منكه هستم سائلى بر خوان انعام شما
اينكه من ديوانه باشم آن هم از عشق خدا
گر شكسته بال مىخواهى بيا بنگر مرا
اى كه هستى محور حبّ و ولاى اهل بيت
تا كه نامت مىشود جارى به لبها يا حسين
مصطفى شد بوسه چين از حنجر وحلقوم تو
هر كه را حق از براى بندگى كرده جدا
حق آن شيرى كه از كام پيمبر خوردهاى
يك گره بر دل بزن تا صد گره را واكنى
---------------------------
شعری از حميد فرجي