عظمت غدير

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

محمدفاكر ميبدى
سخن گفتن از عظمت و شكوه غدير، كارى نيست كه از عهده هركس‏برآيد. پرداختن به موضوع پراهميتى چون غدير، تنها از كسانى‏شايسته است كه اين حماسه جاويد تاريخ و نقطه عطف نبوت و امامت‏را آفريدند.
غدير به اراده الهى صورت گرفت، با خطاب (ياايهاالرسول بلغ ماانزل اليك من ربك
پيامبر مامور تحقق عينى غدير شد و على(ع)را به عنوان ولى‏امر، به جهانيان معرفى كرد:
«من كنت مولاه فعلى مولاه.»
پس از اين معرفى شكوهمند، خداوند فرمود: (اليوم اكملت لكم‏دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا
حادثه غدير بيانگر ارزشهاى مذكور است و روز غدير ظرف زمانى‏ابلاغ آن. در باره اين واقعه بزرگ، عنان قلم به محور اصلى آن،على‏بن ابى‏طالب(ع)مى‏سپاريم و به بازخوانى خطبه «غديريه‏» آن‏حضرت مى‏پردازيم.
روز بيان اراده خدا و روز ابلاغ
«فانزل الله على نبيه فى يوم الدوح مابين به عن ارادته فى‏خلصائه و ذى اجتبائه و امره بالبلاغ.»
خداوند در روز درختان تنومند، آنچه بيانگر اراده‏اش در باره‏بندگان خالص و برگزيده‏اش بود، بر پيامبرش نازل كرد و به وى‏دستور داد آن را ابلاغ كند.
واژه «دوح‏» جمع دوحه به معناى درختان تنومند و بزرگ است. اين سخن درحقيقت‏بيانگر نشانه‏هاى جغرافيايى و تاريخى غدير است‏كه مى‏فرمايد: آن روز زير درختان تنومند، آياتى نازل شد كه مبين‏اراده خدا براى بندگان خالص، مخلص و برگزيده است. آن روز كه‏روز هجدهم ذى الحجه بود. جبرئيل فرود آمد و آيه(ياايهاالرسول‏بلغ ما انزل اليك من ربك)(اى پيامبر! آنچه را از طرف پروردگارت‏بر تو نازل شده، به مردم برسان.)را بر پيامبر(ع)نازل كرد و آن‏حضرت را مامور ساخت آنچه را بين خدا و پيامبر(ص)وجودداشت(ولايت على(ع‏» ، به مردم ابلاغ كند.
از عبارت «بلغ ما انزل اليك‏» معلوم مى‏شود پيش از آن «ولى‏امر» تعيين شده بود و آن روز تنها ظرف معرفى و ابلاغ بود; ونيز روشن مى‏شود خدا «ولى‏» را نصب مى‏كند و پيامبر(ص)تنها به‏معرفى او مى‏پردازد.
روز بزرگ، روز گشايش، روز تكامل...
«ان هذا يوم عظيم‏الشان، فيه وقع الفرج و رفعت الدرج و وضحت‏الحجج.»
اين روز، روزى بسيار با عظمت است. در اين روز گشايش حاصل شد،نردبان تكامل نصب و حجت‏ها آشكار گرديد.
عظمت روز غدير، بدان جهت است كه ظرف ظهور اراده خدا و زمان‏ابلاغ مهمترين پيام الهى است; پيامى كه ابلاغ نشدنش، رسالت راناتمام مى‏گذارد; «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته‏»
روزى است كه گشايش و فرج براى اسلاميان حاصل شد و آنان كه‏نگران سرنوشت امت اسلام پس از پيامبر(ص)بودند، نگرانيشان برطرف‏گرديد. روزى كه نردبان تكامل افراشته شد. با طرح مساله امامت‏و معرفى على(ع)به عنوان ولى امر، دين به كمال لازم رسيد وبرهمگان اتمام حجت‏شد.
روز پرده‏بردارى از مقام امامت
«هذا يوم الايضاح و الافصاح عن المقام الصراح.»
اين روز، روز اظهار و پرده برداشتن از جايگاه پاكى وپيراستگى است.
«افصاح‏» به معناى اظهار كردن و مرادف با «ايضاح‏» است. صراحت‏به معناى خالص بودن چيزى از تعلقات است و سخن صريح همان‏است كه خالص از اضمار و تاويل باشد.
اما مقام «صراح‏» يعنى جايگاه پاكى و پيراستگى، و منظور ازآن، مقام عصمت و امامت است كه روز غدير از آن پرده بردارى شد وامام برهمگان مشخص گرديد تا ديگر بهانه‏اى براى منافقان ودورويان باقى نماند و نگويند: پيامبر كسى را معرفى نكرده است.
روز كامل شدن دين
«ويوم كمال الدين.»
غدير، روزى است كه دين خدا كامل شد.
كارى كه در اين روز انجام شد، چنان از اهميت‏برخوردار است كه‏حق تعالى در شان آن فرمود:(اليوم اكملت لكم دينكم.) كارى كه نه‏تنها مرحله نهايى دين مرضى بود بلكه انجام نيافتنش، تبليغ‏نكردن اصل رسالت‏شمرده مى‏شد; «فان لم تفعل... »
از اين روى، خود على(ع)نيز در جاى ديگر فرمود:
«وكمل الله دينه.» خدا دينش را تكميل كرد.
روز پيمان بستن
«ويوم العهد المعهود.»
اين روز، روز پيمان شناخته شده است.
پيامبر(ص)در روز غدير از مردم در باره سزاوارتر بودن خودچنين اعتراف گرفت:
«ياايهاالناس من اولى بالمومنين من انفسهم؟ قالوا الله ورسوله اعلم، قال ان الله مولاى و انا مولى المومنين و انا اولى‏بهم من انفسهم.»
اى مردم! چه كسى نسبت‏به مومنان از خودشان سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و پيامبرش داناترند. فرمود: خدا مولاى من است و من‏مولاى مومنانم و از آنها به خودشان سزاوارترم.
آنگاه از آنان اين گونه پيمان گرفت:
«فمن كنت مولاه فعلى مولاه.»
پس هركس من مولاى اويم، على مولاى اوست.
اين بخش از سخن علوى ممكن است اشاره به عهدى باشد كه در آغازآفرينش گرفته شد:
«و اخذ ربك من بنى آدم من ظهور هم ذريتهم و اشهدهم على‏انفسهم الست‏بربكم قالوا بلى.»
به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم،ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه خويش ساخت و فرمود: آيا من‏پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى.
بدين سبب، در دعاى غدير از كلام علوى مى‏خوانيم:
«وجددت لنا عهدك و ذكرتنا ميثاقك الماخوذ منا، فى ابتداءخلقك ايانا»
امروز عهدت را براى ما تجديد كردى و ميثاقى كه در آغاز خلقت‏از ما گرفتى، دوباره يادآورى كردى.
روز شهود و حضور
«يوم الشاهد و المشهود.»
روز غدير، روز شاهد و مشهود است.
اين تعبيرى است كه قرآن كريم در باره قيامت‏به كار برده‏است:(واليوم الموعود و شاهد و مشهود); سوگند به روز موعود، سوگند به شاهد و مشهود.
شاهد و مشهود در باره روز قيامت‏بدين معناست كه شاهد پيامبرو مشهود قيامت است. شاهد انسانها و مشهود اعمال آنان است. شاهدملائكه و مشهود قرآن است‏شاهد پيامبر و مشهود على‏است.
به كار بردن اين تعبير درباره روز غدير نيز مفيد همين است كه‏پيامبر شاهد و على مشهود است. پيامبر(ص)شهادت به ولايت‏على(ع)داد و انسانها و فرشتگان بر اين امر گواهى دادند. تاريخ‏نيز گواهى داد كه گروهى براى نايل شدن على(ع)به مقام ولايت‏بدوتبريك و تهنيت گفتند; اگرچه پس از اندكى آن را ناديده‏انگاشتند.
روز روشن شدن قرارها از دو رويى‏ها
«يوم تبيان العقود عن النفاق و الجحود.»
روز جدا شدن قرارهاى واقعى از درويى و انكار باطنى.
غدير، روزى است كه خط حق از جريان نفاق مشخص شد. روزى كه‏باعث‏شد حاميان واقعى از مدعيان دروغين جدا شوند. على(ع)فرمود:
«وكشف خبايا اهل الريب و ضمائر اهل الارتداد، وقع الاذعان من‏طائفه باللسان دون حقائق الايمان و من طائفه باللسان و صدق‏الايمان.»
پنهانى‏هاى اهل شك و مخفى كارى اهل ارتداد آشكار شد. در آن‏روز، برخى تنها به زبان گواهى دادند و در دل نپذيرفتند; و برخى‏ديگر به زبان اقرار كردند و بدان معتقد شدند.
روز بيان حقايق
«ويوم البيان عن حقائق الايمان.»
روزى كه حقيقت ايمان بيان گرديد.
كسانى كه تا آن روز ادعاى ايمان به خدا و اطاعت ازپيامبر(ص)داشتند، با معرفى على(ع)بدانها گفته شد: اگر مومن‏واقعى هستيد، بايد بدين امر نيز ايمان داشته باشيد; چرا كه‏پذيرش ولايت على(ع)و گردن نهادن برآن، مصداق اتم و بارز اطاعت‏ازخدا و رسول است. خداوند مى‏فرمايد:
(اطيعوا الله و اطيعوا الرسول.
از خدا و پيامبر پيروى كنيد.
روز راندن شيطان
«يوم دحرالشيطان.»
روز راندن شيطان است.
«دحر» بر وزن دهر به معناى راندن است‏در روز غدير، با كامل شدن دين، شيطان نيز بارديگر رانده شد. شيطان از دين كامل و حقيقت ايمان دل‏خوشى ندارد. او دوست داشت‏دين نا تمام و ابتر بماند و به كفار وعده مى‏داد با مرگ‏محمد(ص) نفس راحتى مى‏كشند. با واقعه غدير وسوسه‏ها و نقشه‏ها، نقش‏برآب شد و همان گونه كه كافران مايوس و نوميد شدند، شيطان نيزمايوس و رانده شد.
امام رضا(ع)نيز فرمود:
«يوم مرغمه‏الشيطان.»
غدير روز به خاك ماليدن بينى شيطان است.
روز برهان
«يوم البرهان.»
قرآن كريم يهود و نصارى را كه مدعى‏انحصار بهشت‏بودند ومى‏گفتند: «لن يدخل الجنه‏الا من كان هودا او نصارى‏» ; هيچ كس‏داخل بهشت نمى‏شود مگر اين كه يهودى و يا نصرانى باشد. محكوم‏كرده، آنها را به استدلال فرا مى‏خواند: «قل هاتوا برهانكم ان‏كنتم صادقين‏» بگو: اگر شما راست مى‏گوييد، دليلتان را بياوريد.
روز غدير دليل حقانيت اهل ولايت و رهروان امامت است; دليل وبرهانى كه تاريخ گواه آن است، دليل ما(اهل ولاء)آن واقعه باشكوه‏است و ديگران اگر مدعى‏اند و راست مى‏گويند، بايد دليل اقامه‏كرده و برهان بياورند.
روز داورى
«هذا يوم الفصل الذى كنتم توعدون.»
امروز، روز جدايى است كه به شما وعده داده شده است.
روز غدير، روز جدايى حق از باطل است‏درحقيقت تشبيه غدير به قيامت است; به عبارت صحيح‏تر تاويلى‏از آن است‏خداوند در باره قيامت مى‏فرمايد:
«هذا يومكم الذى كنتم توعدون.» امروز همان روز موعودشماست.
«هذا يوم الفصل الذى كنتم به تكذبون.»
امروز همان روز جدايى است كه آن را دروغ مى‏پنداشتيد.
در اين تشبيه و تاويل دو نكته وجود دارد:
1- همان گونه كه در روز قيامت‏حق از باطل جدا مى‏شود، در روزغدير نيز فرقه ناجيه كه مومنان به ولايتند و در صراط مستقيم‏قرار دارند. از ديگر فرقه‏ها جدا مى‏شود.
2- همان گونه كه كفار و مشركان انتظار وقوع قيامت نداشتند وآن را تحقق ناپذير مى‏پنداشتند، دشمنان ولايت نيز انتظار چنين‏روزى نداشتند و تصور نمى‏كردند خداوند جانشينى براى‏پيامبر(ص)تعيين كند.
روز فرشتگان
«هذا يوم الملاء الاعلى الذى انتم عنه معرضون.»
امروز، روز فرشتگان والا مقام است كه شما از آن روى گردانيد.
اين فقره از خطبه، برگرفته از سخن خداوند است كه فرمود:(لايسمعون الى الملاء الاعلى)آنها نمى‏توانند به(سخنان) فرشتگان عالم‏بالا گوش‏فرا دهند.
به كار بردن اين تعبير بيانگر آن است كه در اين روز فرشتگان‏خدا، به امر الهى، فرود آمدند و چنين ماموريتى را براى‏پيامبر(ص)آوردند. پس از آن نيز، طبق روايت رضوى، در عالم‏فرشتگان محفل انس برگزار شد. امام رضا(ع)فرمود: «وهو اليوم‏الذى يامر جبرئيل ان ينصب كرسى كرامه بازاء بيت المعمور ويصعده جبرئيل و تجتمع اليه الملائكه من جميع السموات.»
و امروز، روزى است كه جبرئيل فرمان مى‏دهد تادر مقابل بيت‏المعمور كرسى كرامت گذارده شود. و او برآن صعود مى‏كند وفرشتگان پيرامونش گرد مى‏آيند.
و نيز فرمود:
«ان يوم الغدير فى السماء اشهر منه فى‏الارض‏»
روز غدير، درآسمان اززمين مشهورتر است.
روز رهنمون
«هذا يوم الارشاد.»
امروز، روز راهنمايى است.
غدير روزى است كه خداوند به وسيله پيامبر(ص)مردم را به مسيرآينده‏شان راهنمايى كرد، حقايق را گفت و ولى‏امر را معرفى كرد. پيامبر(ص)در پايان سخنانش چنين دعا كرد:
«اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، واحب من احبه وابغض من‏ابغضه.»
خدايا! دوستان على(ع)را دوست‏بدار و دشمنانش را دشمن بدار. محبوب بدار آن كه او را محبوب دارد و مبغوض بدار آن كه او رامبغوض دارد.
پيامبر(ص)بااين دعا راه ولايت و مسير حب و بغض مردم را مشخص‏فرمود.
روز آزمون
«و يوم محنه‏العباد.»
و روز آزمون بندگان است.
محنت‏به معناى آزمون است و غدير روز آزمايش بندگان. روزى كه‏خداوند ولى و پذيرش ولايتش را وسيله آزمون انسانها قرار داد. هركه آن را پذيرفت و بدان پاى‏بند بود، از بوته آزمايش سرافرازبرون آمد و هر كه آن را رد كرد، باناكامى و خسران رو به رو شد;زيرا نفى ولايت در حقيقت رها كردن رسالت و ترك توحيد است.
روز پيشاهنگان
«يوم الدليل على الرواد.»
«رواد» جمع رائد به معناى پيش قراول است. امام فرمود: غديرروز دليل بر رواد است. على(ع) كه خود از پيشگامان در ايمان واسلام است. اين روز و اين واقعه را از فضايل خود مى‏شمارد ومى‏گويد: روز غدير دليلى است‏بر شناخت پيشگامان، پيشگام دراسلام، پيشگام درايمان به رسالت، پيشگام در فضايل و بالاخره‏پيشگام در امامت.
روز هويدا شدن نهانها
«هذا يوم ابدى خفايا الصدور و مضمرات الامور.»
روزى است كه پنهانيهاى قلوب و ناديدنى‏ها را آشكار كرد.
در اين بخش از خطبه، دو احتمال وجود دارد; يكى گوشزد كردن‏مجدد جريان نفاق، دو رويى و پنهانيهاى مذموم و ديگر آشكار شدن‏اسرار و پنهانيهاى ممدوح. يعنى روزى كه خداوند راز ميان خود وپيامبرش را آشكار كرد. در آن روز پيامبر(ص)سرى را كه خداوند دردرون قلبش به وديعت نهاده بود و از افشاى آن بيمناك بود، آشكاركرد.
روز شناسايى خاصان
«هذايوم النصوص على اهل الخصوص.»
روزى كه به صراحت‏به معرفى خاصان اقدام شد.
پيامبر مكرم اسلام(ص)، از آغاز بعثت تا حجه‏الوداع، بارها بااشاره و كنايه به معرفى على(ع)پرداخته بود. درجريان غدير، بدون‏هيچ پرده پوشى و به دور از هرگونه كنايه و اشاره، با صراحت‏تمام به معرفى على(ع)به عنوان ولى امر پرداخت و راه هرگونه‏توجيه را بست; چرا كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه‏»
از اين رو، امام فرمود: غدير روز تنصيص است. روز معرفى‏خاصان(مخصوصان به امامت)با سخن صريح است.
روز انبيا و اوصيا
«هذا يوم شيث، هذا يوم ادريس و هذا يوم يوشع و هذا يوم‏شمعون.»
امروز، روز شيث، ادريس، يوشع و شمعون است.
دراين بخش از سخن امام، به تعلق غدير به برخى از انبيا واوصيا چون ادريس، شيث، يوشع و شمعون اشاره شده است. در خصوص‏ادريس، قرآن وى را پيامبر معرفى مى‏كند:(واذكرفى الكتاب ادريس‏انه كان صديقا نبيا); در اين كتاب از ادريس ياد آر كه اوپيامبرى صديق است.
شيث‏بنا به نقل تاريخ، وصى حضرت آدم(ع)بوده، يوشع جانشين‏حضرت موسى(ع)و شمعون جانشين حضرت عيسى(ع).
امام صادق(ع)در روايتى روز غدير را متعلق به آدم(پذيرش‏توبه)، ابراهيم (نجات از آتش)، هارون(جانشينى حضرت موسى)وعيسى:(عروج يا...)مى‏داند.
گويا روز غدير يادآور نقاط حساس نبوت انبيا و وصايت آنهااست. از اين رو، پيامبر اسلام(ص)نيز در اين روز به معرفى‏على(ع)مبادرت فرمود.
روز آسايش و آسودگى
«هذا يوم الامن و المامون.»
قبل از واقعه غدير، نگرانيهايى درباره آينده اسلام وجود داشت‏و حتى پيامبر(ص) نيز اين نگرانى را ابراز مى‏كرد; براى نمونه،درحديث ثقلين و خطبه حجه‏الوداع فرمود: «فانظروا كيف تخلفونى‏فى الثقلين‏» ; تامل كنيد كه چگونه پس از من با ثقلين(قرآن وعترت)برخورد مى‏كنيد؟
اما پس از جريان غدير اين نگرانى به شادى مبدل مى‏شود: «الله‏اكبر على اكمال الدين و اتمام النعمه و رضى الرب برسالتى‏والولايه لعلى من بعدى.»
خدا بزرگ است. همان خدايى كه آيين خود را كامل و نعمت‏خود رابر ما تمام كرد و از نبوت و رسالت و ولايت على راضى و خشنودگشت.
على(ع)نيز در همين خطبه فرمود:
«واقر عين نبيه و المومنين و التابعين.»
چشم پيامبر و مومنان و پيروان را روشن كرد.
افزون بر اين، در همان روز آسايش و امنيت پيامبر را تضمين‏كرد و فرمود: «والله يعصمك من الناس‏»
على(ع)نيز فرمود: «وضمن له عصمته منهم‏»
پس از اين جهت نيز غدير روز آسودگى است.
روز گنج پنهان
«هذا يوم اظهار المصون من المكنون.»
غدير روزى است كه آنچه در پنهان نگهدارى مى‏شد(ولايت)، آشكارگرديد.
تعبير «المصون من المكنون‏» بيانگر آن است كه حادثه غدير يك‏برنامه آنى نبوده، پيش از فرا رسيدن اين برهه از زمان، درمكنون(صندوق علم الهى)محفوظ بوده است. خداوند آن را بر پيامبرش‏نازل و در سينه وى به وديعت نهاد. اين امر نهانى سرانجام‏درغدير آشكار شد.
روز آشكار شدن رازها
«هذا يوم ابلاء السرائر.»
امروز، روز فاش شدن رازهاست.
اين كلمات تعبير ديگرى از همان چيزى است كه قبلا بيان شده‏بود. در حقيقت امام باتوجه به اهميت اين اعلان و اعلام، آن را به‏چند گونه بيان كرده است: يك بار فرمود: «يوم الايضاح‏» ; بارديگر فرمود: «يوم ابدى خفاياء لصدور» ; درمرتبه سوم گفت: «اظهار المصون‏» ، و بالاخره در آخر بيان داشت كه: «ابلاءالسرائر» روزى كه اسرار درون اعم از كفر و ايمان، بغض و حب،شر و خير، ريا و اخلاص و... آشكار شد.
اين تعيبر نيز برگرفته از وصف قيامت در قرآن است كه‏فرمود:(يوم تبلى السرائر)
در آن روز(قيامت)اسرار آشكار مى‏شود.
تشبيه روز غدير با روز قيامت، مى‏تواند نشان دهنده اين باشدكه غدير نيز چون قيامت اعلان پايان يك دوره و آغاز دوره‏اى‏ديگراست. پايان دوره‏اى از ارشاد(نبوت) و آغاز دوره‏اى‏ديگر(امامت).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page