1907. بزرگ ترين گناهان
انما ينبغى لاهل العصمه و المصنوع اليهم فى السلامه ان يرحموا اهل الذنوب و المعصيه، و يكون الشكر هو الغالب عليهم، و الحاجز لهم عنهم، فكيف بالعائب الذى عاب اخاه، و عيره ببلواه. اما ذكر موضع ستر الله عليه من ذنوبه مما هو اعظم من الذنب الذى عابه به! و كيف يذمه بذنب قد ركب مثله! فان لم يكن ركب ذلك الذنب بعينه فقد عصى الله فيما سواه، مما هو اعظم منه. و ايم الله لئن لم يكن عصاه فى الكبير، و عصاه فى الصغير، لجرءته لجراته على عيب الناس اكبر!
(در نهى از غيبت كردن از مردم مى فرمايد:) افراد پاكدامن و برخوردار از نعمت پرهيزگارى بايد و به جاست كه با گنه ورزان و معصيت كاران مهربان و دلسوز باشند و سپاسگزارى (به خاطر نعمت پاكدامنى و پرهيزگارى) بر ايشان چيره باشد و مانع غيبت آن ها از گنهكاران شود، حال چه رسد به عيب جويى كه از برادر خويش عيب جويى مى كند و او را به گناهش سرزنش مى نمايد؟ مگر به ياد نمى آورد آن موقعى را كه خدا گناه او را پوشاند، گناهى كه بزرگ تر از گناه آن برادرى است كه او را بدان سرزنش مى كند! چگونه او را به خاطر گناهى نكوهش مى كند كه خودش چونان گناهى را مرتكب شده است؟ و اگر عين آن گناه را نكرده باشد، بى گمان با گناهى بزرگ تر از آن خدا را نافرمانى كرده است. به خدا سوگند كه اگر با گناه بزرگى خدا را نافرمانى نكرده باشد، و در گناه كوچكى او را نافرمانى كرده باشد، بى گمان همين گستاخى او در عيبگويى از مردم بزرگ ترين گناه است. (1)
1908. كار شخص ناتوان
الغيبه جهد العاجز.
غيبت كردن، كار شخص ناتوان است. (2)
--------------------------
1-خطبه 140.
2-حكمت 461.
---------------------
عباس عزيزى
بخش سيزدهم: غيبت
- بازدید: 4144