اي دلنواز قاري قرآن خوش آمدي
اي العطش ترانه ي قبل از ولادتت
اي تشنه! شير مادرت از غصه خشك شد
گريه مكن كه كشته اشك خدا شدي
اشك تو از تلاطم درياست بيشتر
ميلت لبن زدست پيمبر مكيدن است؟
اينجا مدينه است سر آغاز كربلا
اينگونه كه تو سر زده از ره رسيده اي
درياي رحمتي كه به آيات گفته اند
طوفان ترنُمي ز نفسهاي گرم تست
چشم طمع به دست كريم تو بسته اند
صدها هزار حور و ملك مدحت ترا
آئينه را مقابل بابا گذاشتي
پيش از فَياسُيوف خُذيني به محضرت
آنانكه با نواي تو پيمان گذاشتند
اي عالمي فداي تو لبيك يا حسين
تو كوه نور را به تماشا كشيده اي
بايد حديث عشق تو فهميد و جان سپرد
از بس نبي به غبغب تو بوسه بوسه زد
استادگي كوه ز اوج وقارتت
با استقامتي كه تو داري به راه عشق
هر كس تو را شناخت خدا را شناخته
بعد از پدر وجود امامان ز نسل تست
تو با شفاي فطرس بشكسته بال وپر
با قطره هاي آب ز دست مباركت
نجوايت از حبيب مسيحي دوباره ساخت
بي خود نبود محرم اسرار شد زهير
با روضه ات قيامت كبرا بپا مكن
اي هم اراده ي تو خدا يابن بوتراب
اي آبشار چشم غزل يا اباالعطش
نو شانده اي به لشكر خود روز تشنگي
حبَ تو هم پياله ي حبَ خدا حسين
شش ماهه ي تو ساقي آب حيات شد
طفل رضيع سخت تر از ذوالفقار شد
سقَاي تو به تيغ امان نامه كشته شد
آخر به روي ماه امان نامه مي زنند؟
اي اكبرت پيمبر اعظم به كربلا
گر زينب تو آينه ي فاطمي نبود
بي پنج تن مباهله ات با صفا نبود
اين كوفيان همان سپه نهرواني اند
ای دجله و فرات عطشناک حنجرت
زيبا ترين ترانه دم نينواي تو
نجواي استغاثه ات آهنگ نوحه داشت
تو يك تنه تمام طنين ولايتي
بي عشق تو بهشت خدا فلسفه نداشت
دين خدا بدون تو بي سرنوشت بود
دين خدا كه تكيه گهش نيزه ي تو بود
از ساربان ناقه ي بي ساربان مپرس
بي خود نبود بر همه اعضات بوسه رفت
تيغ ستم گلوي تو را شرحه مي كند
در خون خويش غسل شهادت كني حسين
روز ولادتت به تن تو حرير بود
------------------------------
شعری از محمود ژوليده