شهيد مطهرى در ادامه سخنان خود مىنويسد:
اخذ مشتركات اسلامى و طرد مختصّات هر فرقهاى نوعى خرق اجماع مركّب است، محصول آن چيزى است كه قطعا غير از اسلام واقعى است؛ زيرا بالاخره مختصّات يكى از فرق، جزء متن اسلام است و اسلامِ مجرّد از همه اين مشخصّات و مميّزات و مختصّات، وجود ندارد.
گذشته از همه اينها طرّاحان فكر عالى اتّحاد اسلامى كه در عصر ما مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى قدسسره در شيعه و علاّمه شيخ عبد المجيد سليم و علاّمه شيخ محمود شلتوت در اهل تسنّن در رأس آن قرار داشتند چنان طرح را در نظر نداشتند.
آن چه كه آن بزرگان در نظر داشتند اين بود كه فرقههاى اسلامى در عين اختلافاتى كه دركلام، فقه و غيره باهم دارند به واسطه مشتركات بيشترى كه در ميان آنها هست مىتوانند در مقابل دشمنان خطرناك اسلام دست برادرى بدهند و جبهه واحدى تشكيل دهند. اين بزرگان هرگز در فكر طرح وحدت مذهبى تحت عنوان وحدت اسلامى كه هيچگاه عملى نيست، نبودند(52).
_________________________________________
(52) همان، ص 18.