شعر: ناخداي باخدايان

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

ظهورت را شنيدم عنقريب است

ولي قدري براي من عجيب است

زبس كه ديركردي در ظهورت

مرا قدري بعيد از اين قريب است

نمي گويم بيا! اما بدان كه

دل ايلي برايت بي شكيب است

تمام لحظه هايم بي حضورت

پر از " عَجّلِ" پر از "اَمَّن يجيب" است

بيا اي ناخداي باخدايان

بيا ديگر زمانه نانجيب است

نه اين تعيين تكليف است، اما

بيا دلهاي ما حسرت نصيب است

به هر حال اي تو غايب، اي تو حاضر

كه ياد تو شفا، نامت طبيب است

گمان دارم تو روزي خواهي آمد

كه كوچه، خانه، پر از بوي سيب است

----------------------
اميرعلي مصدق

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page