بگشاي در نشسته به راهيم ما همه
در انتظار موكب ماهيم ما همه
پشت صداي ما همه از غم خميده است
مستوجب كدام گناهيم ما همه
تو آفتاب و آبي و سرمايه حيات
بي تو بدون پشت و پناهيم ما همه
رفتي و سرنوشت زمين را گره زدي
با اين شبي كه هيچ نخواهيم ما همه
بعد از تو، يخ تمام جهان را فرا گرفت
اينگونه گر دهانه آهيم ما همه
روز و شب است و شوق تماشاي روي تو
پا تا به سر تمام نگاهيم ما همه
مثل ستاره ها و نگاه درخت ها
بازآ ببين كه چشم به راهيم ما همه
----------------------
عزيزالله زيادي