استدلال امام رضا عليه السلام بر ماءمون

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

بحارالانوار، از كتاب الفصول سيد مرتضى نقل مى كند: (1) هنگامى كه امام رضا عليه السلام و ماءمون در خراسان بودند، يك روز با هم قدم مى زدند. ماءمون عرض كرد: يا اباالحسن! من درباره يك موضوع، فكر كرده ام كه ما و شما در نسب مثل هم هستيم و فضيلت هر دو طايفه (يعنى بنى عباس و اولاد ابوطالب) يكسان است و به نظر من، تعصب و هواى نفس سبب شده كه شيعيان، شما را افضل و برتر بدانند.
حضرت فرمود: اين سخن تو پاسخ داد اگر مايلى جوابت را بگويم و اگر مايل نيستى كه هيچ ماءمون و عرض كرد: من اين موضوع را ياد آور شدم كه اگر شما پاسخى داريد، بفرماييد.
امام رضا عليه السلام فرمود: اى ماءمون! تو را به خدا قسم، مى دهم! اگر فرضا، الان رسول خدا صلى الله عليه و آله از پشت تپه زنده شود و به قدرت خدا ظاهر شود و از تو دخترت را خواستگارى نمايد، آيا دخترت را به ازدواج آن حضرت در مى آورى؟ ماءمون گفت: سبحان الله مگر مى شود: كسى از رسول خدا صلى الله عليه و آله روگردان باشد؟
امام رضا عليه السلام فرمود: حال چه فكر مى كنى، آيا حلال است كه، آن حضرت دختر مرا خواستگارى نمايد؟
ماءمون كمى ساكت ماند، بعد گفت: آرى به خدا قسم شما از نظر رحم، به رسول خدا صلى الله عليه و آله نزديكتر هستيد (يعنى درست است كه ما هر دو فرزندان عموى پيامبريم، ولى شما مادرتان فاطمه اطهر - دختر رسول خدا - است و ما اين امتياز را نداريم).
تا كور شود هر آنكه نتواند ديد.
بحر نبوت دو گهر پروريد

چون كه به درياى ولايت رسيد

بى حد و مواج، هم اين و هم آن

بينهما برزخ لايبغيان

نور و صفاشان، به هم آويخته

پش شده لبريز و گهر ريخته

آن دو گهر فاطمه را نور عين

لؤ لؤ و مرجان حسن است و حسين (2)

آرى، براى فرزند حضرت زهرا، چه بدون واسطه و چه با واسطه ائمه اطهار عليهم السلام و همه جا و به مناسبت هاى مختلف تذكر داده اند.
----------------------------------------------
1-بحارالانوار، ج 10، ص 349
2-ديوان حسان اى اشكها، بريزيد، ص 107
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)