آفتابی سوزان، بر اندام کویر حجاز، تازیانه میکوبد. در بازگشت از حجةالوداع است که عطر گل های وصال، در باغ وجود پیامبر صلی الله علیه وآله شکوفا میشود. او با ضمیر زلال و یقین روشن خویش، آهنگ رحیل را میشنود. آنگاه با کلام آسمانی خود، وصیت میکند امت خویش را: «ایها الناس! من پیش از شما میروم و شما در حوض کوثر بر من وارد خواهید شد و از شما سؤال خواهم کرد که چه کردید با «دو چیز گرانبها که در میان شما گذاشتم؛ کتاب خدا و عترت که اهل بیت منند».
آری! روزهای واپسین عمر پیامبر صلی الله علیه و آله است. چند روزی برای همیشه، خورشید عمر خاتم الانبیا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله غروب خواهد کرد. شبی آغشته به بوی غربت، فضای شهر را فراخواهد گرفت. هنوز غدیر و بیعت آسمانی محمد صلی الله علیه وآله و علی علیه السلام در خانه یادها شکوفاست؛ اما دریغ و آه... .
حدیثی از جنس نور
دانش، چراغ راه انسان است در کوچه های تاریک جهالت. علم، راهی است برای رسیدن به قله خرد و دانایی. پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله در گنجینه روزگار، مروارید کلام خود را به یادگار گذاشته است تا بهای زندگی ما باشد در جاده زندگی. باشد که خویشتن خویش را دریابیم و خود را دُر یابیم. فرمود: «دانش بیاموزید؛ زیرا یاد گرفتن آن حسنه است و درس گرفتن آن تسبیح است و مباحثه آن جهاد است و یاد دادن آن به کسی که نمیداند، صدقه است».
منبع : مجله اشارات ، اسفند 1385 ، شماره 94