در ستیغ صبر

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام جفا شد. او را از حق و حقوق خویش محروم کردند. باغ فدک را از همسرش فاطمه زهرا به زور ستاندند. به در خانه اش آتش زدند و... و...
با همه این جفاها و حق کشی ها او دندان روی جگر گذاشت و صبر پیشه کرد. و شجاعانه خشم خویش رو فرو خورد که خود - به روایت از رسول اللّه صلی الله علیه و آله - می گفت:
اَشْجَعُ النّاسِ مِنْ غَلَبَ هَواهُ / شجاع ترین مردم کسی است که بر خواسته های خویش چیره باشد.(73)
و در پاسخ کسانی که از او می خواستند دست به شمشیر برد و در برابر غاصبان خلافت قد علم کند، با قاطعیت فرمود:
«ای مردم! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات بشکنید و پیش روید؛ و از راهی که در نفرت از یکدیگر پیش گرفته اید، برگردید؛ و تاج های فخرفروشی به همدیگر را به خاک درافکنید. آن کسی رستگار شد که یا با بال و پر به پا خاست و یا گردن نهاد و بیاسود؛ این حکومت، آب گندیده ای است و لقمه ای که در گلوی خورنده اش گیر می کند، میوه چینی که آن را پیش از رسیدنش برداشت کند چون کشاورزی باشد که در زمین دیگری کاشت کند.
اگر سخن گویم، گویند که آزمندانه حکومت را خواهد و اگر سکوت کنم، گویند که از مرگ می هراسد! من و ترس از مرگ؟! آن هم پس از آن همه جهاد و جنگ؟! محال است محال.
به خدا سوگند که اُنس و اشتیاق پسر ابوطالب به مرگ بیشتر از آن اُنس و اشتیاقی است که بچّه شیرخوار به پستان مادرش دارد، بلکه من دانشی ناگشوده در دل دارم که اگر از آن دم زنم، چنان به خود می پیچید و می لرزید که ریسمان در درون چاهی عمیق و تاریک به خود می پیچد و می لرزد.»(74)
امام علی علیه السلام مصلحت اسلام و مسلمانان را که شرایطی ناخواسته آن را ساخته و پرداخته بود، در نظر داشت. ارتداد مرتدّان و تهدید روم و ایران را از نظر دور نداشت. قبایل عرب ها را خوب می شناخت و از این بسیار می ترسید که نکند در اثر اختلافات هر قبیله ای به قبله ای غیر از قبله اسلام و قرآن روی آورد و در نتیجه بشود آن که نباید بشود. برای همین «خار در چشم و استخوان در گلو، صبر پیشه ساخت.»(75)
این صبر و بردباری بیست و پنج سال به درازا کشید تا این که عثمان به دست مسلمانان خشمگین کشته شد و خلافت و حکومت در بدترین شرایط به امام علی علیه السلام سپرده شد. و مسلمانان پس از 25 سال تازه فهمیده بودند که حق را به حقدار باید سپرد. تو گویی این دیرفهمی آن هم با ربع قرن فاصله آنها را شرمنده و آشفته ساخته بود. آن چنان که مولا علی علیه السلام خود گوید:
«از این همه در شگفت نبودم مگر این که ناگهان مردم را دیدم که از هر طرف به سوی من روی آوردند تا آنجا که انگشتان پایم پایمال و پیراهنم از دو طرف پاره شد که مردمان چون گلّه گوسفندان دور سرم گرد آمده بودند.
با این حال وقتی که به کار خلافت برخاستم گروهی پیمان شکستند و گروهی از دایره دین بیرون جستند و گروهی دیگر ستمگر گشتند. گویی سخن خدای سبحان را هرگز نشنیده بودند. آنجا که می گوید:
- آن دنیای دیگر را برای کسانی نهاده ایم که در زمین گردن فرازی نجویند و راه تبهکاری نپویند که پایان کار با پارسایان است.
آری، به خدا که آن را شنیده و به درکش رسیده بودند، ولی دنیا خود را در چشم آنها به زیبایی آراست و زرق و برق آن دیده دلشان را خیره ساخت.»(76)
از آن طرف بنی امیه بودند که نزدیک به ربع قرن بود که در شام حکومت می کردند. آنان با همدستی امپراتور روم برای اسلام و مسلمانان از پیش نقشه ها کشیده بودند. بیست و پنج سال در شام و شامات مثل موش مدام همه جا لانه ساخته و زاد و ولد کرده بودند. بنی امیه به رهبری معاویه پسر ابوسفیان از شام و شامات گذشته در حجاز و عراق هم ریشه دوانده بودند تا آنجا که توانستند سه جنگ را به مسلمانان و حضرت علی علیه السلام تحمیل کنند.
برای کسی که تاریخ را با دقت مطالعه کند، به وضوح معلوم خواهد شد که کارگردانان هر سه جنگ (جمل و صفّین و نهروان) بنی امیه و امپراتور روم بوده اند.
و آن روز بیش از همه و پیشتر از همگان امام علی علیه السلام می دانست که فتنه ها همه از روم و کاخ سبز معاویه سرچشمه می گیرد و برای همین هرگز نمی خواست که جنگی در خانه مسلمانان و در میان مسلمانان پیش آید. آن حضرت همه سعی خود را برای پیش گیری از جنگ جمل به کار بست و هر راهی را که احتمال می رفت به صلح و آشتی بیانجامد با همه توانش تا آخرش رفت، امّا حماقت مردم کار را به آنجا کشانید که نباید می کشانید. زیرا که پیشترها از هر سوی در تورهای تبلیغاتی افتاده و استحمار شده بودند.
آری، معاویة بن ابی سفیان از جهل و حماقت مردم بیشترین بهره را برد تا آنجا که توانست طلحه و زبیر و عایشه و مروان و عبداللّه بن زبیر را در جبهه مخالف علی علیه السلام قرار دهد و مکه و مدینه و بصره را بر علیه علی علیه السلام برآشوبد و چنین بود که جنگ جمل در بصره درگرفت.
73 . شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، 4/395 (5840).74 . نهج البلاغه، خطبه 5.75 . همان، خطبه سوّم.76 . همان.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page