شعر: کُرسی زمستانی

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

بازهم - صحبت فرداست قرارِ ما ها

بازهم - خیر ندیدیم از این فردا ها

چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند

جگر "مادر ها " موی سر "بابا ها "

سیزده قرنِ گذشته همه اش فردا بود

پس چه شد آمدنِ آن نفر ِ فردا ها

سیزده قرن، نفسهایِ زمین پرشده از ...

"پسر فاطمه"ها ای "پسر زهرا "ها

سیزده قرن، تو آنجایی و ما اینجائیم

چه کنم راه به آنجا ببرند اینجاها

خُب بگوئید بمیرید اگر قسمت نیست

دیدن یک نفر از ... یک نفر از آقاها

باز کُرسی زمستانی ما گرم نشد

بازهم سرد گذشتند ، شب یلداها

-------------------------
علی اکبر لطیفیان

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page