نهج البلاغه برادر قرآن است.
نهج البلاغه كتاب نفسى است.
نهج البلاغه گنجينه و دائرة المعارف الهى است.
نهج البلاغه كتابى است كه روح را پرورش مى دهد.
نهج البلاغه مثل خود على عليه السلام است.
نهج البلاغه كتابى است كه محدود به زمان خاصى و محصور به موضوع معينى نمى باشد.
نهج البلاغه كتابى است كه بعد از چندين قرن، حلاوت و جذابيت آن باقى مانده است.
نهج البلاغه كتاب اولين امام شهيد است و همانند خود آن امام زنده و جامع است.
نهج البلاغه كتابى است كه سخنانش هميشه تازه مى باشد و كهنه نمى گردد.
نهج البلاغه يك اقيانوس عميق و تمام نشدنى است.
نهج البلاغه كتابى است كه سخنانش عميق و پر مغز و گويا براى همه انسان ها است.
نهج البلاغه غذاى روح آدمى است.
نهج البلاغه كلامى است كه از زبان شخصى الهى و ملكوتى جارى شده است.
نهج البلاغه كتاب ابدى است، علتش در اين است كه گوينده آن هميشه زنده و اهل عمل است.
نهج البلاغه كتاب سير و سلوك و خودسازى و توصيه و اخلاق و عرفان و روانشناسى است.
نهج البلاغه كتابى است چند بعدى و متنوع و از جهت فصاحت و بلاغت بى نظير.
نهج البلاغه كتاب مظلوم عالم على عليه السلام است و بايد از آن درس گرفت.
نهج البلاغه كتاب شفاء است و معجونى است براى درمان بيماريهاى روحى.
حاج ميرزا مهدى الهى قمشه اى رضوان عليه بارها در مجالس درس اظهار مى نمودند:
من آرزويم اين است نهج البلاغه را در بهشت از آقا اميرالمؤ منين عليه السلام درس بگيرم. و گاهى كه سخن از مردن پيش مى آمد، مى فرمود:
برويم در بهشت نهج البلاغه را پيش اميرالمؤ منين عليه السلام بخوانيم.
اميد آن روز را داريم كه نهج البلاغه يك كتاب درسى واقع شود.
نهج البلاغه كلام كسى است كه وجودش پر بركت و نور دهنده بود، او سخنش را بالاى منبر براى مردم مى گفت، ولى درد دلش را به چاه مى گفت.
نهج البلاغه سخن كسى است كه همه انسان ها در هر عصرى به وجودش افتخار مى كردند.
نهج البلاغه سخن كسى است كه به خاطر حق خواهى و عدالت خواهى در محراب عبادت به شهادت رسيد، نهج البلاغه سخن كسى است كه مثل او نه بوده و نخواهد آمد.
نهج البلاغه سخن كسى است كه روحش محدود به دنياى خاصى نيست و در همه دنيا و جهان حضور دارد؛ نهج البلاغه سخن يك عارف و فيلسوف و زاهد و عابد است.
سيد رضى پس از نقل خطبه معروف الغراء (خطبه 81) مى نويسد:
وقتى كه على اين خطابه را القا كرد، بدن ها لرزيد، اشك ها جارى شد و دل ها به تپش افتادو هنوز هم كدام دال است كه خطبه ها و موعظه هاى على عليه السلام را بخواند يا گوش كند و به لرزه در نيايد؟!
الحمدلله تاكنون در طول تاريخ ترجمه ها و فصل بندى هاى گوناگونى براى نهج البلاغه نوشته و انجام شده است؛ ما در نهج البلاغه موضوعى خويش، خطبه ها، نامه ها و كلمات قصار را در قالب فصل ها و بخش ها و موضوعات گوناگون، به گونه اى كه خصوصا قابل استفاده براى نسل جوان باشد، گرد آورى نموديم، اين موضوعات گزيده. منتخبى از نهج البلاغه مى باشند كه رنگ هاى مختلفى را به اين كلام آسمانى داده اند تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد!
اميدواريم كه بتوانيم از نعمت الهى كه در دست ماست استفاده درست كنيم و تمام افتخار ما اين است كه على عليه السلام را داريم، هم در دنيا و هم در عالم برزخ و قيامت اميد ما به اوست.
بياييم حتى براى يك لحظه هم از سخن و عمل حضرت عليه السلام جدا نشويم كه سعادت ما بستگى به آن دارد.
بياييم اتصال به اميرالمؤمنين عليه السلام پيدا كنيم و از وجود او مدد و يارى بطلبيم.
بياييم اتصال به اميرالمؤمنين عليه السلام پيدا كنيم و از وجود او مدد و يارى بطلبيم.
بياييم از نهج البلاغه درس بگيريم و به پندهاى حكيمانه آن عمل كنيم.
بياييم نهج البلاغه را ببوسيم و به چشم خود بماليد تا نورانى گرديم.
به اميد آن روز كه جايگاه همان در بهشت در كنار اميرالمؤمنين عليه السلام و كتاب عزيز نهج البلاغه باشد.
عباس عزيزى
حوزه علميه قم - زمستان80
---------------------
عباس عزيزى
مقدمه
- بازدید: 5649