شعر: غرق نور

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

به آفتاب بگو كي ظهور خواهي كرد

تمام چشم مرا غرق نور خواهي كرد

دوباره برگ درختان به شوق مي آيند

چو بشنوند غريبه! ظهور خواهي كرد

تو همچو بوي محبت زپشت پنجره ها

درون ذهن شقايق خطور خواهي كرد

نگاه شوق واميدم به آن دم صبحي است

كه خاك را به قدومت چو طور خواهي كرد

تمام روز و شبم مثل همدگر شده اند

تو كي زكوچه هستي عبور خواهي كرد؟

--------------------
مصطفي كارگر