زمين در نهج البلاغه

(زمان خواندن: 11 - 21 دقیقه)

زمين در نهج البلاغه 

فرهنگ جهاد ـ شمارۀ13‍ ، پاییز1377
حمید نگارش

مقدمه :

انسان ، گل سرسبد جهان هستی است ، ‌ و در میان موجودات جهان هستی ویژگی‌های خاصی را داراست و همین خصلت‌ها و ویژگی‌های انسانی سبب شده است تا پروردگار متعال در هنگام خلقت آدمی بفرماید : ( فتبارک الله احسن الخالقین (1)
انسان موجودی است که استعدادهای رسیدن به کمال در او قرار داده شده است و به مدد انبیا و بهره‌گیری از عقل‌ـ یعنی حجت باطنی‌ـ و پیروی از حق‌ ، رسیدن به بالاترین مراحل کمال ، برای وی میسّر است . لطف الهی شامل حال انسان شده او را موجودی انتخاب‌گر قرار داده است که با آزادی خدادادی و گزینش راه صحیح ، و در پرتو دیده‌بینایی که خداوند به او عنایت فرموده است راه صحیح و خطا را از یکدیگر باز شناسد ، و طریق رسیدن به کمال‌های لازم را آگاهانه اختیار کند ، تا به سر منزل سعادت برسد . آیا می‌توان گفت که او بدون راهنمایی به سعادت می‌رسد مسلم است که جواب ، منفی است ؛ زیرا اگر امکان رسیدن به کمال‌های شایسته بشری ، از طریق واگذاری امور به خودش بدون ارشاد و راهنمایی الهی امکان‌پذیر بود بشر امروز ، با این همه مشکل‌ها ، نابرابری‌ها و ستمگری‌ها در ابعاد مختلف آن مواجه نمی‌شد .
به همین جهت ، انبیا و سفیران الهی و بعد از ایشان نیز امامان معصوم‌ـ علیهم‌السلام‌ـ ارشاد و هدایت‌اش را به عهده گرفتند ، و چنین لطفی از طرف خدای منان شامل حال انسان شد و هر زمانی و برای هر امتی ، شخصیتی انسانی از خود آنان به رسالت و امامت برانگیخته شد و زمام رهبری آنان را از جانب حق تعالی به عهده گرفت . با توجه به دلیل‌های قرآنی و روایی ، نقش انبیا در به سعادت رساندن بشر ، یقینی و روشن است . پس از انبیای الهی این مهّم بر دوش جانشینان آنان قرار گرفت ؛ موج آفرینانی که با موج هدایت بی‌نظیر خود ، کشتی جامعه انسانی را از طریق پرورش خرد و دعوت آنان به تفحّص و تدبّر در خود و محیط اطراف خود و پیوند و ارتباط با مبدأ اعلا ، به ساحل نجات رهنمون شده تا تمدنی بر اساس مبانی الهی و توحیدی پی‌ریزی کند .

امام علی‌ ‌ـ علیه‌السلام‌ ـ

سرسلسلۀ منادیان بر حق ، یعنی امام علی‌ـ علیه‌السلام‌ـ دست پروردۀ رسول  ‌اکرم‌ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم‌ـ و تربیت شدۀ دامن وحی ، نمونه انسان و قرآن ناطق و الگوی انسانیت است ؛ شخصیتی که شناختن‌اش در محدودۀ عقل ناقص ما نمی‌گنجد .
بنیان‌گذار انقلاب اسلامی می‌فرماید :
« آیا علی‌ـ علیه‌السلام‌ـ یک بشر ملکی و دنیوی است ، که ملکیان از او سخن بگویند ؟ یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازه‌گیری کنند ؟ دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه ، با همه فضیلت‌ها و با همه‌ دانش ارجمندشان ، آن‌چه از آن جلوه تامّ حق دریافت کرده‌اند ، در حجاب وجود خود و در آینۀ محدود نفسانیّت خویش است ؛ ولی غیر از آن است (2)
پس از خاتم رسولان‌ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم‌ـ که امام علی‌ـ علیه‌السلام‌ـ سکّان‌دار کشتی هدایت است . وی با تمام وجود به ایفای نقش و رسالت خطیر خود پرداخت ، و در این رهگذر آموزه‌های کلامی حضرت‌ـ که مقداری از آن‌ها در نهج البلاغه جمع شده است‌ـ به بهترین وجه‌ ، مسیر هدایت را روشن و ترسیم می‌کند .

نهج البلاغه

کتابی است که به تعبیر امام راحل‌مان ، نازله روح اوست و برای تعلیم و تربیت ما خفتگان که در بستر منیّت ، و در حجاب خودخواهی خود فرو رفته‌ایم نوشته شده است . نهج البلاغه ، مجموعه‌ای دارای ابعاد یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود است . اسفار حکمتی است که افق جدیدی در کرانه‌های فکر و اندیشه انسان باز کرد و با تلألو انوار خویش راه‌های هدایت و تکامل را تبلور بخشید .
کتابی که به تعبیر فیلسوف قرن شهید مطهری ، چندین دنیا دارد ؛ دنیای زهد و تقوا ، دنیای عبادت و عرفان ، دنیای حکمت و فلسفه ، دنیای پند و موعظه ، دنیای سیاست و مسؤولیت‌های اجتماعی و ...؛ که احاطه بر همۀ آن دنیاها بر یک فرد ، دور از انتظار است (3)
همان‌طور که سید رضی‌ـ علیه الرحمه‌ـ ، گرد‌آورندۀ نهج البلاغه ، در خطبۀ خودشان اشاره کرده‌اند (4)مطالب نهج البلاغه بر سه محور استوار است :
1ـ خطبه‌ها و فرمان‌ها ؛
2ـ نامه‌ها ؛
3ـ حکمت‌ها .
آن‌چه شایان توجه و سزاوار مطرح شدن است این نکته است که همۀ فرمایشات امام در نهج البلاغه جمع نشده است ، و این کتاب ، تنها شامل قسمتی از دعاها و وصیت‌ها و نامه‌ها و خطبه‌ها و حکمت‌های آن حضرت است ؛ مرحوم سید رضی نیز این مهم را نقل کرده است و می‌گوید :
« ممکن است آن‌چه من به آن برخورد کرده‌ام کمتر از آن‌هایی باشد که به آن‌ها برخورد نکرده‌ام (5)
اگر یک نگرش کلّی به مباحث نهج البلاغه داشته باشیم ، در خواهیم یافت که مباحثی چون الهیّات ، حکومت و خلافت ، موعظه و حکمت ، دعا و مناجات ، شکایت و انتقاد از مردم زمان ، اصول اجتماعی ، اسلام و قرآن ، اخلاق و تهذیب نفس ، شخصیت‌ها و یک سلسله بحث‌های دیگر در این کتاب شریف وجود دارد .
در میان این مباحث ، بحث‌های مربوط به الهیّات که از مهم‌ترین و اعجاب انگیزترین مباحث آن شناخته می‌شود از تنوع خاصی برخوردار است ، و بالغ بر چهل مرتبه در خطبه‌ها و نامه‌ها و حکمت‌ها در این باره بحث شده است ، که قسمتی از آن‌ها از نوع مطالعه در مخلوقات و آثار صنع و قدرت و حکمت الهی است .
ما از مجموع بحث‌ها و محورهایی که در نهج البلاغه موجود است به بیان محور توحیدی و اعتقادی و محور نگرش اخلاقی به زمین می‌پردازیم ؛ و مهم‌ترین فرع‌های این موضوع‌ها را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم .
پیش از ورود به بحث لازم است به بررسی واژه « ارض » و مشتقات آن از جهت کمّی بپردازیم .
واژۀ الارض ، 34 مرتبه در خطبه‌ها ، شش مرتبه در نامه‌ها ، شش مرتبه در حکمت‌ها آمده است که در مجموع چهل و شش مرتبه تکرار شده است (6)
واژۀ ارض ، پنچ مرتبه در خطبه‌ها و دو مرتبه در نامه آمده است (7)واژۀ الارضین ، در هفت خطبه آمده است (8)
واژۀ الارضون ، نیز تنها یک بار در نهج البلاغه آمده است (9)
بعد از کاوش در مورد واژۀ ارض و مشتقّات آن ، به بررسی اصل مطلب می‌پردازیم زمین ، نگرش توحیدی و اعتقادی به آن الف : پیدایش و گسترش زمین ، نمودی از تدبیر و سلطه الهی
« وکان من اقتدار جبروته و بدیع لطائف صنعته ان جعل من ماء البحر الزاخر المتراکمِ المتقاصفِ یَبسَاً جامدا (10)
« از آثار و نشانه‌های توانایی و سلطنت خداوند متعال و شگفتی‌های آفرینش او ، آن است که از آب دریایی موج زننده زمین و خشکی را پدید آورد .»
« کبس الارض علی مور امواج مستفحلةٍٍ و لجج بحار زاخرة تلتطم او اذیّ امواجها و تصطفق متقاذفاتُ اثباجها و ترفو زبدا کالفحول عند هیاجها فخضعَ جماح الماء المتلاطم لثقل حملها (11)
« خداوند متعال زمین را به موج‌های بزرگ خروشنده ، و کوه‌های دریای جوشنده در پوشاند ؛ موج‌هایی که در تلاطمی سخت ، هریک ، مانند شتران نر مست ، فریادکنان و کف‌آورده به دهان ، دیگری را واپس می‌زد ... .»
در واقع ، در این عبارت حضرت تدبیر و حکمت و قدرت سبحان را در کیفیت ایجاد زمین و مانند آن بیان می‌دارد .
« هو الظاهر علیها بسلطانه و عظمته (12)
« اوست که به قدرت و توانایی خود ، بر زمین و آن‌چه در آن است غالب و مسلّط است .»
« فمن فرّغ قلبه و اعمل فکره لیعلم کیف اقمت عرشک و کیف ذرأت خلقک و کیف علقت فی الهواء سماواتک و کیف مددت علی مور الماء ارضک رجع طرفه حسیرا و عقله مبهورا و سمعه و الها و فکره حائراً (13)
« پس هرکسی با قلبی فارغ ، باید اندیشه را به کار گیرد ، تا دریابد که تو چه‌گونه عرش خویش برپا داشته‌ای ، و مخلوقاتت را آفریده‌ای ، و آسمان‌هایت را در هوا آویخته‌ای ، و چه‌سان زمین خود را بر امواج آب‌ها گسترده‌ای .»
« و انشاء الارض فامسکها من غیر اشتغال و ارساها علی غیر قرار و اقامها بغیر قوائم و رفعها بغیر دعائم و حصنّها من الأود و الاعوجاج و منعها من التهافت و الانفراج وارسی اوتادها و ضرب اسدادها و استفاض عیونها و ... (14)
« زمین را پدید آورد و مهار کرد بی‌آن که نگاه‌بانی زمین او را در گیر کند ؛ بر آب روان‌اش ثبات بخشید ، بر پایه‌ای بر پای‌اش داشت ، و بی‌ستون‌اش بر افراشت ؛ بی‌هیچ کژی و پیچشی و بدون گسستگی و ریزشی کوه‌های میخ‌گون به کار گرفت ، کوه‌های‌اش را برافراشت ، چشمه‌ساران‌اش را جوشان کرد و با جریان‌شان بستر رودها را پدید آورد .»
از نکته‌های برجسته‌ای که درباره این عبارت‌ها می‌توان مطرح کرد ، توجه امام علیه‌السلام به قدرت خداست که می‌فرماید :
« در واقع ، قدرت خدا سبب شده که زمین از هرگونه انحراف مصون باشد .»
آری ، سخن از حاکمیت خدا بر آسمان‌ها و زمین است همان‌گونه که آفرینش با خداوند است نگه‌داری و تدبیر و حفظ آن‌ها نیز با اوست ؛ همه کرات آسمانی در مدار خود در حرکت‌اند بی آن که کم‌ترین انحراف پیدا کنند . از آن جمله ، کره زمین است که میلیاردها سال بر گرد خورشید در مدار خود با نظمی دقیق می‌چرخد و سر به فرمان خدا دارد :
( ان الله یمسک السموات و الارض ان تزولا (15)
« خداوند ، آسمان‌ها و زمین را نگاه می‌دارد ، تا از نظام خود منحرف نشوند .»

آفرینش زمین

هم‌چنین ، درباره این قسمت از سخنان حضرت که می‌فرماید : « اقامها بغیر قوائم و رفعها بغیر دعائم .»
نسبت به زمین و آفرینش نو پدید آن که بدون ستون صورت گرفته است ، ذکر این نکته دارای اهمیت است که گرچه خداوند ، آفریننده همه موجودات هستی است ، ولی بدون الگو و نمونه این مهم صورت گرفته است ؛ این معنی و برداشت را حضرت در قسمت دیگری از همین خطبه تأکید کرده و می‌فرمایند :
« خلق خلائق علی غیر مثال خلاء من غیره (16)
« خداوند موجودات را بدون آن‌که نمونه‌ای از غیر باقی مانده باشد ، آفرید .»
به عبارت دقیق‌تر ، باید این‌طور بیان کرد که آفریننده ‌بودن خداوند ، به مانند آفرینندگی ما انسان‌ها نمی‌باشد ؛ چون بشر نمی‌تواند ماده‌ای را از عدم به وجود آورد . به عبارت واضح‌تر ، باید اشاره شود که در نوآوری ، نوآور ، باید دانش‌اش بالاتر از دانش بشر باشد .

بیان نیروی جاذبه زمین

« و انشأ الارض فامسکها من غیر اشتغال .»
در این قسمت ، بیان یک نکته علمی را نیز دارند ، و آن ، نیروی جاذبه زمین است ؛ چرا که‌ـ می‌فرماید‌ـ زمین و ستارگان و خورشید و همه کرات آسمانی دیگر را در جایگاه‌های خود نگه‌ داشت بدون این که با هم برخورد داشته باشند . و این ، همان نیروی جاذبه است که زمین را در یک فاصله مشخص با خورشید قرار داده است . این تعبیر ، زمانی مطرح شده است که هیئت « بطلیموس » بر افکار دانشمندان هیئت و نجوم حاکم بود و معتقد بودند که افلاک مانند اجسام بلورین می‌باشند و ستاره‌ها در دل این افلاک بلورین نصب شده و معلّق و چسبیده به آن هستند و ستون و پایگاه دارند ؛ ولی بعدها ، روشن شد که نیروی جاذبه این حالت را ایجاد کرده است و در واقع در این کلام امام‌ـ علیه‌السلام‌ـ نوعی اعجاز علمی وجود دارد .

تفکر در مورد حدوث زمین و مانند آن

از تدبیر در عبارات نهج البلاغه‌ـ این کلام گهربار امام علی‌ـ علیه‌السلام‌ـ استفاده می‌شود که از جمله راه‌های رسیدن به عالم الهی ، تفکّر در حدوث اشیاست ؛ امامان ، برای بیدار‌کردن افکار و هدایت به سمت خداوند ، پیوسته از حدوث اشیا موجود در آن استفاده کرده‌اند . به عنوان مثال ، به قسمت دیگر اشاره می‌شود :
« و الحمدلله الکائن قبل ان یکون کرسی او عرش او سماء او ارض او جان او انس لایدرک بوهم و لایقدر بفهم (17)
« سپاس خدای را که پیش از بودن کرسی ، یا عرش آسمان ، زمین ، جن یا انسی وجود داشته است ؛ اویی که به هیچ وهمی ادراک نشود و در هیچ فهمی نگنجد .»
« الحمدلله المعروف من غیر رؤیة و الخالق من غیر رویة الذی لم‌یزل قائما دائماً اذ لاسماء ذات ابراج و لاحجب ذات ارتاج و لالیل داج و لابحر ساج و لاجبل ذو فجاج و لافج ذو اعوجاج و لاارض ذات مهاد و لاخلق ذو اعتماد ذلک مبتدع الخلق و وارثه (18)
« سپاس خداوندی را که بی‌آن که دیده شود شناخته شده است ، و آفریدگاری را که بی‌اندیشیدنی در کا‌ر آفریدن است ؛ هم او که نه روزگاری همیشه بوده است و همواره جاودانه بوده است ؛ که نه آسمان با برج‌های‌اش ، و نه پرده‌های فرو افتاده‌ای ، نه شبی تاریک و نه دریایی‌ آرام ، نه کوه و دره‌ای ، و نه راه پر پیچ و خمی ، نه زمینی گسترده و نه خلقی که بر آن تکیه زده باشند ، در صحنه بوده است .»
از این عبارت و مانند آن از فرمایشات حضرت ، این برداشت را می‌توان کرد که جهان چون حادث است و ضرورت و حتمیت ذاتی ندارد ، نمی‌تواند وجود و هستی‌اش را از خود داشته باشد ، و نیازمند به عامل برونی می‌باشد .

نقش کوه‌ها در حفظ ثبات و استحکام زمین

در عباراتی از نهج البلاغه حضرت جایگاه و نقش مهم کوه‌ها در آرام‌کردن زمین را مطرح می‌فرماید :
« و جبل جلامیدها و نشوز متونها و أطوادها فأرساها فی مراسیها و الزمها قراراتها فمضت رؤسها فی الهواء ورست اصولها فی الماء فانهد جبالها عن سهولها و اساخ قواعدها فی متون اقطارها و مواضع انصابها فاشهق قلالها و اطال انشازها و جعلها للارض عماداً و ارّزها فیها اوتاداًَ فسکنت علی حرکتها من ان تمید باهلها او تسیخ بحملها او تزول عن مواضعها (19)
« تخته سنگ‌های بزرگ سخت و تپه‌های بلند و کوه‌های آن را آفرید و آن‌ها را در جای خود استوار کرد و در قرارگاه‌هاشان نگه‌داشت ؛ پس ، سرهای آن‌ها در هوا بالا رفته ، و ریشه‌های‌شان در آب فرو رفت ، و آن کوه‌ها را از زمین‌های هموار و پست بلند گردانید ، و ریشه‌های‌شان را در زمین اطراف‌شان و جاهایی که برقرار هستند فرو برد ؛ ‌ پس سرهای آن کوه‌ها را بسیار بلند کرد و بلندی آن‌ها را به اطراف کشاند ، و آن‌ها را برای زمین ستون قرار داد و در آن فرود برد ؛ به قسمی که میخ‌های زمین گردیدند . پس زمین متحرک ، از این‌که اهل خود را بجنباند و با باراش در آب فرو رود یا از جایی به جایی برود ، ساکن شد .»
حضرت ، در قسمت دیگری می‌فرمایند :
« و عدل حرکاتها بالراسیات من جلامیدها (20)
« حرکات زمین را به سبب کوه‌های ثابت و برقرار‌ـ که از قطعه سنگ سخت و عظیم و بلند فراهم آمد‌ـ ساکن کرد .»
در بعضی از عبارات ، حضرت از کوه‌ها به عنوان میخ‌های زمین یاد می‌کند ؛ به عنوان مثال می‌فرمایند :
« ارسی اوتادها (21)
« میخ‌های زمین را استوار کرد .»
در بیان دیگری نیز می‌فرمایند :
« و وتد بالصخور میدان ارضه (22)
« با سنگ‌های بزرگ و کوه‌ها ، حرکت و جنبش زمین ، میخ‌کوب و استوار گردید به تعبیر یکی از شارحان نهج البلاغه (23)این که حضرت فرمودند : میخ‌کوبی کرد ؛ یعنی زمین را بعد از لرزش‌ها و اضطراب‌هایی که داشت به واسطه‌ سنگ‌های سخت و کوه‌ها‌ـ که در زمین قرار دارند‌ـ آرام گرداند ؛ لذا اهل فنّ گفته‌اند :
« ماد یمیدا میدا و میداناً ، از باب ضرب ؛ تک و تاز و تکاپوی مضطربانه را می‌گویند .»
بعضی از محققان مانند امام فخر و ... تصور می‌کنند که میخ‌بندی زمین به کوه‌ها ، تنها برای تعلیل سکون زمین در وسط آن است ، و نتیجه می‌گیرند که کوه‌ها ریشه در درون زمین ندارند . علی‌رغم نظر بالا ، مرحوم علّامه مجلسی ، ژرف‌نگری خاصی داشته و می‌فرمایند :
« مدخلیت کوه‌ها برای عدم اضطراب زمین ، از آن روست که کوه‌ها از زیر ، همگی به هم زنجیروار بسته‌اند و دست در دست یکدیگر دارند ؛ و هر چند در ظاهر اتصالی نیست ، در اعماق زمین اتصال به یکدیگر دارند به طوری که مانع از پراکندگی بخش‌های زمین هستند ؛ پس ، کوه‌ها به منزلۀ میخ‌هایی هستند که در تخته فرو رفته‌اند ، به گونه‌ای که سبب الصاق قطعات زمین به یکدیگر شده است (24)
در تأیید این مطلب از این کلام مولای متّقیان‌ـ علیه‌السلام‌ـ می‌توان استفاده کرد که ‌فرمودند :
« ورست اصولها فی الماء (25)
« ریشه‌های کوه‌ها در آب فرو کشید .»
گویا امام‌ـ علیه‌السلام‌ـ ، به ریشه‌های عمیق به هم پیوسته کوه‌ها نظر دارند . همچنین در خطبه‌ اول از کوه‌ها تعبیر به سنگ فرموده‌اند :
« و وتد بالصخور میدان ارضه .»
« به میخ‌ کوه‌های گران ، زمین را استواری بخشید .»
این ، کنایه از استحکام و ارتباط عمقی این سلسله کوه‌های به هم پیوسته است ، که سبب استواری زمین شده‌اند .

حرکت‌های زمین

نکته قابل توجهی که از سخنان امام علی‌ـ علیه‌السلام‌ـ در این خطبه برداشت می‌شود این است که زمین دارای حرکت است و در توضیح آن باید اشاره کرد که این حرکت‌ها نیز بر دو قسم است :
اول ، حرکت انتقالی که به دور خورشید است ؛ دیگری ، حرکت دورانی که به دور خود دارد و باعث به وجود آمدن شب و روز می‌شود .
محور زمین نسبت به خورشید دارای یک زاویه 23 است که همین زاویه در گردش انتقالی زمین به دور خورشید موجب پیدایش فصل‌های سال و اختلاف آن در دو نیم‌کره می‌شود .
زمین در هر بیست و چهار ساعت یک‌بار ، از مغرب به مشرق در این محور می‌چرخد . سرعت این حرکت دورانی در مدار استوا ، در هر ساعت 1666 کیلومتر و در هر ثانیه 461 متر است و تنظیم این سرعت ، موجب تنظیم زمین می‌شود و شتاب‌های ناشی از تغییر سرعت را از بین می‌برد و این کار مهّم ، با استواری کوه‌ها و ریشه‌دار بودن آن‌ها در اعماق زمین صورت می‌گیرد ؛ اگر استحکام این کوه‌ها نبود ، به طور قطع این تعادل و تنظیم به هم می‌خورد و این سکون و آرامشی که در آن حاکم است وجود نداشت .
این کلام حضرت نیز همین بیان را تأکید می‌فرماید .
« فسکنت علی حرکتها من ان تمید بأهلها (26)
« پس زمین متحرک ، ساکن شد از این که اهل خود را بلرزاند .»
پس از اندکی غور در اعماق بحث نهج البلاغه در مورد زمین و درک پیچیدگی‌ها و ارتباط ضمیمه‌های آن با یکدیگر ؛ این نکته به وضوح پدیدار می‌گردد که کلام امام‌ـ علیه‌السلام‌ـ در نهج البلاغه درسی توحیدی از محسوسات جهان و مأنوسات بشر ، برای انسان‌هایی که خواستار کمال و ترقّی می‌باشند است .
از این علم به محسوسات جهان ، و درک وجود بهترین نظام در آن ، آشنایی به آستان ربوبیت حاصل می‌شود ، و به دست می‌آورد که اين جهان دارای ارتباطی شدید با یک سر‌آغاز توانا و دانا می‌باشد .
این انسان که در آغاز نگاه به طبیعت ، منظر زیبای آن را می‌دید ، در نگرش عمیق‌تر نیز خلقت آن را می‌بیند ، و سپس به آفریننده‌ آن پی‌می‌برد .
امام راحل‌ـ قدس سرّه‌ـ می‌فرمایند :
« همه عالم ، اسم الله است ؛ چون اسم ، نشانه است . همه موجوداتی که در عالم هستند نشانه ذات مقدس حق تعالی هستند ؛ این بادهایی که وزیده می‌شوند همه اسم الله است ؛ با تجلّی حق تعالی ، همه عالم ، وجود پیدا کرده است و آن تجلی و نور ، اصل حقیقت وجود است یعنی اسم الله است . الله نور السموات و الارض ؛ نور سماوات و ارض خداست ؛ یعنی جلوه خداست ، نور هر چیزی یک تحققی دارد ، ظهوری دارد ؛ پس تمام چیزهایی که در عالم است ، همه جلوه اوست (27)
 
________________________________________________________
1- سورۀ مؤمنون (23) آیۀ 14 اول صفحه
2- از پیام امام خمینی (ره) در کنگره هزاره نهج البلاغه .اول صفحه
3- سیری در نهج البلاغه، ص 12 اول صفحه
4- نهج البلاغه فیض، خطبه سید رضی، ص 16 اول صفحه
5- نهج البلاغه، ص 19 اول صفحه
6- نهج البلاغه، ترجمۀ دکتر شهیدی، خ3، ص 11؛ خ11، ص 15؛ خ23، ص 22؛ خ83، ص 65؛ خ91، ص 79؛ خ101، ص 93؛ خ102، ص 94؛ خ109، ص 105؛ خ111، ص 108؛ خ119، ص 117؛ خ121، ص 119؛ خ128، ص 126؛ خ138، ص 135؛ خ143، ص 138؛ خ146، ص 142؛ خ149، ص 145؛ خ157، ص 158؛ خ158، ص 159؛ خ160، ص 161؛ خ165، ص 169؛ خ166، ص 173؛ خ171، ص 177؛ خ182،ص 192؛ خ183، ص 196؛ خ185، ص 199؛ خ186، ص 202؛ خ187، ص 204؛ خ189، ک ص 206؛ خ190، ص 208؛ خ191، ص 210؛ خ221، ص 252؛ خ223، ص 259؛ ن25، ص 287؛ ن31، ص 302؛ ن40، ص 313؛ ن45، ص 318؛ ن53، ص 333؛ ن62، ص 347؛ خ78، ص 372؛ خ88، ص 374؛ خ104، ص 378؛ خ147، ص 388؛ خ209، ص 396؛ خ369، ص 426 .اول صفحه
7- خ90، ص 73؛ خ166، ص 173؛ خ172، ص 177؛ خ182، ص 190؛ خ234، ص 265؛ ن31، ص 301؛ ن53، ص333 اول صفحه
8- خ1، ص 4؛ خ91، ص 81؛ خ130، ص 129؛ خ163، ص 167؛ خ182، ص 190؛ خ192، ص 219؛ خ199، ص 236 اول صفحه
9- خ133، ص 131اول صفحه
10- نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبۀ 202 اول صفحه
11- نهج البلاغه، خطبه، 90 اول صفحه
12- نهج البلاغه، خطبه 228 .اول صفحه
13- نهج البلاغه، خطبۀ 159 .اول صفحه
14- نهج البلاغه، خطبه، 186 .اول صفحه
15- سورۀ فاطر (35) آیه 41 اول صفحه
16- نهج البلاغه، خطبه 186 اول صفحه
17- نهج البلاغه، خطبه 181 .اول صفحه
18- نهج البلاغه، خطبه 89 اول صفحه
19- نهج البلاغه، خطبه 202 اول صفحه
20- نهج البلاغه، خطبه 90 اول صفحه
21- نهج البلاغه، خطبه 228 اول صفحه
22- نهج البلاغه، خطبه 1اول صفحه
23- کتاب السماء و العالم، ترجمه و شرح آیة الله میرزا خلیل کوه کمره‌ای، ص 77ـ82 اول صفحه
24- به نقل از کتاب و السماء و العالم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، اثر میرزا خلیل کوه کمره‌ای، ص 105اول صفحه
25- نهج البلاغه، خطبه 211 اول صفحه
26- نهج البلاغه، خطبۀ 211 اول صفحه
27- تفسیر سوره حمد، امام خمینی اول صفحه

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page