ذكر توسل به حضرت زهرا (س)

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

و اسماء نيز خوب به وصيت خديجه عمل كرد در شب زفاف با او بود، در شب شهادت هم با او بود (1) مشهور است كه مى گويد: هنگام غسل دادن زهراى اطهر على عليه السلام جسد را غسل مى داد و من آب مى ريختم. يك وقت ديدم حضرت دست از غسل دادن كشيد و شروع به گريه كردند. عرض كردم: ياعلى! چه شد، شما كه ما را امر به صبر مى فرموديد؟ (به خاطر بچه ها هم كه شده بايد خوددارى كنيد) فرمود:
اسماء! و ان عز على فراقها، لكنى لما و صنعتها على المغتسل؛ راءيت ضلعا من اضلعها مكسور
اسماء! گرچه مصيبت فقدان زهرا خيلى سخت است ولى گريه على براى چيزى ديگرى است؛ وقتى او را غسل ميدادم، ديدم يكى از دنده هايش شكسته، ولى تا كنون به من نگفته بود.
اكنون كه حال خوبى داريد چند كلمه بيش تر بخوانم ثوابش براى گذشتگانمان باشد.
بعد از غسل و كفن خواست بندهاى كفن را ببندد، حضرت نگاهى به گوشه اتاق كرد؛ ديد فرزندان زهرا، حسن و حسين، زينب و ام كلثوم ايستاده اند، و خيره خيره به جسد مادر نگاه مى كنند فرمود:
يا حسن! ياحسين! زينب! ام كلثوم! هلموا و تزودوا من امكم فاطمة؛ بياييد عزيزانم، بياييد از مادرتان توشه برداريد ديگر او را نخواهيد ديد، پچه ها آمدند خود را بر جسد مادر انداختند امير مؤ منان فرمود:
خدا را شاهد مى گيرم؛ فاطمه ناله اى زد و دست ها را از كفن بيرون آورد و يك دست بر گردن حسنش و يك دست بر گردن حسينش انداخت، آنگاه آوازى بگوشم رسيد: تا على ارفعهما و لقد و الله ابكيا ملائكة السماوات؛ على اين دو يتيم را از مادر جدا كن؛ به خدا قسم ملايكه هاى آسمان ها را به گريه درآوردن (2).
اميرالمؤ منين عليه السلام با ملاطفت و مهربانى آنها را از جسد مادر برداشت اما كربلا! چگونه سكينه را از جسد پدر جدا كردند!؟
اجتمعت عليها عدة من الاعراب، فجروها عن جسد ابيها من نميدانم؟ دختر سه ساله را كه يك نفر هم مى تواند كشان كشان و به روز از جسد پدر جدا كند ديگر عده اى از اعراب براى چه؟
لاحول ولاقوة الا بالله العلى العظيم.
----------------------------------------------
1-بحارالانوار، ج 43، ص 154
2-بحارالانوار، ج 43، ص 179
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)