متن ادبی «و این ویرانه های اندوه در باد»

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

مریم سقلاطونی
دقایق سنگینی بود.
سنگ بود که می‏بارید.
نیزه بود که خون می‏چکاند.
و شلاق‏ها که می‏چرخیدند و زخم می‏شدند .
و ناله‏ها که می‏روییدند و خون می‏شکفتند   ***  و چشم‏ها که آوار می‏شدند و شعله می‏زاییدند
خدا نخواست از این بیشتر، بی‏پناهی‏ات را ببیند  ***  آسمان نتوانست بیش از این حوصله کند.
زمین نتوانست از این بیشتر، شاهد رنج تو باشد.  ***  باران خون، کوچه‏ها را درنوردید.
سیل اشک، پنجره‏ها را در هم کوبید.  ***  توفان، پنجه بر گیسوان شام انداخت.
تاریکی از در و دیوار بالا رفت.  ***  مصیبت، زمین را مچاله کرد.
شام غریبی بود.
شام سنگدلی‏ها و شقاوت ها  ***  شام دربدری‏ها و مصیبت‏ها
شام دل آزاری ها  ***  شلاق‏ها، احترام تورا نگه نداشتند
کوچه‏های شقی، انگشتان به خار خلیده‏ات را نادیده گرفتند  ***  خرابه‏ها، کفش‏های سه‏سالگی‏ات را طعنه زدند.
تازیانه‏ها، پیش پایت سر خم نکردند
دهان‏های تهمت، از چشم‏های معصومت شرم نکردند.  ***  دندان‏های تیز و گرسنه، روشنان گیسوانت را دریدند
رگبارهای شب و تازیانه، کوتاه نیامدند.  ***  مردان شقاوت، کودکی‏ات را رحم نکردند.
شامِ بی‏حرمتی بود.  ***  شامِ بی‏خبری بود.
شامِ گرسنگی دروغ بود.  ***  شامِ سیری دیوسیرتی بود.
شامِ حیوان سیرتی بود.  ***  شامِ درنده خویی بود.
کوچه‏ها، زخمه آتش می‏زدند.  ***  لبخنده‏ها، مست متولد می‏شدند.
چشم‏ها، مست به بار می‏نشستند.  ***  شامِ دل گرفتگی مداوم بود؛
شامِ دست‏های نیازمندِ حریص.  ***  شامِ تالارهای سیاه‏بخت.
شامِ دریچه‏های تاریک اشرافی.  ***  شامِ پنجره‏های فروبسته.
تو بودی و زنی صبور که آواز گوشواره‏هایت را در گوش باد می‏خواند.  ***  تو بودی و کفش‏های سه سالگی که بر شانه‏های کاروان رها بودند.
تو بودی و دستان کوچکی که پرندگی مشق می‏کرد.  ***  تو بودی و گونه‏های سرخی که شادی می‏پراکند.
شام ساده‏لوحی بود.  ***  شام فخر فروشی بود
شام فریادهای جگرخراش!  ***  کوچه‏ها، گرگ می‏شدند
مرگ در ویرانه‏ها، پناه می‏گرفت  ***  دهان‏ها، به لکنت می‏افتادند
کاروان بر مرگ فایق می‏آمد  ***  زنجیرها را در هم می‏شکست
تشنگی دیدار پدر بر تو غلبه می‏کرد.  ***  شراره شمشیر بود و ضربه‏های مهلک تازیانه
و سنگبارانِ بدن‏های معصوم  ***  و دقایق بی‏رغبتِ اندوه
و صدای روشن کودکانه‏ات:
پدر! چه کسی تو را به خاک و خون کشید؟  ***  پدر! چه کسی رگ‏های تو را برید؟
پدر! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟
پدر....
------------------------------------
شماره صفحه در مجله: 122

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page