حاجی نوری از کشکول شهید اول قدس سره روایت کرده که: حضرت امیر علیه السلام، حضرت اباالفضل را در خردسالی بر سر زانو گذاردند و حضرت زینب را بر زانوی دیگر، حضرت ابالفضل تازه به سخن آمده بودند، حضرت امیر علیه السلام به اباالفضل فرمودند: «قل واحد! فقال، واحد!! فقال له: قل اثنین، فامتنع و قال انی استحیی ان اقول اثنین بلسان، قلت به واحد»؛(31) بگو یک، حضرت عباس گفتند: یک. حضرت امیر علیه السلام فرمودند: بگو
[60]
دو.عرض کرد: با زبانی که یک گفته ام، دو نمی گویم. حضرت او را بوسیدند، حضرت زینب عرض کرد: ای پدر! ما را دوست داری؟ فرمود: بلی ای فرزند، عرض کرد: محبت خالص برای خدا است و نسبت به ما تنها می تواند شفقت و مهربانی باشد، حضرت او را بوسید.
31. خصائص العباسیه: ص 199.
با زبانی که یک گفته ام، دو نمی گویم
- بازدید: 796