شهيد مطهرى در زمينه ارائه برداشتِ غلط از وحدت اسلامى مىنويسد:
«... بدون شك نياز مسلمين به اتّحاد و اتّفاق از مبرم ترين نيازهاست و درد اساسى جهان اسلام همين كينههاى كهنه ميان مردم مسلمان است. دشمن هم همواره از همينها استفاده مىكند ... .
مفهوم اتّحاد اسلامى كه در صد سال اخير ميان علما و فضلاى مؤمن و روشن فكر اسلامى، از اصول اعتقادى و يا غير اعتقادى خود صرف نظر كنند و به اصطلاح، مشتركات همه فرق را بگيرند و مختصّات همه را كنار بگذارند، چه اين كار، نه منطقى است و نه عملى.
چگونه ممكن است از پيروان يك مذهب تقاضا كرد كه بهخاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمين از فلان اصل اعتقادى يا عملى خود كه به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام مىداند صرف نظر كند؟ در حكم اين است كه از او بخواهيم به نام اسلام از جزيى از اسلام چشم بپوشد ... »(50). ما خود شيعه هستيم و افتخار پيروى اهل البيت عليهمالسلام را داريم، كوچكترين چيزى حتّى يك مستحبّ و يا مكروه كوچك را قابل مصالحه نمىدانيم، نه توقّع كسى را در اين زمينه مىپذيريم و نه از ديگران انتظار داريم كه به نام مصلحت و به خاطر اتّحاد اسلامى از يك اصل از اصول خود دست بردارند آن چه ما انتظار و آرزو داريم اين است كه محيط حسن تفاهم به وجود آيد تا ما كه از خود اصول و فروعى داريم، فقه، حديث، كلام، فلسفه و ادبيات داريم، بتوانيم كالاى خود را به عنوان بهترين كالا عرضه بداريم تا شيعه بيش از اين در حال انزوا به سر نبرد و بازارهاى مهمّ جهان اسلامى به روى كالاى نفيس معارف اسلامى شيعى بسته نباشد(51).
_________________________________________
(50) امامت و رهبرى، انتشارات صدرا، چاپ سوم، زمستان 1364، ص 16.
(51) همان، ص 17.