شعر: آرزوى وصال تو

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

عمرى به آرزوى وصال تو سوختيم

با ياد آفتاب جمال تو سوختيم

ما را اگرچه چشم تماشا نداده اند

اى غايب از نظر! به خيال تو سوختيم

اى شام هجر! كى سپرى مى شوى؟ كه ما

در آرزوى صبح زوال تو سوختيم

ما را چو مرغكان هوس آب و دانه نيست

امّا ز حسرت لب و خال تو سوختيم

چندى به گفتگوى فراق تو، ساختيم

عمرى به آرزوى وصال تو، سوختيم

عمرى به آرزوى وصال تو سوختيم

با ياد آفتاب جمال تو سوختيم

ما را اگرچه چشم تماشا نداده اند

اى غايب از نظر! به خيال تو سوختيم

اى شام هجر! كى سپرى مى شوى؟ كه ما

در آرزوى صبح زوال تو سوختيم

ما را چو مرغكان هوس آب و دانه نيست

امّا ز حسرت لب و خال تو سوختيم

چندى به گفتگوى فراق تو، ساختيم

عمرى به آرزوى وصال تو، سوختيم

------------------------
عبّاس خوش عمل

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page