2129. رابطه دانش و عمل
العمل مقرون بالعمل؛ فمن علم عمل؛ و العلم يهتف بالعمل؛ فان اجابه و الا ارتحل عنه.
دانش در كنار عمل است، پس هر كس بداند عمل كند و علم فرياد به عمل بر مى آورد، پس اگر اجابت كرد (علم) بماند وگرنه كوچ كند و برود.
2130. پست ترين و والاترين دانش
اوضع العلم ما وقف على اللسان، و ارفعه ما ظهر فى الجوارح و الاركان.
پست ترين دانش، آن است كه تنها بر سر زبان است و والاترين دانش آن است كه در اعضاى بدن دانشمند آشكار گردد.
2131. عمل نيك و بد
اعلم ان للل نياتا، و كل نبات لا غنى به عن الماء، و المياه مختلفه؛ فما طاب سقيه، طاب غرسه و حلت ثمرته، و ما خبث سقيه، خبث غرسه و امرت ثمرته.
بدان هر عملى نبات و رويشى است و هر نبات و رويشى بى نياز از آب نيست، و آب ها مختلف اند، آنچه آبيارى اش خوب باشد، درختش نيكو و ميوه اش شيرين است و آنچه آبيارى اش بد و ناپاك باشد، درختش پليد و ميوه اش تلخ خواهد بود.
2132. عمل براى روز حساب
اعملوا ليوم تذخر له الذخائر و تبلى فيه السرائر.
براى آن روزى كه اندوخته ها را پس انداز مى كنند و اسرار فاش مى گردد، عمل كنيد.
2133. پند امام (ع)
قال عليه السلام لرجل ساله ان يعظه: لا تكن ممن يرجو الاخره بغير العمل، و يرجى التوبه بطول الامل، يقول فى الدنيا يقول الزاهدين، و يعمل فيها بعمل الراغبين.
امام عليه السلام در جواب كسى كه پندى خواست، فرمود: آن كس مباش كه عمل ناكرده، اميد ثواب آخرت دارد و به آرزوى دراز، توبه را به تاخير اندازد، و مباش مثل آنكه گفتار زاهدان دارد و كردار دنيا پرستان.
2134. تدارك و عمل براى آخرت
فليعمل العامل منكم فى ايام مهله قبل ارهاق اجله، و فى فراغه قبل اوان شغله، و فى متنفسه قبل ان يوخذ بكظمه، وليمهد لنفسه و قدمه، و ليتزود من دار ظعنه لدار اقامته.
آنان كه اهل علم اند، پيش از آن كه اجلشان فرا رسد در ايام مهلت بايد به عمل پردازند و در ايام فراغت پيش از آن كه گرفتار شوند تلاش كنند و قبل از آن كه راه گلو بسته شود نفس بكشند! و براى خود و جايى كه مى روند آماده كنند و از اين سرا كه سرانجام بايد كوچ كرد براى منزلگاه ابدى تدارك ببينند.
2135. حركت با علم
العامل بالعلم كالسائر على الطريق الواضح، فلينظر ناظر. اسائر هو ام راجع.
آن كه از روى آگاهى و علم عمل مى كند، مانند رهروى است كه در جاده روشن قدم برمى دارد، پس بايد بنگرد كه به پيش مى رود يا به عقب برمى گردد.
2136. جهل، قاتل عالمان!
رب عالم قد قتله جهله و علمه معه لا ينفعه.
بسا عالمى كه جهلش او را كشت و با اين كه علمش با او بود، ولى سودى به حالش نكرد.
2137. عمل به مقررات پيمان ها
اعتصموا بالذمم فى اوتادها.
پيمان ها را با عمل به مقرراتش، محكم نگه داريد.
2138. عمل با يقين
لا تجعلوا علمكم جهلا، و يقينكم شكا، اذا علمتم فاعملوا، و اذا تيقنتم فاقدموا.
دانش خود را نادانى و يقينتان را شك قرار ندهيد، هرگاه دانستيد به دنبال عمل باشيد و چون يقين پيدا كرديد، اقدام نماييد.
2139. عالم بى عمل به چه ماند؟
الداعى بلا عمل، كالرامى بلا وتر.
خواننده بى كردار، چون تيرانداز بى زه است.
2140. فاصله بين دو كردار
شتان ما بين عملين! عمل تذهب لذته و تبقى تبعته، و عمل تذهب موونته و يبقى اجره.
چه بسيار دور است فاصله ميان دو كردار: كردارى كه لذتش مى رود و گناهش مى ماند و كردارى كه رنجش مى گذرد و پاداشش مى ماند.
2141. كوتاهى در كردار
من قصر فى العمل، ابتلى بالهم.
كسى كه در كردار خود كوتاهى كند، گرفتار غم و اندوه شود.
2142. سفارش على (ع) به حارث
الى حارث الهمدانى و احذر كل عمل يرضاه صاحبه لنفسه و يكره لعامه المسلمين. و احذر كل عمل يعمل به فى السر، و يستحى منه فى العلانيه، و احذر كل عمل اذا سئل عنه صاحبه انكره او اعتذر منه.
اى حارث همدانى از هر عملى كه تو را خشنود و مسلمانان را ناپسند مى آيد برحذر باش، از كارى كه در پنهانى انجام مى شود و در آشكار از آن شرم دارى پرهيز كن، از هر كارى كه اگر از انجام دهنده اش پرسش شود آن را انكار مى كند يا پوزش مى طلبد اجتناب بنما.
---------------------
عباس عزيزى
بخش ششم: عمل به علم
- بازدید: 4504