شعر «پیغمبر را نکو همسر، خدیجه»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

h-khadijeh-ezdevaj02

عزیز قلب پیغمبر، خدیجه!
یقین باشد پس از زهرا و زینب
بود از هر زنی برتر، خدیجه!
پناه امتی بود و نبی را
به روز بی کسی یاور، خدیجه!
گهی غمخموار او هنگام سختی
صفا بخش دل شوهر، خدیجه!
گهی با خنده ی نوش آفرینش
سُرور قلب آن سرور، خدیجه!
میان دلبران همتای او کیست؟
دل لولاک را دلبر، خدیجه!
زنی چون حوریان مجذوب شوهر
همه آسایش همسر، خدیجه!
گرفته با ادب چون هاله ی نور
چراغ وحی را در بر، خدیجه!
به طوفان بلا چون کوه محکم
به کشتی امان لنگر، خدیجه!
مبارز محرمی همراز و نستوه
شکوه غم ز پا تا سر، خدیجه!
توان بخش صفوف مؤمنان بود
به تنهایی چو یک لشکر خدیجه!
چو می شد سنگباران خانه ی او
به پیش مصطفی سنگر، خدیجه!
به شام تار خورشید نبوت
بود مهتاب روشنگر، خدیجه!
چه خوش الله اکبر گفت و بگذشت
ز جان و مال و سیم و زر، خدیجه!
همین وارستگی شایسته ی اوست
چو زهرا را بود مادر، خدیجه!
کشد بار عطای آسمانی
چو باشد مادر کوثر، خدیجه!
چه کوثر آن که یکتا همچو طاهاست
صدف شد بر چنین گوهر، خدیجه!
ز نامش مادران بر خود ببالند
که دارد یک چنین دختر، خدیجه!
----------
پیروی