چگونگى دوّمين شوهر

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

مرحوم شهيد ثانى در كتاب خود به نام مسكّن الفؤ اد از امّ سلمه حكايت نموده است:
روزى اوّلين همسرش ابو سلمه به محضر مبارك رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد، همين كه شوهر به منزل مراجعت كرد به همسرش امّ سلمه گفت: مطلبى را از آن حضرت شنيدم كه بسيار مسرور و شادمان گشتم.
امّ سلمه گويد: به او گفتم: آن مطلب چيست كه اين قدر باعث شادى تو شده است؟
شوهرش اظهار داشت: حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله، فرمود: هرگاه مصيبتى بر شما وارد شد و يكى از افراد خانواده تان فوت نمود؛ چنانچه بگوئيد: ((إ نّا للّه و انّا اليه راجعون))
؛ خدايا! مرا در اين مصيبت پاداش نيك عطا فرما، و بهتر از آن را جايگزين گردان؛ پس خداوند دعاى او را مستجاب مى نمايد.
امّ سلمه گويد: من آن جمله را حفظ كردم و چون بعد از مدّتى شوهرم ابو سلمه از دنيا رفت، همان جمله را بر زبان جارى كردم و پس از گفتن آن جمله، در فكر فرو رفته و با خود گفتم: مگر بهتر از اين شوهرى كه داشتم، مقدّر من مى شود؟!
و چون عدّه وفات را سپرى كردم، روزى داخل منزل مشغول دبّاغى پوست بودم كه ناگهان متوجّه شدم رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله اجازه ورود مى طلبد.
و من به آن حضرت اجازه دادم، وقتى آن بزرگوار وارد منزل شد، در گوشه اى نشست و پس از لحظه اى سكوت، به من پيشنهاد ازدواج داد كه به او شوهر كنم.
در جواب گفتم: يا رسول اللّه! من زنى غيور هستم، مى ترسم كارى كنم كه موجب آزار شما گردد، همچنين من در سنّ و سالى هستم كه دوران زناشوئى را سپرى كرده و داراى خانواده اى بسيار هستم.
حضرت فرمود: سنّ و سال براى من و تو مطرح نيست و من تمام اعضاء خانواده ات را متكفّل مى شوم.
پس از آن پيشنهاد حضرت را پذيرفتم و به ازدواج ايشان در آمدم و خداوند دعايم را كه هنگام مرگ اوّلين شوهرم خواسته بودم مستجاب نمود.(1)
--------------------------------------
1-مستدرك الوسائل: ج 2، ص 404، ح 5 و 6.
-------------------------------
عبدالله صالحى