خريد همسر به عنوان مادر

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

هشام بن احمر - كه يكى از اصحاب امام موسى كاظم عليه السلام است، حكايت كند:
روزى در محضر مبارك آن حضرت بودم، به من فرمود: اى هشام! آيا خبر دارى كه از شهرهاى مغرب كسى آمده باشد؟
عرض كردم: خير، بى اطّلاع هستم.
فرمود: بلى، همين امروز عدّه اى آمده اند، بيا تا با يكديگر برويم و سرى به آن ها بزنيم.
پس سوار مَركب هاى خود شديم و حركت كرديم تا به نزد مردى از اهالى مغرب رسيديم، كه تعدادى كنيز و غلام جهت فروش آورده بود و آن ها را جهت فروش بر ما عرضه كرد.
كنيزان نُه نفر بودند، كه همه آن ها را حضرت ديد و نپسنديد و سپس اظهار داشت: به اين ها نيازى نيست و ما براى اينها نيامده ايم؛ اگر كنيزى ديگر دارى، ارائه نما؟
مرد مغربى گفت: غير از اين ها ديگر ندارم.
امام عليه السلام فرمود: چرا، آنچه كه دارى در معرض قرار بده؛ و در خفاء نگه ندار.
مرد مغربى گفت: به خدا قسم ديگر كنيزى ندارم، مگر يك نفر كه مريض ‍ حال است.
امام عليه السلام فرمود: چرا او را عرضه نمى كنى؟
و سپس اظهار نمود: او را هم بياور.
وليكن مرد مغربى قبول نكرد؛ و ما بازگشتيم.
فرداى آن روز، حضرت به من فرمود: اى هشام! نزد آن مرد مغربى كنيز فروش برو و آن كنيز مريض را - كه نشان نداد - به هر قيمتى كه بود، خريدارى كن و بياور.
هشام گويد: نزد همان شخص رفتم و تقاضاى خريد آن كنيز مريض را نمودم؛ و او مبلغى را مطرح كرد، كه من نيز به همان مبلغ آن كنيز را خريدارى كردم.
بعد از آن كه معامله تمام شد، مرد مغربى گفت: آن شخصيّتى كه ديروز همراه تو بود، كيست؟
گفتم: يك نفر از بنى هاشم مى باشد، گفت: از چه خانواده اى؟
پاسخ دادم: از پاكان و پرهيزكاران است.
گفت: بيش از اين توضيح بده؟
اظهار داشتم: بيش از اين اطّلاعى ندارم.
آن گاه مغربى گفت: اين كنيز جريانى دارد، كه مهمّ است:
وقتى او را از دورترين نقاط مغرب خريدم، زنى از اهل كتاب، نزد من آمد و گفت: اين كنيز را براى چه منظور خريده اى؟
گفتم: او را براى خودم خريدارى كرده ام.
زن اهل كتاب گفت: سزاوار نيست چنين كنيزى نزد شخصى چون تو و ما باشد؛ بلكه اين كنيز بايد نزد بهترين انسان هاى روى زمين باشد و در خدمت او قرار گيرد؛ زيرا كه به همين زودى نوزادى از او به دنيا مى آيد، كه شرق و غرب جهان را در سيطره ولايت خود قرار مى دهد.
هشام گويد: سپس كنيز را نزد امام موسى كاظم عليه السلام آوردم كه بعد از مدّتى روزى حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام از او تولّد يافت.(1)
---------------------------------------
1-اختصاص شيخ مفيد: ص 197، خرايج و جرايح: ج 2، ص 653، ح 6، اصول كافى: ج 1، ص 406، ح 1، عيون اخبارالرّضا عليه السلام: ج 1، ص 17، ح 4، بحارالا نوار:
ج 48، ص 33 و ص 69؟ ح 92.
------------------------------
مؤلف: عبد الله صالحى