بخش نهم: حلال و حرام خداوندى

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

1536. اهميت حلال و حرام
اءما بعد يا ابن حنيف! فقد بلغنى اءن رجلا من فتيه اءهل البصرة دعاك الى ماءدبة فاءسرعت اليها تستطاب لك الالوان، و تنقل اليك الجفان. و ما ظننك اءنك تجيب الى طعام قوم، عائلهم مجفو. و غنيهم مدعو. فانظر الى ما تقضمه من هذا المقضم، فما اشتبه عليك علمه فالفظه، و ما اءيقنت بطيب وجوهه فنل منه.
در نامه اى به عثمان بن حنيف، كارگزار خود را در بصره، مى فرمايد: اى پسر حنيف! به من خبر رسيده كه مردى از جوانان بصره تو را به وليمه اى دعوت كرده و تو به آن شتافته اى... پس، بنگر كه بر سر اين سفره بر چه غذايى دندان مى نهى، آن چه را كه حلال و حرامش بر تو آشكار نيست، از دهان بيرون افكن و آن چه را به پاكى راه هاى فراهم آوردنش يقين دارى بخور. (1)
1537. خوشا به آن كه...
طوبى لمن ذل نفسه، و طاب كسبه، و صلحت سربرته، و حسنت خليقته، و اءنفق الفضل من ماله، و اءمسك الفضل من لسانه.
خوشا به حال كسى كه در پيش خود فروتن باشد و كسب و كارش را پاك و درونش را صالح و خرج و اخلاقش را شايسته نمود، از مازاد بر مصرف زندگى انفاق كند و زبانش را از باده گويى حفظ كرد. (2)
1538. اخلاق و فداكارى
يا كميل! مر اءهلك اءن يروحوا فى كسب المكارم، و يدلجوا فى حاجة من هو نائم.
اى كميل! به خانواده خود فرمان ده كه دو روز به دنبال كسب مكارم اخلاق روند و در شب نياز كسى را كه خفته است برآورند.(3)
1539. اميدهاى بر باد رفته
معاشر الناس (المسلمين)! اتقوا الله. فكم من مؤ مل ما لا يبلغه، و بان ما لا يسكنه، و جامع ما سوف يتركه.
اى مردم (مسلمان)! از خدا بترسيد؛ زيرا بسا كسى كه اميد و آرزويى دارد و به آن نمى رسد و بنايى مى سازد و در آن سكونت نمى كند و مالى گرد مى آورد و به زودى آن را رها مى كند (و مى رود). (4)
1540. ضامن ويرانى خانه
الحجر الغصيب فى الدار رهن على خرابها.
وجود سنگ غصبى در خانه، ضامن ويرانى آن خانه است. (5)
1541. دورى از محرمات
من اءشفق من النار اجتنب المحرمات.
كسى كه از آتش جهنم بيمناك باشد از محرمات دورى جويد. (6)
1542. تعريف زهد
اءيها الناس! الزهادة قصر الامل، و الشكر عند النعم، و التورع عند المحارم.
اى مردم! زهد، كوتاهى آرزو، شكر و سپاس در برابر نعمت ها و پارسايى در برابر محرمات الهى است. (7)
--------------------------
1-نامه 45.
2-حكمت 123.
3-حكمت 257.
4-حكمت 344.
5-حكمت 240.
6-حكمت 31.
7-خطبه 81.
---------------------
عباس عزيزى