شعر «اوّلین قربانی»

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

ای سلام‌‌الله بر جان و تنت!    
اشك و خونم، هر دو وقف دامنت
سر به زیر تیغ و چشمم سوی تو    
نقد جانم رو‌نمای روی تو
خوش بُوَد با اشك دامن‌دامنم    
عكس لبخند تو در زخم تنم
كیستم من؟ اوّلین قربانی‌ات    
جان دو قربانی‌ام، ارزانی‌ات
دور كعبه یاد ما كن، یا حسین!    
مسلمت را هم دعا كن، یا حسین!
اوّلین سرباز میدانت منم    
ذبحِ پیش از عید قربانت منم
حجّ من در كوی تو، قربان شدن    
حجّ تو در موج خون، عریان شدن
حجّ من، داغ دو طفل بی‌ سر است    
حجّ تو، داغ علیّ ‌اكبر است
با وجود ن كه مدیون تو‌اَند    
كوفیان لب‌تشنه‌ی خون تواَند
ای عزیز جان پیغمبر! میا    
گر می‌یی با علی‌اكبر میا
تو چو خورشیدیّ و اصغر، ماه توست    
چشم تیراندازها در راه توست
مست صهبای وصالم كن، حسین!    
یوسف زهرا! حلالم كن، حسین!
میثم، غلام‌رضا سازگار"
---------------------------------
از صیام تا قیام، ج 2، ص 6 ـ 223 (28/ 12).