اتمام حجت خدا و معصومين (عليهم السلام)

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

مجموعه وقايعی سر نوشت ساز كه « خطبه غدير » شاخص ترين و زنده ترين سند آن است . اين خطبه ، قانون نامۀ زير بنائی و آبروئی ابدی اسلام است كه چكيده آن جملۀ
« من كنت مولاه فعلی مولاه »
ونتيحه آن در ولايت امير المومنين است . غدير در يك جمله كوتاه و يا يك سخنرانی مفصل خلاصه نمی شود در حاشيه اين خطابه ، مطالب و جريانات بسياری هست كه می توانيم از مجموع آنها به عنوان « واقعه غدير » ياد كنيم و تصوير كاملی از آن ترسيم كنيم .
اگر غدير در عينيت جامعه تحقق می يافت اختلاف و تفرقه ار نبود تا نياز به احتجاجها ومناظرات برای اثبات بنيادهای ولايت باشد نفرين خداوند بر آنان كه زلال غدير را گل نمودند و نسلهای را از نوش گوارای آن محروم ساختند و صلوات و رحمت و بركات خداوند بر امامان دلسوز امت كه برای نجات غرق شدگان در فتنه سقيفه به حفظ و احيای غدير در شرايط مختلف پرداختند.
نمونه های بارز اين احتجاجات و استدلالها و يا د آوريهای غدير توسط خود ائمه عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است تمام راويانی كه در ط.ل هزار و چهار صد سال حديث غدير را روايت كرده اند نيز به گونه ای جهاد خود را در مقابله با اهل سقيفه به نمايش گذاشته اند .
علمای شيعه در دوران غيبت امام زمان عجل الله فرجه پرچم دفاع از غدير را به دوش كشيده اند . ودر پای آن مقاومت نموده اند وحتی امروزه دامنۀ اين احتجاجات از كتابها و جلسات بالاتر رفته ودر كنفرانسها وبه صورت برنامه های راديويی و تلويزيونی و حتی در اينترنت مطرح شده است.
در حال حاضر نمونه هايی از اين احتجاجات و اتمام حجتها كه بخشی  از صدها هزار مورد آن است تقديم می شود .
*-اتمام حجت خداوند با غدير
در غدير حارث فهری معترضانه از خدا در خواست عذاب كرد خداوند هم فورا سنگی از آسمان فرستاد و او را جلوی چشم همه هلاك كرد واين ماجرا به عنوان اولين اتمام حجت مستقيم خداوند ثبت شد. ( بحار الانوار: ج37 ، ص 136،162 ، 167)
*-عده ای از منافقين نزد پيامبر ( صلی الله عليه و آله ) آمدند و آن حضرت آيت ونشانه ای خواستند پيامبر صلی الله عليه وآله  فرمود: آيا در روز غدير خم برای شما كافی نبود؟ آنگاه كه من علی را به امامت منصوب نمودم ، منادی از آسمان ندا داد : « اين ولی خداست ، تابع او باشيد و گرنه عذاب خدا بر شما نازل می شود.
1- امير المومنين عليه السلام در زمان خلافت ظاهری خود عده ای از شاهدان عينی غدير را به خدا قسم داد كه برخيزند و در مقابل مردم آنچه ديده اند شهادت دهند. عده ای برخاسته و شهادت دادند ولی هشت نفر ابا كردند حضرت فرمود : « اگر شما دروغ می گوييد و بهانه ای می آوريد در حالی كه در غدير حاضر بوده و شنيده ايد خدا هر يك از شما را به بلايی آشكار گرفتار كند». بدينگونه سی سال پس از واقعه غدير بار ديگر اتمام حجت پروردگار ظاهر شد وهر يك از اينان به مرضی گرفتار شدند به طوری كه همه ديدند. مبتلا شدگان مردم اقرار می كردند كه ما با دعای حضرت به عذاب الهی دچار شديم .( بحار الانوار : ج4 ص 54)
2- اتمام حجت پيامبر صلی الله عليه وآله با غدير
*- چادر نشينی از اطراف مدينه از حضرت مدينه پرسيد: حاجيان قوم من خبر آوردند كه در غدير خم اطاعت علی را واجب كرده ای ، آيا اين از جانب خدا بوده است؟
فرمود : « خدا آن را واجب كرده، و اطاعت او را براهل آسمان و رمين واجب نموده است » ( اثبات الهداة : ج2، ص 126، ح535)
*- از پيامبر صلی الله عليه وآله منظور از « من كنت مولاه......» را پرسيدند فرمود: « .... هركس من صاحب اختيار اويم و نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم علی بن ابی طالب صاحب اختيار اوست و نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است و در برابر او برايش امری نيست.( اثبات الهداة : ج2، ص126، ح 535)
3-اتمام حجت امير المومنين عليه السلام با غدير
*- هفت روز پس از رحلت پيامبر صلی الله عليه وآله امير المومنين عليه السلام به مسجد آمدند و خطاب به مردم ضمن سخنانی فرمودند: « پيامبر صلی الله عليه وآله به حجة الوداع رفت وسپس به غدير خم آمد و در آنجا شبيه منبری برای او ساخته شد و بر فراز آن رفت و بازوی مرا گرفت و بلند كرد به حدی كه سفيدی زير بغلش ديده شد و در آن مسجد با صدای بلند فرمود: « من كنت مولاه فعلی مولاه » ، خداوند در آن روز اين آيه را نازل كرد : « اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتی و رضيت لكم الاسلام دينا »( اثبات الهداة : ج2، ص 18 ، ح72)
*- بار اول كه امير المومنين عليه السلام را به اجبار برای بيعت آوردند و حضرت امتناع كرد در آنجا فرمود : « ..... گمان ندارم پيامبر صلی الله عليه وآله در روز غدير خم برای احدی حجتی وبرای گوينده ای سخنی باقی گذاشته باشد قسم می دهم كسانی را كه از پيامبر صلی الله عليه وآله در روز غدير « من كنت مولاه فعلی مولاه » را شنيدند كه برخيزند و شهادت دهند .
داوزده نفر از اهلف بدر برخاستند وبه ماجرای غدير شبهات دادند وساير مردم هم در اين باره مطالبی گفتند به طوری كه عمر از ترس مجلس را تعطيل كرد!! (بحارالانوار: ج29، ص35-37)
*- روزی ابوبكر به امير المومنين عليه السلام گفت : اگر كسی كه به او اطمينانداشته باشم شهادت دهد كه تو به خلافت سزاوارتی آن را به تو می سپارم !!
حضرت فرمود:  ای ابوبكر ، مطمئن تر از پيامبر سراغ داری ؟! آن حضرت در چهار مورد برای من از تو و عمر و عثمان و عده ای از همرا هيانت بيعت گرفت مه يكی از آنها روز غدير در بازگشت از حجة الوداع بود . ( بحار الانوار : ج28 ، ص 186)
*- در زمان عمر ، در مسجد پيامبر صلی الله عليه وآله مجلسی از بنی هاشم تشكيل شد و اميرالمومنين عليه السلام بدعتهای ابوبكر و عمر را شمردند واز جمله فرمودند: « عمر بود كه در روز غدير خم وقتی پيامبر صلی الله عليه وآله امر برای ولايت نصب كردعليه السلام بدعتهای ابوبكر و عمر را شمردند واز جمله فرمودند: « عمر بود كه در روز غدير خم وقتی پيامبر صلی الله عليه وآله امر برای ولايت نصب كرد، با رفيقش ابوبكر گفتگو كردند . آنگاه كه كار معرفی و منصوب شدن من  پايان يا فته بود.
ابوبكر گفت : « اين واقعا كرامت بزرگی است»! عمر با تندی به او نگاه كرد و گفت « نه به خداقسم ، ابدا اين سخن او را گوش نمی دهم واز او اطاعت نمی كنيم » ، سپس به او تكيه داد و با تكبير به راه افتادند. ( كتاب سليم : ح 14)
4-اتمام حجت حضرت زهراء  عليها السلام با غدير
هنگامی كه اهل سقيفه بر در خانۀ امير المومنين عليه السلا م برای بيع آن حضر هجوم آوردند حضرت زهراء عليها السلام پشت در آمد وفرمود : « گويا شما نمی دانيد پامبر صلی الله عليه وآله در روز غدير خم چه فرمو؟! به خدا قسم در آن روز برای علی بن ابی طالب پيمان ولايت را بست تا اميد شما را از آن قطع كند ولی شما ارتباط بين خود و پيامبرتان را قطع كرديد!
خدا بين ما وشما در دنيا و آخرت حكم خواهد كرد .( بحار الانوار :ج43، ص161)
*- در روزهای آخر عمر حضرت زهراء عليها السلام ، عده ای از زنان مهاجر و انصار به عيادت آن حضر آمدند ، در اين فرصت حضرت مطالبی دربارۀ امامت امير المومنين عليه السلام فرمودند ، و زنان آن مطالب را برای مردان خود نقل كردند ، در پی آن عده ای از سر شناسان مهاجر و انصار به عنوان عذر خواهی نزد حضرت آمدند و می گفت ، هرگز با ديگری به جای او بيعت نمی كرديم!!
حضرت فرمود: از من دور شويد كه عذری از شما پذيرفت نيست بعد از روز غدير خم خداوند هيچ دليل و عذری برای احدی باقی نگذاشته است.( بحار الانوار : ج43، ص161)
5 – اتمام حجت امام حسن عليه السلام با غدير
پس از شهادت امير المومنين عليه السلام و صلح امام حسن عليه السلام معاويه وارد كوفه شد و قرار شد رد مسجد كوفه آن حضرت و معاويه منبر بروند و مسئله صلح را برای مردم بيان كنند. پس از آنكه معاويه مطالب خود را گفت ، امام حسن عليه السلام بر فراز منبر مطالبی در مظلوميت امير المومنين عليه السلام بيان كرد و فرمود: « اين امت پدرم را رها كردند و در غدير  با او بيعت كرند در حالی كه خودشان ديدند كه پيامبر صلی الله عليه وآله پدرم را در روز غدير خم منصوب فرمود وبه آنان دستور داد حاضرانشان به عائبان خبر دهند.(بحار الانوار : 10، ص139)
6- اتمام حجت امام حسين عليه السلام با غدير
يك سال قبل از مرگ معاويه و يك سال فبل از واقعه عاشورا ، امام حسين عليه السلام در موسم حج در منی هفتصد نفر را در خيمه خود دعوت كرد كه دويست نفر آنان اصحاب پيامبر صلی الله عليه وآله بودند . در آنجا خطابه ای ايراد كردند و ضمن نكوهش اقدامات معاويه بر ضد امير المومنين عليه السلام ، مناقب آن حضرت را برشمردند و از آنان اقرار گرفتند از جمله فرمودند : شما را به خدا قسم می دهم آيا میدانيد كه پيامبر صلی الله عليه وآله در روز غدير خم علی بن ابی طالب را منصوب نمود و ولايت را برای او اعلام كرد و فرمود : بايد حاضران به غايبان برسانند؟ جمعيت حاضر گفقتند : آری  به خدا قسم ( كتاب سليم : ح26)
7- اتمام حجت امام زين العابدين عليه السلام با غدير
يك نفر از امام زين العابدين عليه السلام پرسيد: معنای كلام پيامبر صلی الله عليه وآله چيست كه فرمود : « من كنت مولاه فعلی مولاه فرمود به آنان خبر داد كه علی بن ابی طالب عليه السلام امام بعد از اوست.( اثبات الهداة : ج2، ص34 ، ح139)
8- اتمام حجت امام باقر عليه السلام با غدير
ابوبصير به امام باقر عليه السلام عرض كرد : مردم می گويند چرا خداوند نام علی و اهل بيتش عليهم السلام را در قرآن نياورده است ؟
حضرت فرمودند: خدا نماز را نازل كرده و عدد ركعات آن را پيامبر صلی الله عليه وآله  بيان فرموده ئ همين است زكات وحج و آيه « اطيعوا الله واطيعوا الرسول واولی الامر منكم » را نازل نمود كه دربارۀ علی و حسن وحسين عليهم السلام فرمود : ودر كلمۀ « اولوا الامر »  پيامبر صلی الله عليه وآله دربارۀ علی عليه السلام فرمود : « من كنت مولاه فعلی مولاه ...) اگر آن حضرت سكوت می كرد و اهل آيۀ اولوالامر را معرفی نمی كردند آل عباس و آل عقيل و ديگران آن را ادعا می كردند وقتی پيامبر صلی الله عيه وآله صاحب اختيار مردم بود چون آن حضرت ولايت اورا به مردم ابلاغ فرموده واورا منصوب نموده بود ( بحار الانوار : ج 35، ص 311)
9- اتمام حجت امام صادق عليه السلام با غدير
*- آن حضرت در بيان اينكه غدير آخرين رسالت پيامبر صلی الله عليه وآله فرمود: خداوند در قرآن پيامبر ش فرمود: « فاذا فرغت فانصب والی ربك فارغب » يعنی آنگاه كه از رسالت فراغت يافتی علم ونشانه خود را نصب كن و وصی خود را معرفی كن و فضيلت او را بيان كن ....» پيامبر صلی الله عليه و آله هم در بازگشت از حجة الوداع ندا داد تا مردم جمع شوند و فرمود : من كنت مولاه فعلی مولاه ...» ( اثبات الهداة : ج2 ، ص4، ح7) *
*- آن حضرت پس از نقل واقعه غدير اين آيه را خواندند كه : « يعرفون نعمة الله ثم ينكرونها » يعنی نعمت خدا را می شناسند ودر روز سقيفه آن را انكار می كتتد( بحار الانوار : ج6، ص53)
10- اتمام حجت امام كاظم عليه السلام با غدير
*- امام كاظم عليه السلام در بيان توطئه منافقان در غدير چنين فرمودند : آنگاه كه پيامبر صلی الله عليه و آله در روز غدير خم اميرالمومنين عليه السلام را منصوب كرد و به بزرگان مهاجران و انصار دستور داد با او بيعت كنند آنان در ظاهر بيعت كردند ولی‌ بين خود نقشه دو توطئه را ريختند يكی اينكه امر خلافت را پس از پيامبر صلی الله عليه وآله بگيرند ، ديگر اينكه در صورت امكان هر دو بزرگوار را بكشند .......( بحار الانوار : ج6، ص53)
*- در ايامی كه حضرت موسی بن جعفر عليه السلام در زندان بودند ، روزی هارون حضرت را احضار كرد و مسائلی را سؤال نمود كه از جمله دربارۀ اهل بيت عليهم السلام بر مردم بود حضرت فرمود: ما می گوييم ولايت همه خلايق با ماست ....... ما اين ادعا را از كلام پيامبر صلی الله عليه وآله در غدير خم داريم كه فرمود : « من كنت مولاه فعلی مولاه » ( بحار الانوار : ج48 ، ص 147)
11- اتمام حجت امام رضا عليه السلام با غدير
در روزهای اول ورود امام رضا عليه السلام به شهر مرو در خراسان مردم بحثهای زيادی دربارۀ امامت مطرح كرده بودند و به خصوص در روز جمعه در مسجد جامع شهر جمع شده بودند و در اين باره صحبت می كردند . وقتی اين خبر به صورت حضرت رسيد تبسمی كردفرمود : ..... خداوند در حجة الوداع كه آخر عمر پيامبر صلی الله عليه وآله در آيه:    «اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتی‌ و رضيت لكم الاسلام دينا »  را نازل كرد ....پيامبر از اين جهان نرفت مگر آنكه ... علی عليه السلام را علم و امام برای آنان منصوب فرمود.
( غبيت نعمانی : ص 218، ح6)
12- اتمام حجت علی النقی عليه السلام با غدير
*- اهل اهواز نامه ای به امام هادی عليه السلام نوشتند و سوالاتی را مطرح كردند حضرت در پاسخ آنان نامه ای نوشتند و جواب سوالاتشان را دادند واز جمله فرمودند : ما اين آيه را در قرآن می يابيم كه : « انما وليكم الله ورسوله والذين امنوا .....» روايات متفق است كه اين آيه دربارۀ امير المومنين عليه السلام است بعد پيامبر صلی الله عبيه وآله علی بن ابی طالب عليه السلام را از بين اصحابش جدا كرد و اين عبارت را بكار برد : « من كنت مولاه فعلی مولاه » از اين ارتباط می فهميم كه قرآن به درستی‌ اين اخبار و حقانيت اين شواهد گواهی می دهد.( بحار الانوار ج2، ص 226)
13- اتمام حجت امام عسكری عليه السلام با غدير
اسحاق بن اسماعيل از نيشابور برای امام حسن عسكری عليه السلام نامه ای نوشت وسائلی را مطرح كرد . آن حضرت جواب نامه را توسط نمايندگان خود برای او فرستادند كه يكی از فرازهای آن چنين است .
آنگاه كه خداوند با بياد داشتن اوليايش بعد از پيامبر بر شما منت گذاشت ، خطاب به پيامبرش فرمود: « اليوم اكملت لكم دينكم الی آخر ...
حسن بن ظريف به امام عسكری عليه السلام نامه ای نوشت و معنای « من كنت مولاه فعلی مولاه » را سوال كرد حضرت در پاسخ نوشتند مقصود حضرت آن بود كه او را علم و علامتی قرار دهد كه هنگام اختلاف حزب خداوند با آنان شناخته شوند .( اثبا ت الهداة : ج2، ص139، ح 606)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page