01 - جريان ولادت حضرت فاطمه عليها السلام چگونه بود؟

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

درباره داستان ولادت حضرت فاطمه‏ عليها السلام به روايتى كه شيخ صدوق‏ قدس سره روايت كرده اشاره مى ‏كنيم :
مفضل بن عمر مى ‏گويد : از حضرت صادق‏ ‏عليه السلام سئوال كردم: ولادت حضرت فاطمه‏ عليها السلام  چگونه بود؟

حضرت فرمودند : چون خديجه با پيامبر ازدواج نمود ، زنان مكه به خاطر دشمنى با آن حضرت از خديجه دورى نمودند ، بر او سلام نمى ‏كردند و نمى ‏گذاشتند زنى نزد او برود.خديجه را به اين سبب وحشتى عظيم عارض شد . ولى بيشتر غم و غصه خديجه ، براى حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم بود كه مبادا از شدت دشمنى ايشان آسيبى به آن حضرت برسد . چون به فاطمه‏ عليها السلام حامله شد فاطمه در شكم با او سخن مى ‏گفت . مونس او بود و او را دعوت به صبر مى ‏نمود . روزى پيامبر داخل شد ؛ شنيد كه خديجه با شخصى سخن مى ‏گويد؛ فرمود : اى خديجه! با كه سخن مى ‏گويى؟
خديجه گفت : فرزندى كه در شكم من است ، با من سخن مى ‏گويد و مونس من است .
حضرت فرمود : اينك جبرئيل مرا خبر مى ‏دهد كه اين فرزند ، دختر است . اوست نسل طاهرِ با ميمنت و بركت . حق تعالى نسل مرا از او به وجود خواهد آورد ، از نسل او امامان و پيشوايان دين به هم خواهند رسيد . حق تعالى بعد از انقضاى وحى ، ايشان را خليفه‏ هاى خود در زمين خواهد گردانيد .
وقتى كه ولادت جناب فاطمه‏ عليها السلام نزديك شد  خديجه كسى را به سوى زنان قريش فرستاد كه نزد او حاضر شوند . آنها در پاسخ او گفتند : فرمان ما نبردى و سخن ما را قبول نكردى . همسر يتيم ابوطالب شدى  ، كه فقير است و مالى ندارد . به همين سبب ما به خانه تو نمى ‏آييم ، و متوجه امور تو نمى ‏شويم.
خديجه بسيار اندوهناك گرديد . در اين حالت ناگاه ديد كه چهار زن گندم گون بلند بالا نزد او حاضر شده ، كه به زنان بنى هاشم شبيه بودند . خديجه از ديدن ايشان ترسيد . يكى از آنها گفت :
اى خديجه! نترس ، ما فرستادگان پروردگاربه سوى تو هستيم ، و پشتيبانان تو . منم ساره ، همسر ابراهيم  ‏عليه السلام ؛ و دوم آسيه ، دختر مزاحم است كه رفيق تو خواهد بود در بهشت؛ و سوم مريم ، دختر عمران است؛ و چهارم كلثوم ، خواهر موسى بن عمران است .
حق تعالى ما را فرستاده است كه در وقت ولادت ، نزد تو باشيم؛ و كمك كار تو باشيم ...
پس حضرت فاطمه‏ عليها السلام پاك و پاكيزه فرود آمد . چون به زمين رسيد ، نور او ساطع گرديد به طورى كه خانه‏ هاى مكه را روشن گردانيد.
ده نفر از حورالعين به آن خانه آمدند . هريك ابريق و طشتى از بهشت در دست داشتند . ابريق‏ هاى ايشان مملو بود از آب كوثر . پس آن زنى كه در پيش روى خديجه بود؛ جناب فاطمه‏ عليها السلام را برداشت و به آب كوثر شست وشو داد . دو جامه سفيد بيرون آورد كه از شير سفيدتر؛ و از مشك و عنبر خوشبوتر بود . فاطمه‏ عليها السلام را در يك جامه از آن پيچيد و جامه ديگر را مقنعه او گردانيد . پس او را به سخن درآورد ، فاطمه‏ عليها السلام گفت : «اشهد ان لا اله الا اللّه و ان ابى رسول اللّه سيد الانبياء و ان بعلى سيد الاوصياء و ولدى سادة الاسباط»
آنگاه بر هر يك از آن زنان سلام كرد ، و هر يك را به نام ايشان خواند . پس آن زنان شادى كردند . حوريان بهشت خندان شدند؛ و يكديگر را به ولادت آن سرور زنان عالميان بشارت دادند . در آسمان نور روشنى هويدا شد؛ كه قبل از آن چنان نورى مشاهده نكرده بودند . پس آن زنان مقدسه  خطاب به خديجه كردند و گفتند : بگير اين دختر را ، كه طاهره و مطهّره است و پاكيزه و بابركت مى ‏باشد . حق تعالى او و نسل او رابركت داده است .
ولادت با سعادت آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الاخر سال دوم بعثت يا سال پنجم  بعثت بوده است.
علامه مجلسى‏ قدس سره در حياة القلوب  از صاحب عُدَد روايت كرده است كه : پنج سال بعد از بعثت پيامبر صلى الله عليه وآله حضرت فاطمه (س) ‏ از خديجه (س) متولد شد.(2)
--------------------------------------------------------------
2) منتهى الامال با تلخيص.