و نوحه سرايى مى نموديم و سپس به طرف تل زينبيه مى رفتيم و در بعضى از ايام عاشورا به منازل علماى اعلام و آيات عظام مانند آيت الله مرحوم حاج آقا حسين طباطبائى قمى و سى عبدالحسين و سيد حسن آل حجت و سيد محمد هادى ميلانى (قبل از مهاجرت به خراسان ) و به منزل مرحوم آيه الله حاج ميرزا مهدى حسينى شيرازى ومرحوم آيه الله حاج شيخ محمد على سيبويه كربلايى (اعلى الله درجاتهم ) و به ديوان شيخ كمونه و منزل راجه هندى مى رفتيم و از ما پذيرايى و احترام مى نمودند.
نمونه اى از اشعار سقايى سقاهاى كربلا
بنوش آب اى شيعه باشور و شين
بنوش آب با ديده اشكبار
بنوش آب با ديده خون چكان
فراتى كزو متصل مى خورند
پدر العطش العطش
عزادارى سقايى در نجف اشرف
از جمله شهرهايى كه عزادارى سقايى در آن رايج بوده ، نجف اشرف است كه داراى دو هيئت به نام هاى موكب السقايه و موكب سقايه ابو القرب بوده و در محله البراق نجف كه بعد از احداث خيابان به نام شارع الامام زين العابدين عليه السلام ناميده شده ، تكيه و مركزى داشتند به نام تكيه السقايه كه در سال هاى اخير به مسجد تبديل گرديد وبه نام مسجد السقايه مشهور شد. موكب السقايه در اين تكيه ، علاوه بر اين كه در دهه عاشورا نيز مجلس روضه خوانى مفصلى را به مدت ده شب اقامه مى نمودند و هر شب تا شب تاسوعا در خاتمه مجلس براى عزادارى سنتى به طرف صحن امير مومنان عليه السلام حركت مى كردند در حالى كه همه سياه پوشيده و بسيارى از آنها مشك آبى بر دوش و جامى در دست داشتند و پرچم هاى عزا در جلو آنان دراهتزاز بود و يك دسته زنجير زن هم آنها رابدرقه مى نمود و به اين كيفيت وارد صحن مطهر مولا اميرالمؤ منين عليه السلام گرديده ، در آن جا عزادارى را ختم مى نمودند.
اما موكب سقايه ابو القرب در ايام دهه عاشورا، عصرها درهمان مسجد و مركز مجلس روضه خوانى مفصلى را به مدت ده روز منعقد نموده و از روز هفتم تا دهم محرم براى عزادارى سنتى حركت مى كردند، در حالى كه سياه پوشيده و بسيارى از آنها مشك آبى به دوش و جام آبى را در دست داشتند و سقا خانه سيارى نيز براى آب دادن به مردم تشنه در جلو آنان قرار داشت و در صحن مطهر مولا اميرالمؤ منين عليه السلام عزادارى را ختم مى كردند.
اين دسته جات و مراسم عزادارى تا حوالى سال 1390 قمرى باقى و رايج بود و سپس با ممانعت حكومت صدام و حزب بعث ، منع و متروك گرديد.
عزادارى سقايى در كاظمين
از جمله شهرهايى كه عزادارى سقايى در آن رايج بوده شهر كاظمين عليهماالسلام است .
مركز عزادارى سقايى كاظمين تكيه يا مسجد دباغ خانه بوده كه نام ديگر آن تكيه محله البحيه بوده و همه ساله مجلس روضه خوانى مفصلى را در دهه عاشورا از روز اول تا دهم در آن محل و مركز منعقد مى نمودند و بعد از خاتمه مجلس براى عزادارى سنتى به طرف صحن مطهر امامين كاظميين عليهماالسلام حركت مى كردند، در حالى كه لباس سياه پوشيده و بسيارى از آنها مشك آبى بر دوش و جامى از آب در دست داشتند و پرچم هاى عزا جلو آنان در اهتزاز بود و سقا خانه سيارى نيز براى آب دادن به تشنه ها در جلو هيئت قرار داده بودند و با اين كيفيت وارد صحن مطهر گرديده ، از آن جا به حسينيه يا فضوه الشيخ آل ياسين و سپس به حسينيه حيدريه رفته ، مجددا به صحن مطهر مراجعت نموده و عزادارى را خاتمه مى دادند.
اين موكب و مراسم سقايى در اواخر قرن 1300 قمرى متروك گرديده و موكب الامامين جايگزين آن گرديد و به صورت هيئت سينه زنى در آمد.
هيئت سقايى حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام دركاشان
مركز آن در بدو تاسيس بيت موسس آن مرحوم استاد ابراهيم ضيغم درمحله طاهر ومنصور كاشان بوده و پس از فوت موسس ، چون اولاد ذكورى كه اداره كننده هيئت وى باشد نداشته ، تا به امروز خانه دامادش مرحوم اسد الله ضيغم و اولادش حاج عباس و نعمت الله ضيغم مى باشد وبه همت استاد ابراهيم مذكور و غلامحسين آخوند تاسيس شده ، ولى تاريخ سال آن معلوم نيست . اما فوت استاد ابراهيم ، چنان كه اعقابش مى گويند در سال 1317 شمسى واقع شده و در سن نود سالگى از دنيا رفته است .
هيئت نامبرده ، دو ماه قبل از محرم به عنوان آمادگى و استقبال از ماه محرم ، جلسات نوحه سرايى سقايى را آغاز مى نمايند. اما ابتدا به طور هفتگى است و اولين جلسه آن طبق معمول و سنت جاريه در بيت خاندان ضيغم و سپس در منازل ساير اعضاى هيئت و يا كسانى كه از آنان دعوت نمايند، تشكيل مى گردد.
و بعد از عيد غدير و نزديك شدن به ماه محرم در تمام شب ها درمنازل ومحلات مختلف تشكيل گرديده ، به نوحه سرايى سقايى مى پردازند و در ماه محرم در تمام شب ها و روزها در منازل ها و محلات تشكيل گرديده و به نوحه سرايى مى پردازند و باپايان ماه صفر خاتمه مى پذيرد.
هيئت نامبرده همه ساله روز اول ماه محرم ، طبق مرسوم ، در منزل مرحوم غلامحسين آخوند كه اعقابش ملقب به گلبافت شده اند، اجتماع نموده و پس از مداحى و مرثيه خوانى و نوحه سرايى سقايى و طلب و مغفرت فاتحه خوانى ، براى عزادارى سنتى حركت نموده ابتدا به طرف محله ميان درب رفته و از آن جا به طرف بازار حركت مى نمايند و در مراجعت درمنزل اعقاب مرحوم اسد الله ضيغم اطعام مى نمايند.
هيئت نامبرده علاوه ، بر روز اول ماه محرم ، همه ساله در روزهاى تاسوعا و عاشورا نيز براى عزادارى سنتى حركت نموده درمنازل و مجالس علماى اعلام شهر مانند بيت آيه الله مدنى و بيت علماى نراقى و در مجالس معروف شهر مانند مجلس زيارت پنجه شاه و مسجد سيدالشهدا درب يلان دوره مى روند. قبلا در زمان مرحوم آيه الله آقا سيد محمد رضا پشت مشهدى تا زيارت حبيب بن موسى رفته و در مجلس روضه خوانى ايشان شركت مى نموده و عزادارى را خاتمه مى داده اند. اما اكنون تا مسجد مير عماد، آخر بازار عطارها، رفته وعزادارى را ختم مى نمايند.
ناگفته نماند كه از قديم الايام تا زمان ممانعت پهلوى اول رسم عزادارى سنت بر اين بوده كه هيئت سقايى ضيغم و غيره در شبهاى تاسوعا و عاشورا نيز در مجالس و محلات شهر دوره مى رفته اند و در ايام عاشورا به بيوت علما و مجالس معروف شهر مى رفته و به سقايى مى پرداخته اند كه تا به حال نيز رايج است گرچه آن رونق و جمعيت و شور گذشته را ندارد.
هيئت سقايى ابوالفضل العباس عليه السلام در كاشان
مركز آن از زمان مرحوم استاد عبدالرحيم سقا كه موسس و خواننده آن بوده ، تا به امروز در منزل موسس و اعقابش استاد على محمد و استاد محمد صادق و در اين زمان در منزل حاج اسدالله بزرگيان فرزند استاد محمد صادق دركوچه باغ ميدان كهنه كاشان بوده و مى باشد و تاريخ تاسيس آن به خاطر قديمى بودن آن و نبودن مدرك كتبى معلوم نيست ، ولى اعقاب وى مدعى هستند كه متجاوز از دو قرن است تاسيس شده واستاد عبدالرحيم و پدرش استاد وهاب سقا كه در مقبره جنب گذر قبرستان درب باغ مدفونند مادام العمر بابا و خواننده اين هيئت بوده اند.
هيئت نامبرده ، دو ماه قبل از فرا رسيدن ماه محرم به عنوان آمادگى و استقبال از ماه محرم ، جلسات نوحه سرايى سقايى را ابتدا به طور هفتگى و اولين جلسه آن را طبق معمول و سنت جارى درمنزل حاج اسدالله بزرگيان كه از اعقاب موسس هيئت است ، آغاز مى نمايند و بعد از عيد غدير و نزديك شدن ماه محرم در تمام شب ها منعقد گرديده و در منازل و محلات مختلف ، شب ها به مرثيه خوانى و نوحه سرايى سقايى مى پردازند.
اين برنامه در شب هاى ماه محرم و اكثر روزهاى آن به ويژه دهه عاشورا در منازل مردم شهر منعقد واجرا مى گردد و بعد از گذشت ماه محرم به هفتگى تبديل گرديده ودر پايان ماه صفر خاتمه مى پذيرد.
مردم شهر نيز در مجالس سقاها شركت نموده و با آنها به نوحه سرايى دسته جمعى مى پردازند.
هيئت نامبرده ، همه ساله روز دوم ماه محرم در منزل آقا حسن اصلاحى فرزند حاج تقى ، و قبلا در منزل پدرانش در محله ميان درب هو اجتماع نموده ، پس از مراسم نوحه سرايى و فاتحه خوانى براى عزادارى سنتى باشكوه هر چه تمام تر به طرف بازار حركت مى نمايند و درمراجعت اطعام مى كنند.
مسير عزادارى آنها سابقا تا زيارت امامزاده حبيب بن موسى بوده و در حال حاضر تا مسجد مير عماد كاشان است .
ضمنا به منازل علما و مجالس معروف شهر نيز مى روند و به عزادارى و عرض تسليت مى پردازند.
هيئت سقايى ابوالفضل العباس عليه السلام در كاشان
مركز آن در محل گذر حاجى دروازه فين كاشان است و در سال 1347 شمسى به همت جمعى ازمحترمين محل از جمله مرحوم آقا محمد اقتصادى مداح و اكبر رحمتى و غلامعلى ايازى تاسيس شده است .
هيئت نامبرده ، چهار هفته قبل از ماه محرم ، جلسات عزادارى سقايى را به عنوان آمادگى و استقبال از ماه محرم درمنازل آغاز نموده و با نزديك شدن ماه محرم در اكثر يا همه شب ها منعقد مى گردد و در روز چهارم محرم در منزل آقاى قاضى در محله گذر حاجى اجتماع نموده ، پس از مرثيه خوانى و نوحه سرايى سقايى و فاتحه خوانى ، براى عزادارى سنتى باشكوه هر چه تمام تر به طرف بازار حركت نموده و مورد احترام مردم شهر قرار مى گيرند و در مراجعت اطعام مى نمايند.
ضمنا در اكثر شب هاى شنبه دوره سال نيز تشكيل جلسه سقايى داده ، به عزادارى مى پردازند.
هيئت سقايى ابوالفضل العباس عليه السلام در كاشان
مركز از بدو تاسيس تاكنون ، منزل مرحوم استاد آقا على ملقب به هدايتى و فرزندش آقا حسين هدايتى در محل درب حوض پشت مشهد كاشان است و در سال 1301 قمرى به اقدام و همت مرحوم استاد آقا على نامبرده تاسيس شده است .
هيئت نامبرده ، همه ساله ، يك ماه قبل از فرا رسيدن ماه محرم ، مجالس سقايى را ابتدا به طور هفتگى در منازل آغاز مى نمايند و اولين جلسه آن طبق مرسوم در منزل موسس و باباى هيئت و سپس در منازل ساير اعضاى آن يا كسان ديگرى كه از هيئت نامبرده دعوت نمايند، منعقد مى گردد و با نزديك شدن به ماه محرم هر شب به نوحه سرايى سقايى مى پردازند و در پايان ماه محرم به هفتگى تبديل گرديده و بعد از خاتمه ماه صفر پايان مى پذيرد در بسيارى از اين شب ها و منازل ، در پايان مراسم سقايى ، اطعام مى نمايند.
هيئت نامبرده ، همه ساله ، در روز چهارم ماه محرم براى عزادارى سنتى از منزل آقا حسين هدايتى به طرف بازار حركت نموده ابتدا به زيارت امام زاده حبيب ابن موسى و مجلس روضه خوانى آيت الله يثربى مى روند و به عزادارى و عرض تسليت پرداخته ، رهسپار بازار مى شوند و در مراجعت ، اطعام مى نمايند.
هيئت نامبرده ، سابقا به بازار مى رفته تا حسينيه پا نخل مى رفته و در آن جا عزادارى را خاتمه مى داده اما اكنون كه حسينيه پانخل به خاطر خيابان بابا افضل از بازار جدا شده ، در گذر نو عزادارى سقايى را ختم نموده ومتفرق مى گردند. هيئت نامبرده ، سابقا در شب هاى تاسوعا و عاشورا، براى عزادارى در مجالس شهر دوره مى رفته و روزهاى تاسوعا و عاشورا به منازل علماى معروف شهر مانند مرحوم آيه الله آقا نظام الدين پشت مشهدى و آيه الله آسيد احمد درب يلانى و آقا ملاعبدالرسول مدنى و علماى بيت نراقى و زيارت پنجه شاه نيز مى رفته و به عزادارى مى پرداخته اند.