حضرت زينب كبرى عليها السلام (2)

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

چه قدر شيعيان بايد افتخار كنند. ما چه بزرگانى داريم ! مكتب ما چه برجسته هائى دارد. امروز توسل من به عمه امام زمان عليه السلام است؛ زينب كبرى عليها السلام. خانمى كه شفاعتش در همه جا موجود است. خانمى كه اگر كسى گيرندگى داشته باشد، شفاعتش مثل برق است . عنايت فرموديد! مى گويند: يك خانمى به صورت ظاهر برادرهايش را كشتند. بچه هايش را كشتند. تمام اعوانش را كشتند. آن پليد هم در اريكه قدرت تكيه زده و خون از تيغ او مى بارد. اما دختر اميرالمؤ منين قامت برافراشت، فرياد بر سرش زد كه تاريخ اين جمله را حفظ كرده علماى تسنن هم ضبط كردند. فرمود: (انى لاءستصغرك) يقين بدان كه من تو را كوچك مى شمارم. امام زمان ! چه عمه بزرگوارى دارى. كه امام زمانش عليه السلام فرمود: (انت عالمة غير معلمة) (1) اين امام زمانش بود. عمه جان! تو عالمه غير معلمه هستى. ما در حقايق به فضل الله هيچ باكى نداريم؛ آن كه روشن است مى گوئيم . من بارها به دوستان گفتم به گوش اولياء خدا رسيد و الحمدالله آنها هم متحد شده اند صحه گذاشتند. گفتم : علم لدنى دو تا كلمه عربى است . اگر بخواهيم به فارسى خالص در بياوريم معنايش كلاس ‍ خصوصى ديده مى شود. سنى نقل مى كند و مى گويد: وقتى زينب عليهاالسلام به دنيا آمد حضرت زهرا عليهاالسلام به اميرالمؤ منين گفت: (يا على ! سمها...)؛ يا على ! براى او نامى بگذار. آقا فرمود: دختر پيغمبر! من در نام گذارى اين دختر بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم پيشى نمى گيرم . بچه را پيش پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم بردند. (يا رسول الله ! سمها). خدا نوه اى به شما داده است . يك نازدانه دخترى است . نام برايش بگذار. ما كنت لاسبق الى الله عزوجل فى تسميتها . من در نام گذارى اين دختر بر خدا پيشى نمى گيرم . (فنزل جبرئيل ) جبرئيل نازل شد. فرمود: (الحق يقرؤ ك السلام ) يا رسول الله ! حق به تو اقراء سلام مى كند. (يخصك بالتحية و الاكرام ) و تو را مخصوص به تحيت و اكرام مى كند. چه مى گويد: (و يقول سميها زينب)؛ نام او را زينب بگذار! خانمى كه به روايت اهل تسنن اسمش را خدا گذاشته باشد؛ امام زمانش فرمود باشد: تو علم لدنى دارى . يك بعد حواسى در كربلا نشان داد. و يك بعد عرفانى كه در جهان صدا كرد. بعد حواسى اش همان بود كه گفتم . بر سر آن پليد فرياد زد و فرمود كه : به اين تخت و تاجت نگاه نكن كه من تو را كوچك مى شمارم . بعد عرفانى هم اين بود كه پليد ديگرى آمد، شماتت كرد گفت : ديدى خدا برادرانت و فرزندان را چگونه كشت؟ مى دانيد در جواب چه گفت؟ فرمود: (ما راءيت الا جميلا) (2)؛ من جز زيبايى چيزى نديدم . اين هم بعد عرفانى اش بود. امام زمان ! چه عمه بزرگوارى دارى . خجالت مى كشم بگويم . آدمى كه از راه مى رسد به او مى گويند: خسته نباشيد! پذيرايى مى كنند. مى گويد آب مى خواهم آب مى دهند. امام زمان ! من اين را خيلى كم مى گويم . زبانم لال ! بارها گفتم عمه تان چهل منزل آمده بود اما با زخم زبان . غصه . من يك استادى داشتم (ره) كه خدمت امام زمان عليه السلام شرفياب شده بود. مى دانيد چه مى گفت ؟ مى گفت : خانم وقتى حرف زد با اينكه صدا، صداى زنانه بود ولى يك عده اى بى اختيار گفتند و الله خود على دارد حرف مى زند. تن پليدشان مى لرزيد. اين شعر آسيد محمد على را من مى خوانم . اميدوارم در تاريكى برزخ ، در ظلمت قبر، دم جان دادن من كه عمل خيرى ندارم همين ها به داد من برسد. بارها گفتم آقايان نه يك بيمارستان هزار تخت خواب ساختم نه يك كارى كردم . خدايا نقد جوانى را باختم . چيزى ندارم . بارها گفتم كه ندارم . خدا مى داند چيزى ندارم . خدا رحمت كند سيد رضا هندى را كه در آن قصيده كوثريه مى گويد:
سودت صحيفة اعمالى

و وكلت الامر الى حيدر

نامه عملم را بارها سياه كردم . نشستم حساب كردم كارم را سپردم به حيدر كرار. آقا! واقعا چيزى نداريم .
چيزى نداريم . بارها نشستم حساب كردم نه اين كه به شما مى گويم . مردم بعضى ها موفقند. خدماتى كرده اند من هيچ كار نكردم گفتم : خدايا! نقد جوانى را باختم . اما تو خودت با خبرى كه به اهل بيت عليهم السلام پيغمبرت ارادت دارم . وعده دادم روزها مى روم قم منبر. آنجا رفتم در منبر گفتم من روز ماه رمضان در تهران هم منبر نمى روم رفقا مى دانند. يك طورى هست كه نمى توانم اين كار بكنم . رفتم به خانم آنجا گفتم خانم ! تو كه مى دانى من روزها در تهران منبر وعده نمى دهم . اين ماه رمضان را وعده دادم كه در آستان ملائك پاسبان تو بيايم دم تكان بدهم . فقط براى اين . به شما عزيزان هم گفتم مرا دعا كنيد. قول دادم نائب الزيارتتان هم هستم . به شرطى كه همه تان ما را دعا كنيد. التماس دعا داريم .
خدايا چه مقامى ؟! چه عظمتى ؟! مى گويد: و الله على دارد حرف مى زند. آميرزا محمد اين شعر را گفت كه در زير آسمان نظير ندارد. خدا به داد من برسد چون با جانم دارم مى گويم و تفسير مى كنم . عرض كنم كه يك كلمه اى در عربى هست به او مى گويند: زئير با همزه و ز اخت الراء. آن صداى مقدماتى شير را مى گويند. اول شير، قبل از حمله ، وقتى مى خواهد حمله كند، قبل از آن ، يك صدائى در سينه اش ظاهر مى شود، آن علامت خطر است . يعنى اگر كسى در جنگلى ، بيابانى ديد شير روبرو آمد و آن صدا را در آورد؛ تقريبا بايد مرگ خودش را در نظر بگيرد. به آن زئير مى گويند. نوشته اند كه در هيچ حيوانى اين لفظ به كار نمى رود. فقط، مخصوص شير است . مرحوم آميرزا محمد. علامه اى در نجف بود. بزرگوارى بود. مى گويد: او ان فى غاب امامته لزئيرها همت الوجوه متحيرا مى دانيد چرا؟ اين تن هاى پليد مى لرزد؟ چرا اين كاخ مى لرزد؟ نزديك است خراب شود. مى گويد: براى اين كه بايد سؤ ال كنيم آيا دختر على حرف مى زند يا صداى زئير از بيشه امامت به گوش مى رسد؟ كداميك ؟ زئير است كه دارد مى لرزاند. من مى گويم : امام زمان عليه السلام ! من غلط مى كنم بگويم كه عمه شما خسته شدند. با قدرت تمام كارها را اداره كرد. اما خودتان مى دانيد. من نمى دانم اين قدر مى دانم كه بعد از آن همه فعاليت ها و زحمات رفت در حضور برادر بزرگوارش و گفت : حسين جان ! عزيزم ! من خيلى اين بچه ها را كه بهانه پدر را مى گرفتند يك جورى آرام كردم . شب ها بچه ها بهانه پدر مى گرفتند. آن ها را آرام كردم . شماتت را جواب دادم . زخم زبان ها را تحمل كردم . اما من يك حرف دارم و آن اين است كه فقط با دختر كوچكت دو سه كلمه حرف بزن!
---------------------------------------
1-الاحتجاج 2، ص 305. من لا يحضره الفقيه، 2، 615.
فقال على بن الحسين يا عمة اسكتى ففى الباقى من الماضى اعتبار و اءنت بحمد الله عالمة غير معلمة فهمة غير مفهمة.
2-اللهوف ص 160.
كيف راءيت صنع الله باءخيك و اءهل بيتك؟ فقالت ما راءيت الا جميلا.
------------------------------
محمد رحمتى شهرضا

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page