شب میلاد حسین آن شه گلگون كفن است
كــه ز یـمـن قـدمـش شـــاد دل مــرد و زن اســت
شاد و خرم چمن است
شیعه دور از محن است
تـهـنــیــت گـو بـزمـیـن آمـده انـد اهـل سما
زانـكـه مـیـلاد حـسـیـن است كه فخر زمن است
شاد و خرم چمن است
شیعه دور از محن است
خـانـه ی فـاطـمـه روشـن شـده از مقدم او
نـازم ایـن مـهـر كه چهرش همه پرتوفكن است
شاد و خرم چمن است
شیعه دور از محن است
جـلـوه گر آمده آنگونه جـمـالش كه مپرس
دانـم آنـقـدر كه بر شمس و قمر طعنه زن است
شاد و خرم چمن است
شیعه دور از محن است
پـسـر فـاطـمـه مـا را بسوی خویش بخوان
چشم ما سوی تو ای خسرو دور از وطن است
شاد و خرم چمن است
شیعه دور از محن است
گـو «حیاتی» غم فردای قیامت چه خوری
كـه تـو را خـسرو دیـن دافع رنج و محن است
-----------------------------
شعری از محمد حیاتی