بخش بيست و چهارم: تجلى دل

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

1677. قلب نورانى
اءحى قلبك بالموعظة و اءمته بالزهادة، و قوة باليقين، و نوره بالحكمة.قلبت را با موعظه زنده كن، هواى نفست را با زهد بميران، دلت را با يقين نيرومند و با حكمت و دانش نورانى نما. (1)
1678. اقبال و ادبار قلوب
ان للقلوب اقبالا و ادبارا؛ فاذا اءقبلت فاحملوها على النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها على الفرائض.
همانا دل ها را در كار خير و عبادت، اقبال و ادبارى است، هرگاه اقبال بدان دارند به كارهاى مستحب واداريد و هرگاه خسته و بدان پشت كرده اند به فرايض اكتفا كنيد. (2)
1679. برترى دل پرهيزگار
اءفضل من صحة البدن، تقوى القلب.
پرهيزگارى دل از سلامتى بدن برتر است. (3)
1680. عاقبت دل مرده
من قل ورعة مات قلبه، و من مات قلبه دخل النار.
هر كه پارسايى اش كم شد، دلش مرده شود و دل مرده به دوزخ رود. (4)
1681. دل بى نور
ان للقلوب شهوة و اقبالا و ادبارا، فاءتوها من قبل شهوتها و اقبالها، فان القلب اذا اءكره عمى.
به راستى كه براى دل ها خواهش و پيش آمدن و پس رفتنى است، از همان جايى كه درخواست و اقبال آن ها است با آن ها درآييد؛ زيرا اگر بر دل فشار آورده شود و با اكراه از او چيزى خواسته شود كور و بى نور شود و از كار مى ماند.
1682. ره سپران بادل (5)
جعلنا الله و اياكم ممن يسعى بقلبه الى منازل الابرار برحمته.
خداوند ما و شما را به رحمت واسعه خود از جمله كسانى قرار بدهد كه از دل براى منازل نيكوكاران مى كوشند.
1683. هر كه دلى را شاد كند (6)
والذى وسع سمعه الاصوات، ما من احد اءودع قلبا سرور الا و خلق الله له من ذلك السرور لطفا. فاذا نزلت به نائبة جرى اليها كالماء فى انحداره حتى يطردها عنه كما تطرد غريبة الابل.
سوگند به آن كه همه آواها را مى شنود هيچ كس دلى را شادمان نسازد مگر آن كه خداوند از آن شادمانى لطفى بيافريند و بدان گاه كه گرفتارى و مصيبتى بدو رسد آن لطف، همچون آبى كه در نشيب روان گردد، به سوى آن مصيبت و گرفتارى سرازير شود و آن را از او دور گرداند. همچنان كه شتر غريبه (از ميان رمه شتران ) رانده مى شود. (7)
1684. لوح ديدگان
القلب مصحف البصر.
قلب، لوح چشم است. (هر چه را چشم بيند، دل آن را ثبت مى كند). (8)
1685. پرده دل
من كتاب له الى معاوية: انك والله ما علمت الاغلف القلب المقارب العقل.
در نامه اى به معاويه مى فرمايد: به خدا سوگند، من تو را اين طور شناخته ام كه قلبت از درك بازمانده و فكرت ضعيف است.(9)
1686. روشنى بخش قلوب
... من اءنكره بالسيف لتكون كلمة الله هى العليا و كلمة الظالمين هى السفلى، فذلك الذى اءصاب سبيل الهدى، و قام على الطريق و نور فى قلبه اليقين.
هر كس با شمشير، تجاوزى را انكار كند، تا مشيت و سخن خداوندى بالاتر از همه چيز قرار بگيرد و كلمه (مشيت و سخن) ستمكاران در پست ترين درجات، اين شخصى است كه راه هدايت را پيش گرفته و بر طريق حق قائم است و يقين قلبش را منور ساخته است. (10)
1687. بيماركننده قلوب
من كتابه للاشتر لما ولاه على مصر: لا تقولن انى مؤ مر، آمر فاءطاع: فان ذلك ادغال فى القلب، و منكهة للدين.
امام عليه السلام در نامه به مالك اشتر هنگامى كه وى را والى مصر ساخته بود فرمودند: نبايد بگويى من نيرومندم امر مى كنم و دستوراتم اجرا مى شود؛ زيرا اين روش موجب فساد فكر، ضعف دين و به انحراف نزديك شدن است.
1688. بهترين دل ها (11)
ان هذه القلوب اءوعية، فخيرها اءوعاها.
اين دل ها ظرف هايى هستند و بهترين آن ها با گنجايش ترين آن هاست. (12)
1689. سخت دلى
انما قلب الحدث كالارض الخالية، ما اءلقى فيها من شى ء قلبته. فبادرتك بالادب قبل اءن يقسو قلبك، و يشتغل لبك.
قلب جوان مثل زمين بكر است، هر بذرى در آن انداختى قبولش مى كند به همين جهت قبل از اين كه قلبت سياه شود عقلت اشتغال گردد به اندرزگفتن براى تو عجله كردم تا با كوشش كامل آن را بپذيرى. (13)
1690. نرم كننده قلوب
رئى عليه ازار خلق مرقوع فقيل له فى ذلك، فقال عليه السلام: يخشع له القلب، و تذل به النفس، و يقتدى به المؤ منون.
بر تن اميرالمؤ منين عليه السلام جامه اى كهنه و وصله دار ديده شد، در اين باره از آن حضرت سؤ ال كردند، در پاسخ فرمودند: اين جامه اى است كه دل در برابر آن خشوع و فروتنى مى كند، نفس در برابر آن خوار مى گردد، مومنان (در پوشيدن چنين جامه اى ) از آن پيروى مى نمايند و فروتن مى گردند. (14)
1691. صيقل دهنده دل ها
ان الله سبحانه و تعالى، جعل الذكر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقرة.
قطعى است كه خداوند سبحان ذكر را عامل صيقل كردن دل ها قرار داده است كه به وسيله آن پس از سنگينى گوش بشنود.(15)
1692. دواى دل خسته
ان هذه القلوب تمل كما تمل الابدان؛ فابتغوا لها طرائف الحكم.
همانا اين دل ها خسته و افسرده مى شود، به همان گونه كه بدن ها خسته و افسرده مى گردند. پس براى آن ها، حكمت و دانش هاى تازه و دل نواز طلب كنيد. (تا خستگى و افسردگى آن ها، برطرف شود). (16)
1693. دليل
دل مردگى من عشق شيئا اءعشى بصره، و اءمرض قلبه، فهو ينظر بعين غير صحيحة، و يسمع باءذن غير سميعة، قد خرقت الشهوات عقله و اءماتت الدنيا قلبه.
هر كس كه به چيزى عشق بورزد، بينايى اش را مختل و قلبش بيمار مى شود. (اين عاشق كه بينايى و دل را از دست داده است ) با چشمى مختل مى نگرد و با گوشى ناشنوا مى شود، شهوات، عقل اين عاشق خودباخته را ضايع و دنيا قلبش را ميرانده است. (17)
1694. انحراف دل
ياءتى بعد ذلك طالع الفتنة الرجوف، و القاصمة الزحوف، فتزيع قلوب بعد استقامة، و تضل رجال بعد سلامة!
طلايه فتنه اضطراب انگيز و شكننده و خزنده (از راه) مى رسد، پس دل هايى كه پيش از آن با استقامت بودند مى لغزند و مردانى پس از سلامت نفس گمراه مى گردند. (18)
1695. طبيب عالميان
طبيب دوار بطبه، قد اءحكم مراهمه، و اءحمى مواسمه؛ يضع ذلك حيث الحاجة اليه؛ من قلوب عمى، و آذان صم، و اءلسنة بكم؛ متتبع بدوائه مواضع الغفلة، و مواطن الحيرة.
(پيامبر) طبيبى است با طب خود سخت به دنبال نيازمندان به طبابت روحى مى گردد. مرهم هاى شفابخش خود را محكم نموده و وسايل داغ كرددن را گرم كرده. اين طبيب مداواى حاذقانه خود را در هر مورد كه نياز باشد، از دل هاى كور و گوش هاى كر و زبان هاى لال، با دواى تعبيه شده اى (براى بيمار) دارد. در جستجوى موارد غفلت و جايگاه هاى حيرت است. (19)
1696. نادانى دل
ما كل ذى قلب بلبيب، و لا كل ذى سمع بسميع؛ و لاكل ذى ناظر ببصير.
(بدانيد كه) هر صاحب قلبى از خرد برخوردار نيست، (چنان چه) هر دارنده گوشى شنوا نبوده و هر ناظرى بينا نيست.
1697. خوى وحشى در دل مردان (20)
قلوب الرجال وحشية، فمن تاءلفها اءقبلت عليه.
دل هاى مردان همچون حيوانات وحشى است، هر كس از در مهر درآيد با او الفت گيرند. (21)
1698. آماده ساختن گوش دل
انما مثلى بينكم كمثل السراج فى الظلمة، يستضى ء به من ولجها. فاسمعوا اءيها الناس! وعوا و اءحضروا آذان قلوبكم تفهموا.
جز اين نيست كه مثل من ميان شما مانند چراغ در تاريكى است، آن كسى كه به حيطه روشنايى آن داخل شود، از نور آن برخوردار گردد. بشنويد اى مردم! و بپذيريد و گوش هاى دل را نزديك كنيد و بفهميد! (22)
1699. شگفتى دل آدمى
لقد علق بنياط هذا الانسان بضعة هى اءعجب ما فيه و ذلك القلب.
همانا به رگى از رگ هاى تن آدمى پاره گوشتى آويخته است كه عجيب ترين اعضاء اوست و آن دل اوست. (23)
1700. نتيجه قلب آگاه
الناظر بالقلب، العامل بالبصر، يكون مبتداء عمله اءن يعلم: اءعمله عليه اءم له؟! فان كان له مضى فيه، و ان كان عليه وقف عنه.
كسى كه با بينايى دلش مى نگرد و با بصيرت عمل مى كند، آغاز كارش اين است كه بايد بداند آيا عمل او به ضرر اوست يا به نفع او. اگر به سود اوست حركت خود را انجام بدهد و اگر به زيان اوست از حركت در مسيرى كه به زيان او مى انجامد باز ايستد. (24)
1701. زنده دلى
اعلموا! اءنه ليس من شى ء الا و يكاد صاحبه يشبع منه و يمله الا الحياة فانه لا يجد فى الموت راحة. و انما ذلك بمنزلة الحكمة التى هى حياة للقلب الميت، و بصر للعين العمياء، و سمع للاذن الصماء.
بدانيد! كه هيچ چيزى در اين دنيا وجود ندارد مگر اين كه صاحبش از آن سير مى شود (و با تكرار و استمرارش) به ملالت خاطر دچار مى گردد، مگر از زندگى؛ زيرا شخص زنده را راحتى را در مرگ نمى بيند و جز اين نيست كه بيم از مرگ به منزله حكمت است كه حيات قلب مرده است و بينايى است براى چشم نابينا و شنوايى است براى گوش كر.
1702. بيمارى دل (25)
لو فكروا فى عظيم القدرة و جسيم النعمة، لرجعوا الى الطريق، و خافوا عذاب الحريق، ولكن القلوب عليلة، والبصائر مدخولة.
اگر انسان ها در عظمت خداوند و بزرگى نعمت او مى انديشيدند، قطعا به راه راست (كه از آن منحرف شده اند) برمى گشتند، ولى دل ها بيمار است و ديده ها مختل. (26)
1703. نتيجه سنگ دلى
القلوب قاسية عن حظها، لاهية عن رشدها، سالكة فى غير مضمارها! كاءن المعنى سواها، و كان الرشد فى احراز دنياها.
دل هاى شما را قساوت گرفته و آن ها را از برخوردارى از حظ و نصيبى كه (در اين زندگانى بايد به دست بياورند) محروم ساخته و از رشدى كه شايسته آن دل ها بوده است برگردانده و به لهو و لعب مشغولشان نموده ايد، دل هاى شما راهى را پيش گرفته اند كه ميدان حركت اصلى آن ها نيست، گويى رشد و كمال براى آن دل ها در اين زندگانى هدف گيرى شده است و گويى رشد اين دل ها در به دست آوردن خواسته هاى دنيوى آن ها است. (27)
1704. پرده دل
من لج و تمادى فهو الراكس الذى ران الله على قلبه، و صارت دائرة السوء على راءسه.
آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهى بر جان او كشيد و بلاى تيره روزى گرد سرش گردانيد. (28)
--------------------------
1-نامه 31.
2-حكمت 312.
3-حكمت 388.
4-حكمت 349.
5-حكمت 193.
6-خطبه 165.
7-حكمت 257.
8-حكمت 409.
9-نامه 64.
10-حكمت 373.
11-نامه 53.
12-حكمت 147.
13-نامه 31.
14-حكمت 103.
15-خطبه 222.
16-حكمت 91.
17-خطبه 109.
18-خطبه 151.
19-خطبه 108.
20-خطبه 88.
21-حكمت 50.
22-خطبه 187.
23-خطبه 108.
24-خطبه 154.
25-خطبه 133.
26-خطبه 185.
27-خطبه 83.
28-نامه 58.
---------------------
عباس عزيزى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page