امام حسين و ياران عليهم السلام (30)

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

از اين ايامى كه اينجا بودم حديث نفس كردم كه اصلا در خانه آن جوان شبيه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نرفتيم . جوان نازنين ابى عبدالله عليه السلام . گفتم يك توسلى پيدا كنيم . حضرت على اكبر عليه السلام خيلى آقاست . خيلى بزرگوار است و شفاعت خيلى سريعى دارد. اگر خدا اذن بدهد به كسى شفاعت كند عجيب شفاعت مى كند. خيلى آقا بزرگوار است . ان شاء الله حضرت على اكبر عليه السلام در اين اواخر ضيافت الله اميدوارم كه شفاعت همه امان را بكند.


اينجا در مجلس ما پدران بزرگوار شهيد زيادند. خدا ان شاء الله شهداى شما را سر سفره ابى عبدالله عليه السلام قرار بدهد. من وقتى مصيبت حضرت على اكبر عليه السلام را مى خوانم اول ياد پدران بزرگوار مى افتم
هر رذيلتى كه تذكر داده نشود جا مى افتد و كم كم فضيلت مى شود. يكى از اين چيزهايى كه در اين چند سال انقلاب و جنگ گفته نشده و جا افتاد و خلاف شرع هم هست آخر هر خلاف شرعى را كه در رساله نمى نويسند در اين مجالس شهداء است. خلاف شرع هائى در اين مجالس ديدم ، مرتكب مى شوند. كسى هم چيزى نمى گويد.
بعضى از ذاكرين جهنم مى روند زيرا شما خانواده شهدا را اذيت كردند. متوجه شديد يا نشديد؟ گاهى مجلس شهيدى حاضر مى شديم ، مى ديديم كه خلاف شرع است براى اينكه بگويند عجب دهن گرمى بود، آتش به جان پدر و مادر شهيد مى زنند. آن وقت آن يكى از اين تقليد مى كند، آن هم از اين . خدا ما براى چه به اين دنيا آمديم ؟ اگر آدم اين را هم نفهمد پس براى چه خوب است؟ من اين را نفهمم كه نبايد خانواده شهيد را آزار بدهم اصلا براى چى خوبم ؟! مى گويد آخ ! بميرم برايش خواستگارى كرده بودى ؟ خب واقعا بميرى تو. بميرى واقعا. خدا اصلاحت كند. مثل تو را نيافريند. پدر شهيد نشسته ، مادرش نشسته ، مى گويد: هر پدرى آرزو دارد كه عروسى بچه اش را ببيند. آخر چرا كوچكش مى كنى ؟ به خدا قسم ! به اين حضرت فاطمه معصومه عليها السلام قسم ! جانم به قربانش ، نائبه مادر بزرگوارش ‍ است . ان شاء الله خاص حضرت يك روزى صحبت خواهيم كرد. اى مردم ! اين را بدانيد كه قبر فاطمه زهرا عليها السلام گم شد به اينجا پناه بياوريد. در حضور اين خانم عرض مى كنم مقام شهيد از عقل ما خارج است . ما چه مى دانيم ؟ يك حجله اى گذاشته ايم و يك عده هم آمدند و تبريك و تسليت گفتند. تمام شد رفت پى كارش. عزيز من! مى دانيد قرآن چه مى گويد؟ ان المتقين فى جنات و نهر. فى مقعد صدق عند مليك مقتدر (1) شهيد يك مقامى دارد كه از عقل ما خارج است. بگذاريد آن دو بيت هم برايتان بگويم. يك كارى كردند بعضى از ذاكرين كه من بايد با اين مقدمات روضه حضرت على اكبر عليه السلام را بگويم. بدون مقدمات نمى توانم بگويم. اين قدر عوام بازى! يك مجلسى در تهران بوده خبردار شدم كه كارى كرده بودند مادر شهيد رو به قبله شده بود. رفته بودند بلندگو را قطع كرده بودند آدم برود جهنم را بخرد به بهاى اينكه بگويند عجب دهن گرم بود؟! روز قيامت مى گويند تو بخاطر اين جمله جهنم رفتى. آدم بخاطر يك بارك الله جهنم برود؟! شهيد از عقل ما خارج است شيخ محمد كاظم ازرى را كه شنيديد. ازرى بغدادى (ره) ازرى يك قصيده هائيه دارد كه صاحب جواهر گفته بود اين حرف، حرف بزرگى است . صاحب جواهر شيخ محمد حسن نجفى (ره) است. الان جواهر را چاپ كردند چهل و دو جلد شده است. به من بدهند كه اين كتاب را بگير با مداد رونويسى كن! ممكن است عمرم ديگر وفا نكند. چهل و دو جلد تحقيق، استدلال. ولى صاحب جواهر، ازرى را كه ديده بود گفته بود اى كاش ! اين را در نامه عمل من بياورند. جواهر را در نامه عمل او ببرند. ازرى يك همچنين آدمى بود.
و اما راجع به شهيد. يك قصيده اى دارد. آنجا اصحاب سيد الشهداء (ع) را وصف كرده است. اين شهيد داده ها خوب گوش بدهند. من حتى در مقتل ديدم كه حضرت سيد الشهداء در روز عاشورا تمثل فرمود به دو بيت شعر. اگر آن تمثل حضرت را نمى ديدم، مى گفتم اين دو بيت ازرى اغراق است. اما چون تمثل حضرت را ديدم كارم آسان شد. حضرت روز عاشورا مى فرمايد:
و ما ان طبنا جبن و لكن

منايانا و دولة آخرينا (2)

مسلك ما مردن است. و مقدر اين است كه ما بميريم . ما بايد در اين دنيا بميريم و يك عده ديگر بيايند. اگر بخواهيم بدانيم شهيد چيست، از اينجا بايد بدانيم. مى گويد: فلولا قضاء الله يمسكهم لم يتركوا بابى سفيان من اثرى . اينها كه در كربلا كشته شدند، نه كه ذليل بودند زبون بودند. نعوذ بالله ! مردانه شوريدند. شمشير به دست گرفتند اما مقدرشان شهادت بود. اگر مقدرشان شهادت بود. اگر مقدرشان شهادت نبود چى مى شد؟ (لم يتركوا بابى سفيان من اثرى). نمى گذاشتند از ابى سفيان اثرى باشد. احدى از ابى سفيان را نمى گذاشتند در زمين بماند. عجب ! باور كنيد خيلى عجيب است . اين هفتاد و دو تن ميگويد كه نسل ابى سفيان را بر مى انداختند. اگر آن تمثل به حضرت نبود ما اين شعر را حمل بر اغراق مى كرديم . اما امام معصوم صحه گذاشته چه شد پس بيت اولش اين شد: فلو قضاء الله يمسكهم لم يتركوا بابى سفيان من اثرى .
(قد غيرت طعن منهم كل جائرة) شهداى ما چه جورى بودند؟ گفت : خمپاره آمد خورد به بدن هاى نازنينشان . تير آمد. يكى دست مى داد يكى پا مى داد. بالاخره يك قسمت از بدن نازنينش رفت . اما براى شهيد اينها چيزى نيست . مى فرمايد:
قد غيرت طعن منهم كل جائرة

الا المكارم فى امن من الغير

نيزه و شمشير تمام اعضاء و جوارح اينها را تغيير داده اما يك چيزى دارد كه دست هيچ كس به آن نمى رسد و آن هم باطن شهيد است . مى گويند ازرى كه اينها را گفت حضرت صديقه طاهره عليها السلام آمد به خواب يكى از اولياء و فرمود: برويد به اين شيخ جايزه دهيد. عجب ! الا المكارم فى امن من الغير.
ان المتقين فى جنات و نهر. فى مقعد صدق عند مليك مقتدر (3)
بشارت به پدران شهيد اين است كه به شما مى گويم شما در يك بعد همرنگ مولايتان ابى عبدالله عليه السلام شديد. هيچ عزيزى به عزيزان امام حسين عليه السلام نمى رسد. اما چون شما شيعيان او هستيد روز قيامت مى گويد اين پدران شهيد در يك بعد با من همرنگ هستند اينها هم جوان دادند. خوش به حال شما! بايد دست مردم را هم بگيرند. عقيده ام اين است من شعار نمى خواهم بدهم . امام حسين عليه السلام وقتى مى خواست آقا را به ميدان بفرستد، فرمود: خدايا تو شاهد باش! دلمان هر وقت براى پيغمبر تنگ مى شد به صورت اين جوان نگاه مى كرديم . خيلى حرف است . پيغمبر صاحب خلق عظيم است. قرآن مى گويد: (انك لعلى خلق عظيم) (4). آن وقت مى گويد: على اكبر اشبه الناس است به پيغمبر خلقا، خلقا و منطقا. عجب! خدايا هر وقت دلمان براى پيغمبر صلى الله عليه و آله سلم تنگ مى شد به اين جوان نگاه مى كرديم. خب! رفت. خيلى آقا شجاع بود. مثل جدش اميرالمؤ منين شمشير مى زد. در مقتل داريم كه اين قدر از دشمنان را على اكبر كشت! مى فرمايد: حتى ضج الناس من كثرة من قتل (5) ضجه از لشگر ابن سعد در آمد. اما بالاخره آن جراحات، آن زخم ها باعث شد بعد از آن مبارزه شديد، تشنگى از يك طرف ، آن جراحات از يك طرف ، على اكبر عليه السلام را از پا در آورد. حالا امام حسين عليه السلام آمده بالاى سرش . يك زبان حالى دارد. اين زبان حال را نير گفته است . همه اتان بلديد.
اشعار نير را دست كم نگيريد. نير شاعرى بود ساحر. يعنى شعرش مثل سحر بود. مصرع اين بيابان جاى خواب ناز نيست . ساده به نظر مى رسد. ولى مهم است . يكى از ثقات براى من چيزى گفت در جوار خانم عليها السلام بگويم شهريار نشسته بود، عظمت نير را مى خواهم بگويم . گفت : شهريار نشسته بود. شهريار در زمان خودش سلطان الشعرا بود. انصافا شهريار خيلى شاعر بلند و بالايى بود. شخصى مى گفت يك بيت از نير نقل كردم شهريار گفت : كاش من هيچ چيز نداشتم و اين بيت فقط مال من مى بود. آقايان من نمى گويم كه همه چيز را مى دانم . به اندازه معلومات ناقص خودم در فارسى ، زير اين آسمان نظيرى بر اين بيت نمى دانم و شهريار سلطان الشعراء را دگرگون كرده . نير از قول خانواده ابى عبدالله (دخترانش كه در خيمه استاده بودند) منتظر پدر بودند و ديدند اسب حضرت آمد، زبان حال گفته است . هيچ كس نظير اين را نگفته .
اى فرس با تو چه رخ داده كه خود باخته اى

مگر اينگونه كه ماتى ، تو شه انداخته اى

---------------------------------------
1-سوره مباركه قمر آيه 55.
2-فاءن نهزم فهزامون قدما

و ان نغلب فغير مغلبينا

و ما ان طبنا جبن و لكن

منايانا و دولة آخرينا

اذا ما الموت رفع عن اءناس

كلاكله اءناخ بآخرينا

فاءفنى ذلكم سرواة قومى

كما اءفنى القرون الاءولينا

فلو خلد الملوك اذ خلدنا

و لو بقى الكرام اذا بقينا

بحارالاءنوار، ج 45، ص 9؛ الاحتجاج ، ج 2، ص ، 300.
3-سوره مباركه قمر آيه 55.
4-سوره مباركه قلم ، آيه 4.
5-بحارالاءنوار، ج 45، ص 43.
فلم يزل يقاتل حتى ضج الناس من كثرة من قتل منهم و روى اءنه قتل على عطشه مائة و عشرين رجلا ثم رجع الى اءبيه و قد اءصابته جراحات كثيرة فقال يا اءبة العطش قد قتلنى و ثقل الحديد اءجهدنى فهل الى شربة من ماء سبيل اءتقوى بها على الاءعداء فبكى الحسين ع و قال يا بنى يعز على محمد و على على بن اءبى طالب و على اءن تدعوهم فلا يحيبوك و تستغيث بهم فلا يغيثوك يا بنى هات لسانك فاءخذ بلسانه فمصه و دفع اليه خاتمه ...
------------------------------
محمد رحمتى شهرضا

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page