ولايت، قـلبي تپـنده

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

براستي غدير خم چه ارزشي را براي ما انسان ها، به عنوان امت اسلامي، به ارمغان آورده است که نسبت به همه آن وقايع و رخدادهاي قبل از اسلام و بعد از بعثت پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) افضل مي باشد؟
پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) 23 سال کوشيدند؛ آنچنان که به فرموده ي خودشان هيچ نبي اي به اندازه ي ايشان اذيت نشده است. (1) با وجود آن که حضرت زکريا را ميان تنه ي خالي درخت گذاشتند و با درخت اره کردند، 950 سال نوح پيامبر را آزردند و خون به دلش کردند، حضرت موسي را از ديار خود بيرون نمودند، ابراهيم خليل الرحمان را در آتش انداختند و... ؛ ولي پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) مي فرمايد هيچ کدام به اندازه ي من اذيت نشدند. مشقاتي که پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) تحمل کرده اند با تمامي انبياء گذشته قابل مقايسه نيست. آنقدر پيامبر براي ابلاغ وحي زحمت مي کشيدند که خداوند مي فرمايد: "طه! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خود را به زحمت بيفكنى‏!" (2)
يعني مي فرمايد چرا خودت را به مشقت مي اندازي؟  تو تنها ابلاغ کن : " پيامبر وظيفه‏اى جز رسانيدن پيام [الهى‏] ندارد؛ [و مسؤول اعمال شما نيست‏]." (3) و بيش از اين خودت را اذيت نکن.
با اين وجود قرآن در حجة الوداع و در واقعه ي غدير در مورد وصايت امام علي (عليه السلام) مي فرمايد: "اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است‏، كاملاً [به مردم‏] برسان‏! و اگر نكنى‏، رسالت او را انجام نداده‏اى‏!" (4) (5)
از نظر قرآن کريم، تمامي زحمات پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) يک طرف و اعلام ولايت علي بن ابيطالب (عليه السلام)  يک طرف است. بايد دو کفه ي ترازو را در نظر بگيريم، اگر بيست و سه سال خون دل خوردن هاي پيامبر، ابلاغ پيامبر، جهاد پيامبر، و عبادت پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم)؛ در يک کفه ي ترازو قرار بگيرد و اعلام مقام ولايت اميرالمومنين (عليه السلام) در کفه ي ديگر؛ به نص صريح قرآن اين کفه بر همه ي آن کفه مي چربد و بلکه با زبان بي زباني، خداوند پيامبر را تهديد مي کند که: اگر اين رسالت را عملي نکردي، همه کارهاي تو در واقع هيچ است.
حال ممکن است سوال شود پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) که دين را تبليغ کردند؛  پس عبارت "فما بلغت رسالته" (رسالت را انجام ندادي) چيست؟ پاسخ آن است که اگر ولايت نباشد، رسالت لوث مي شود. اگر امامت نباشد، قرآن تحريف معنوي مي گردد. اگر امام  از جانب خداوند در کنار کتاب الهي قرار نگيرد ، محتواي آن اجرا نمي شود. پس بالا ترين نعمتي که خدا قرار مي دهد و بوسيله آن عمر را ثمر بخش مي کند و تلاش را به نتيجه مي رساند، قرار دادن هدايت گر الهي است.
اگر تحليلي تاريخي انجام دهيم، خواهيم ديد که قرآن کتابي است، مشتمل بر مجموعه مقرراتي به عنوان فرمان، دستور العمل، تز، بايد ونبايد، حرام و حلال ، که از طرف پرودگار نازل گرديده است. اما بهره دهي و ثمر دهي اين دستور العمل ها، به دو شرط اساسي وابسته است:
1. فهم دقيق دين خدا ونسخه الهي.
2. اجراي دقيق اين نسخه.
عقل و نقل و تجربه ي تاريخي ثابت مي کند که اين دو شرط منهاي نظارت و امامت ولي خدا ممکن نيست ؛ قانون خدا، کتاب خدا، حرام و حلال خدا و مکتب پرودگار، در صورتي در اين عالم  سعادت، کمال و تعالي الهي ايجاد مي کند که با مقام امامت و ولايت و نظارت ولي الله همراه باشد. ما تا زماني که دين خدا رانفهميده ايم چگونه مي خواهيم از آن برخوردار شويم؟ فرض کنيد که به پزشکي مراجعه کرده ايد و ايمان داريد که پزشک درد شما را تشخيص داده است و نسخه اي که نوشته است، حساب شده مي باشد. اما نمي توانيد بفهميد که پزشک چه دستوري داده است. آيا اگر بر اساس فهم خود عمل کنيد، نتيجه مي گيريد؟
در اجراي دقيق نسخه الهي عوامل زيادي ايجاد مانع نمايد؛ پس اگر ولي الله در کنار کتاب خدا قرار نگيرد، فهم دقيق کتاب خدا ممکن نخواهد بود.
همانگونه که خداوند براي ادامه حيات جسماني ما، قلبي گذاشته است که خون را پمپاژ مي کند تا مواد غذايي لازم را به همه ي سلولها برساند و اگر قلب از کار بايستد، بدن خواهد مرد، براي هدايت جامعه نيز قلبي قرار داده است. و او امام و " ولي الله " است. خوراک جان را امام به جامعه پمپاژ مي کند. کساني که امام را نمي پذيرند حتي اگر در بالاترين سطح از علم و دانش و صنعت و تکنولوژي قرار بگيرند از جان سالمي برخوردار نيستند.
اي بشر! اگر دل به امام و ولي خدا ندادي، مثل آن است که قلبت را برداشتي و قلب مصنوعي گذاشتي. قلب مصنوعي به اندازه خودش کارآيي دارد... 
__________________________________________________________

1- "ما اوذي نبي مثل ما اوذيت"، (بحار الانوار، جلد 39، صفحه 56)
2- "طه ! ما انزلنا عليک القرآن لتشقي" ، طه (20): 1و 2
3- "ما علي الرسول الا البلاغ"، المائده (7): 99
4- در بين مفسرين و علماي اهل تسنن به عنوان نمونه، مي توان به افرادي نظير: محمد بن جرير طبري در کتاب الولايه، ابوالحسن واحدي نيشابوري در اسباب النزول، حاکم حسکاني در شواهد التنزيل و... ، و در بين مفسرين شيعي مي توان به عنوان نمونه به بزرگاني جون شيخ طوسي در تبيان، ثقه الاسلام طبرسي در مجمع البيان، علامه طباطبائي در الميزان و ... اشاره نمود که شان نزول آيه 67 سوره مائده (آيه تبليغ) را درباره واقعه غدير ذکر نموده اند.
5- "يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته"، المائده (6): 67

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page