بخش هشتم: شرافت كار كردن

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

1267. آهسته و پيوسته
قليل تدوم عليه، اءرجى من كثير مملول منه
كار كمى كه پيوسته باشد، بهتر از كار زيادى است كه خسته كننده باشد. (1)
1268. دوگونگى كار مردم دنيا
الناس فى الدنيا عاملان: عامل عمل فى الدنيا، قد شغلته دنياه عن آخرته، يخشى على من يخلفه الفقر، و ياءمنه على نفسه، فيفنى عمره فى منفعة غيره. و عامل عمل فى الدنيا لما بعدها، فجاءه الذى له من الدنيا بغير عمل فاءحرز الحظين معا، و ملك الدارين جميعا، فاءصبح وجيها عند الله، لا يساءل الله حاجة فيمنعه.
مردم در كارهاى اين دنيا بر دو نوع اند: يكى آن كه عمل در دنيا براى دنيا انجام مى دهد. دنيا او را از آخرت مشغول مى سازد و او از فقر كسانى كه پس از وى به جا مى مانند (مثل اولاد) مى ترسد. در عين حال بيمى از فقر براى خود ندارد. او عمر خود را در راه منفعت ديگرى سپرى مى كند.
ديگرى آن كه در اين دنيا عمل براى پس از اين دنيا (ابديت) انجام مى دهد، پس آنچه نصيب او از دنيا بود نياز به كوشش به سراغ او مى آيد، در نتيجه هم نصيب دنيا را مى برد و هم نصيب آخرت را و هر دو سراى (فانى و باقى) را با هم به دست مى آورد و در نتيجه در نزد خدا شريف و صاحب امتياز مى گردد و حاجتى را از خدا مساءلت نمى كند كه خداوند آن را به وى عطا نفرمايد.(2)
1269. كار با سرعت
اءلا فاعملوا فى الرعبة كما تعلمون فى الرهبة
هان! در حال رغبت، همان گونه كار كنيد كه در حال ترس كار مى كنيد. (3)
1270. ارزش كار
العمل العمل، ثم النهاية النهاية، والاستقامة الاستقامة، ثم الصبر الصبر، والورع والورع! ان لكم نهاية فانتهوا الى نهايتكم.
كار كنيد و كار كنيد و آن را به پايانش رسانيد و در آن پايدارى كنيد، آن گاه شكيبايى ورزيد و پارسا باشيد. همانا شما را پايانى است، پس خود را به آن پايان (بهشت) رسانيد. (4)
1271. رابطه بين كار و نسب
من اءبطاء به عمله، لم يسرع به نسبه
هر كس كارش او را كند برد، نسبش (حسبش) او را شتابان نبرد. (5)
1272. راهى به سراى آرامش
اعلموا! رحمكم الله، على اءعلام بينة. فالطريق نهج يدعو الى دار السلام، و اءنتم فى دار مستعتب على مهل و فراغ؛ والصحف منشورة، و الاءقلام جارية، و الابدان صحيحة و الالسن مطلقة، و التوبة مسموعة، و الاعمال مقبولة
كار كنيد! رحمت خدا بر شما باد، با توجه به نشانه هاى آشكار حق كار كنيد؛ زيرا كه اين راه روشن شما را به سراى آرامش (بهشت) مى كشاند و شما در سرايى هستيد كه از روى فرصت و فراغت مى توانيد خشنودى پروردگار را به دست آوريد، در جايى هستيد كه نامه هاى اعمال باز است و قلم ها در كار و بدن ها سالم و زبان ها رها و توبه شنيده مى شود و كارها پذيرفته مى گردد. (6)
1273. سستى در امور
من اءطاع التوانى ضيع الحقوق، و من اءطاع الواشى ضيع الصديق
هر كه در كارش سستى كند، حقوق ديگران را ضايع خواهد كرد و كسى كه از گفته سخن چين پيروى نمايد، دوست خود را از دست مى دهد. (7)
1274. تفاوت بسيار ميان دو كار
شتان ما بين عملين: عمل تذهب لذته و تبقى تبعته، و عمل تذهب مؤ ونته و يبقى اءجره
چه بسيار تفاوت است ميان دو كار: كارى كه لذتش از بين مى رود و رنجش باقى مى ماند و كارى كه رنج و زحمتش مى رود و پاداش آن مى ماند. (8)
1275. انجام خير و بزرگ بودن آن
افعلوا الخير و لا تحقروا منه شيئا؛ فان صغيره كبير، و قليله كثير، و لا يقولن اءحدكم: ان اءحدا اءولى بفعل الخير منى؛ فيكون و الله كذلك. ان للخير و الشر اءهلا، فمهما تركتموه منهما كفاكموه اءهله
كار خير انجام دهيد و هيچ مقدار از آن را كوچك نشماريد؛ زيرا كوچك آن بزرگ و كمش زياد است و هيچ كدام از شما نگويد فلان كس در انجام خير از من سزاوارتر است، كه به خدا سوگند، چنين خواهد شد (و او انجام خواهد داد) و خوب و بد را اهلى است كه هرگاه آن را ترك كرديد ديگرى آن را به جاى شما انجام خواهد داد. (9)
1276. بشارت به كار سودمند
من حذرك كمن بشرك
آن كه تو را (از كار زيان آور) بيم دهد، مانند كسى است كه تو را (به كار سودآور) بشارت دهد. (10)
1277. ارزش انسان
قيمة كل امرى ما يحسنه
ارزش هر كس به اندازه كار نيك او است. (11)
1278. كوتاهى كردن در كار نيك
التقصير فى حسن العمل اذا وثقت بالثواب عليه غبن
كوتاهى كردن در كار نيك هرگاه به پاداش آن اطمينان داشته باشى، يك غبن است. (12)
1279. نيرومند در نيكوكارى باش!
لا تكونن على الاساءة اءقوى منك على الاحسان.
هيچ گاه نبايد بر زشتكارى نيرومندتر از نيكوكارى باشى. (13)
1280. گياه كردار
اعلم اءن لكل عمل نباتا، و كل نبات لا غنى بن عن الماء، والمياه مختلفة؛ فما طاب سقيه، طاب غرسه و حلت ثمرته. و ما خبث سقيه، خبث غرسه و اءمرت ثمرته
بدان كه هر كردارى را گياهى است و هيچ گياهى از آب بى نياز نيست و آب ها گوناگون اند. پس، هر گياهى كه با آب پاك و نيكو آبيارى شود، درختش نيكو و ميوه اش شيرين مى شود.(14)
--------------------------
1-حكمت 278.
2-حكمت 269.
3-خطبه 28.
4-خطبه 176.
5-حكمت 23.
6-خطبه 94.
7-حكمت 239.
8-حكمت 121.
9-حكمت 422.
10-حكمت 59.
11-حكمت 81.
12-حكمت 384.
13-نامه 31.
14-خطبه 154.
---------------------
عباس عزيزى