جارى چون فرات جاويد چون عاشورا

(زمان خواندن: 10 - 19 دقیقه)

آنچه در كربلا، در عاشوراى سال 61 ق. اتفاق افتاد، گرچه بظاهر يك حادثه مى‏ نمود، اما حماسه ‏اى عظيم و تكان دهنده بود كه وجدان هاى خفته را بيدار كرد و خون رشادت و آگاهى و حماسه، در رگ هاى امت اسلامى دوانيد. عاشوراى حسينى، به مكتبى تبديل شد كه ستمديدگان را بر ضد ظلم، مى‏ شوراند و پيروان مكتب شهادت را به مقابله با سلطه ‏هاى غير دينى و ضد دينى بر مى‏ انگيخت.


از اين رو، امامان شيعه، به عنوان يك «خط احياگر»و برنامه ‏اى بسيج كننده، روى حادثه كربلا تاكيد داشتند و همواره مى‏كوشيدند كه آن را زنده و سازنده نگه دارند. اين خط مشى، هم يك برنامه مستقل الهام ‏دهنده و تربيتى بود، هم نوعى مقابله با «سياست ‏سكوت‏» و «خط منزوى‏سازى‏» كه از سوى قدرتهاى حاكم اعمال مى‏شد.
برنامه احياگرى و ذكر، از سوى ائمه، عليهم‏السلام، و سياست‏به فراموشى سپردن و بى‏اثر ساختن و پرده ‏پوشى بر آنچه در عاشورا گذشت، از سوى حكومت هاى جور، در تقابل شديد قرار داشت، همين، سبب شد تا پيرامون محور عاشورا و كربلا، يك فرهنگ پديد آيد، فرهنگى حماسى و سياسى، بر مبناى عشق به اهل‏بيت، عليهم‏السلام، كه تجلى عشق به حق و آرمان هاى والاى مكتب بود و سبب مى‏شد «خط ائمه‏» از آن انزواى تحميلى به در آيد.
اين فرهنگ و حماسه، در برخى سنتها، مراسم، عكس ‏العمل ها، ابزار و وسائل، روزها و اماكن و... نمود و تجلى يافت. برخى از اين نمودها از اين قرار بود:
- گريه بر امام حسين، عليه‏السلام،
- زيارت كربلا،
- عزادارى محرم و سينه‏زنى و زنجيرزنى و قمه‏زنى،
- مجالس سوگوارى بر حسين، عليه‏السلام، در طول سال،
- تشكيل و تاسيس هيئت هاى عزادارى و توسل،
- ساختن تكيه‏ها و حسينيه ها و عزاخانه‏ ها،
- نذر و وقف براى اباعبدالله الحسين، عليه‏السلام، و عزادارى،
- نوحه‏خوانى و مرثيه‏سرايى و پرده‏خوانى،
- وعظ و خطابه در محافل حسينى و روضه‏خوانى
- توسل به شهداى كربلا،
- برپايى و اجراى تعزيه و شبيه‏خوانى،
- سقايى و ياد تشنگى حسين، عليه‏السلام،
- نامگذارى اماكن، مساجد، تكيه ‏ها و هيئت هاى متوسلين به نام شهداى كربلا،
- قداست تربت امام حسين، عليه‏السلام، و مهر كربلا،
- لقب «كربلايى‏» براى زائر سيدالشهداء و چاووش ‏خوانى،
- الهام‏بخشى فرات، قبر شش گوشه و گودال قتلگاه و قنداق اصغر، عليه‏السلام،
- مقتل ‏نويسى،
- گراميداشت اربعين،
- علمات و پرچم و توق و كتل،
- و... بسيارى از اينگونه محورها و موضوعات، كه شرح و بسط تاريخى همه اينها و تحليل و نقش آنها در زنده نگه داشتن حماسه عاشورا و شكل دادن به «فرهنگ عاشورا» كتابى عظيم خواهد شد. در اين نوشته، تنها به توضيحى درباره برخى روشها كه در فرهنگ اسلامى در راستاى پاسدارى از مكتب خون و حماسه حسينى نقش داشته و دارد، مى‏پردازيم .
مدايح و مراثى‏در روزگارى كه شعر و ادب، در اختيار حكام جور بود و شاعران اجير، چه براى مدح اميران و سلاطين و چه گستاخانه براى بدگويى از خاندان عصمت و طهارت، عليهم‏السلام، پول مى‏گرفتند و شعر مى‏سرودند، امامان مى‏كوشيدند تا از شعر، به عنوان سلاحى در دفاع از حق و مبارزه با ستم و افشاى چهره تزوير استفاده شود. بخصوص شاعران شيعه درباره مظلوميت ‏شهداى كربلا و كشتگان وادى عشق در عاشورا، با جانسوزترين تعبيرات، شعر مى‏سرودند و «جهاد فرهنگى‏» آنان مورد تاييد و حمايت ائمه بود.
سروده‏هاى موضعدار شاعران متعهد، در دو محور «مدايح‏» و «مراثى‏» بود و هر دو قالب در راستاى تبيين «خط حق‏» به شمار مى‏رفت.
امام صادق، عليه‏السلام، فرمود:
من قال فينا بيت‏شعر بنى‏الله له بيتا فى الجنة (1)
هر كس درباره ما خاندان، يك بيت‏شعر بسرايد، خداوند برايش خانه‏اى در بهشت‏بنا مى‏كند.
شاعرانى همچون دعبل، كميت، عبدالله بن كثير، سيد حميرى و... در اين خط عمل مى‏كردند.
علامه امينى درباره سيد حميرى كه يكى از وارسته مردان مخلص اهل‏بيت و شاعران توانمند ولايت و عاشورا و يكى از مرثيه‏سرايان بلند پايه حماسه كربلا بود، مى‏گويد:
حضور در هر مجلسى كه در آن آل محمد، صلى‏ الله‏ عليه‏ وآله، ياد نمى‏شد، او را ملول و خسته مى‏كرد و هرگز به محفلى كه خالى از آنان بود، انس و الفت نداشت (2) .
«دعبل‏» نيز در قصيده معروف «مدارس آيات‏»، در بخشى عمده، به سوگ شهداى آل محمد، صلى‏ الله‏ عليه‏ وآله، و به خون خفتگان دشت كربلا و مرثيه اباعبدالله الحسين، عليه ‏السلام، پرداخته است. (3)
امام صادق، عليه‏السلام، به يكى از شاعران خط خون، «جعفر بن عفان طائى‏» فرمود:
به من خبر رسيده كه درباره امام حسين، عليه‏السلام، شعر مى‏گويى و خوب هم شعر مى‏گويى؟
گفت: آرى.
آنگاه بخشى از شعرها و مرثيه‏هايش را در محضر امام صادق، عليه‏السلام، خواند. امام و اطرافيان بشدت گريستند، تا آنجا كه سيلاب اشك بر صورت و محاسن امام جارى شد، سپس امام فرمود:
- اى جعفر! به خدا سوگند، در اين لحظه كه سوگنامه حسين (ع) را مى‏خواندى، فرشتگان مقرب پروردگار، شاهد و شنواى سخنت‏بودند و چون ما و بيش از ما گريستند، خداوند، بهشت را بر تو لازم كرد و تو را آمرزيد. سپس افزود:
ما من احد قال فى الحسين، عليه‏السلام، شعرا فبكى و ابكى به الا اوجب الله له الجنة و غفر له. (4)
هيچ كس درباره حسين، عليه‏السلام، شعرى نگفت كه بگريد و بگراياند، جز آنكه خداوند، او را بخشوده و بهشت را بر او واجب گرداند.
به كارگرفتن عنصر شعر، به لحاظ «تاثير عاطفى‏» و «گسترش سريع‏»، گامى اساسى در ثبت‏حماسه‏هاى عاشورا در دفتر تاريخ بوده است. مردم نيز، اشعار مدح و مرثيه را مى‏خواندند، حفظ مى‏كردند، حتى به فرزندان خود مى‏آموختند. تعاليم عاشورا، در خلال همين سروده ‏ها نسل به نسل، زنده مى ‏ماند و خوگرفتگان به مدايح و مراثى، در سايه محتواى اين اشعار، با فرهنگ اهل‏بيت مى‏زيستند.
امام امت، قدس سره، فرموده است:
با اين هياهو، با اين گريه، با اين نوحه ‏خوانى، با اين شعرخوانى، با اين نثرخوانى، ما مى‏خواهيم اين مكتب را حفظ كنيم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده. (5)
عزادارى
بر پاكردن شعائر سوگوارى بر شهيدان مظلوم، ضمن مقابله نمودن با فراموش شدن يادشان، تعليم دهنده ارزش هاى متعالى حماسه كربلاست. مراسمى كه همه ساله و همه جا به ياد كربلا و عاشورا بر پا مى‏شود، مايه بقاى مكتب و گسترش تعاليم وحى و اهل‏بيت است.
رساندن صداى شهادت عاشورائيان به گوش تاريخ، در هياهوى پر فريب اغواگران براى پوشاندن حقايق و لوث كردن خون شهدا، رسالتى عظيم بوده و هست. شدت علاقه ائمه به مجالس عزادارى سيدالشهداء و نيز، ميزان خصومت و ناراحتى دشمنان از برپايى آنگونه محافل و اجتماعات، گوياى اين حقيقت است كه حيات حماسه عاشورا در گرو اين شعائر است، وگرنه به فراموشى سپرده مى‏شود.
امام صادق، عليه‏السلام، به عبدالله بن حماد فرمود:
به من خبر رسيده كه جمعيتى از اطراف كوفه و جاهاى ديگر از زن و مرد، در نيمه شعبان به زيارت حسين، عليه‏السلام، مى‏آيند و سخن ها و داستانها و ندبه ‏ها و سوگوارى و مرثيه دارند.
گفت: «آرى چنين است، خود من نيز شاهد برخى از اينها بوده‏ام.»
حضرت فرمود: «سپاس خدايى را كه در ميان مردم، كسانى را قرار داده، تا به سوى ما آيند و ما را بستايند و براى ما مرثيه سرايند...» (6)
در حديث ديگرى امام باقر، عليه‏السلام، اينگونه به پيروان خويش، دستور مى‏دهد:
بر حسين، عليه‏السلام، ندبه و گريه كنند، و به اهل خانه دستور داده شود كه بر حسين بگريند و در خانه‏ها، مراسم گريه و عزادارى و ناله سر دادن در غم حسين، عليه‏السلام، باشد و اهل خانه و شيعيان، به يكديگر تعزيت و تسليت گويند... (7)
اينها، سبب «احياء امر» و زنده نگه داشتن «خط اهل‏بيت‏» مى‏شود و در نتيجه، تضمينى بر بقاى مكتب است.
امام خمينى،قدس سره، مى‏فرمايد:
اين مجالسى كه در طول تاريخ بر پا بوده و با دستور ائمه، عليهم‏السلام، اين مجالس بوده است... ائمه اينقدر اصرار كردند به اينكه مجمع داشته باشيد، گريه بكنيد، چه بكنيد، براى اينكه اين حفظ مى‏كند كيان مذهب ما را... (8)
برپايى اينگونه مجالس، هر چند مخفيانه و درون خانه‏ها باشد، صداى اعتراضى است‏بر ضد دشمنان و استغاثه مظلوميتى است، عليه ظالمان و هر خانه علوى كه داغدار و شهيد داده است، وقتى در سوگ سالار شهيدان اشك مى‏ريزد، حس عدالت‏خواهى و انتقامجويى از ستمگران در جانش شعله مى‏كشد. اين، خاصيت هر گريه و عزادارى در عصر خفقان است، كه تبديل به كانونى براى افشاگرى، الهام‏گيرى، خط دهى، تجمع نيروها، شناخت افراد و شناساندن چهره‏هاى پاك است.
امام خمينى، قدس سره، مى‏فرمايد:
مساله، مساله گريه نيست، مساله، مساله تباكى نيست، مساله، مساله سياسى است كه ائمه با همان ديد الهى كه داشتند، مى‏خواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند و يكپارچه كنند، از راههاى مختلف، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب‏پذير نباشند. (9)
و مى‏فرمايد:
گريه كردن بر شهيد، زنده نگه داشتن نهضت است. (10)
آنچه كه به عنوان «بعد سياسى‏» در عزادارى و گريه مطرح است، همان زنده نگه داشتن روحيه مبارزه با ستم و تشكل انقلابيون با محوريت كربلاست، آن همه ثواب و اجر هم، علاوه بر جهات تربيتى و اخروى، به لحاظ آثار و بركات اجتماعى نيز مى‏باشد. حضرت امام، درباره ثوابهاى فراوانى كه براى عزادارى سيدالشهداء وارد شده مى‏فرمايد:
اين كه براى عزادارى، براى مجالس عزا، براى نوحه‏خوانى، براى اينها اين همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عباديش و روحانيش، يك مساله مهم سياسى در كار بوده است. آن روز كه اين روايات، صادر شده است، روزى بوده است كه اين فرقه ناجيه، مبتلا بودند به حكومت اموى و بيشتر عباسى و يك جمعيت‏بسيار كمى در مقابل قدرتهاى بزرگ. در آن وقت‏براى سازمان دادن، به فعاليت‏سياسى اين اقليت، يك راهى درست كردند كه اين راه، خودش سازمان‏ده است... شيعيان با اقليت آن وقت، اجتماع مى‏كردند و شايد بسيارى از آنها هم نمى‏دانستند مطلب چه هست، ولى مطلب، سازماندهى به يك گروه اقليت در مقابل آن اكثريتها و در طول تاريخ، اين مجالس عزا كه يك سازماندهى سرتاسرى كشورهاست، كشورهاى اسلامى هست، و در اين ايران كه مهد تشيع و اسلام و شيعه است، در مقابل حكومتهايى كه پيش مى‏آمدند و بناى بر اين داشتند كه اساس اسلام را از بين ببرند، اساس روحانيت را از بين ببرند، آن چيزى كه در مقابل آنها، آنها را مى‏ترساند، اين مجالس عزا و اين دستجات بود. (11)
آنچه به اين برنامه غنا و تاثير مى‏بخشد، گذر از جنبه شكلى آن و پرداختن و رسيدن به محتوا و جهت و حقيقت آن است، اولياى دين نيز پيوسته با هشدارهايشان در اين راه، ارشاد كرده‏اند، تا عزادارى و سوگوارى، الهام‏بخش «فرهنگ جهاد و شهادت‏» باشد و به صورت يك موج تبليغى، و مبارزاتى و حماسى درآيد و در عزادارى، «احساس‏» به كمك «شعور» آيد و شعور، پشتوانه احساس عاطفى گردد، تا اينگونه مجالس و شعائر و سنتها از محتوا تهى نشده و به تشريفاتى كم‏اثر، يا بى‏اثر تبديل نگردد.
عزادارى مفهومى گسترده دارد، هم برنامه‏ هاى وسيع شيفتگان سيدالشهداء را در دو ماه محرم و صفر در همه قلمرو كشورهاى اسلامى شامل مى‏شود، هم آنچه را كه محدود و ساده، هر روز، در هر گوشه ‏اى، خانه ‏اى، مسجدى، برگزار مى‏شود و ياد «اهل‏بيت‏» زنده نگه داشته مى‏شود.
«اشك‏»، پاسدار «خون‏»
عزادارى (كه از آن سخن مى‏رفت) مفهومى گسترده ‏تر از گريستن دارد.
«گريه‏» و اشك ريختن در سوگ سالار شهيدان، نشانه عشق به دودمان پاكى و فضيلت است.
اشك شاهد شوق و دليل و نشانه پيوند است، اشك زبان دل و ترجمان محبت است،
تا نسوزد دل، نريزد اشك و خون از ديده‏ها
آتشى بايد كه خوناب كباب آيد برون
آنكه در سوگ عاشورائيان مى‏گريد، با پاى دل در كاروان حسينى گام برمى‏دارد و اهل همين قافله است.
از اين رو، هم اشكهايى كه در ماتم حسين، عليه‏السلام، ريخته شود، مقدس شمرده شده، هم گريستن و گرياندن ثواب دارد و هم پيشوايان دين، خودشان پيوسته چشمانى اشكبار به ياد «عاشورا» داشته‏اند.
اينگونه بوده است كه اشكهاى داغداران و ديده ‏هاى گريان، پاسدار پيام خون شهيدان بوده است، چونكه گريستن بر شهادت حسين، عليه‏السلام، و يارانش، امضاى راه خونين آنان و تجديد بيعت ‏با «كربلا» و فرهنگ شهادت است و اشك، خون مى‏ پرورد و گريستن، حماسه مى‏آفريند.
ائمه شيعه، شهادت و گواهى اشك را بر صداقت عشق، پذيرفته و از آن ستايش و نسبت‏به آن تشويق كرده‏اند. در اين زمينه، روايات بسيارى است كه نقل آنها در اين نوشته نمى‏ گنجد.
امام رضا، عليه‏السلام، فرموده است:
من تذكر مصابنا فبكى و ابكى، لم تبك عينه يوم تبكى العيون و من جلس مجلسا يحيى فيه امرنا لم يمت قلبه يوم يموت القلوب (12)
هر كس مصيبتهاى ما را به ياد آورد و بگريد و بگرياند، هرگز چشمانش در روزى كه ديده‏ها گريان است، نمى‏گريد و هر كه در مجلسى نشيند كه امر ما در آن احيا و زنده مى‏شود، در روز مرگ دلها، دلش نمى‏ميرد.
در سلسله اشك بود گوهر مقصود گر هست ز يوسف خبر، اين قافله دارد
در سخن مفصلى كه امام رضا، عليه‏السلام، درباره فضيلت و ارزش و آثار گريستن بر امام حسين، عليه‏السلام، به «ريان بن شبيب‏» فرموده است، اين احياگرى و يادآورى نسبت‏به حادثه جانگداز كربلا به چشم مى‏خورد. حضرت به او فرمود:
اى پسر شبيب! اگر بر چيزى گريه مى‏كنى، بر حسين، عليه‏السلام، گريه كن، كه او را همچون گوسفند سر بريدند، همراه هجده نفر از دودمانش كه همه از كسانى بودند كه روى زمين بى‏نظير بودند، آسمانها و زمينها در شهادت او گريستند... (13)
حضرت رضا، عليه‏السلام، شايد به اقتضاى شرايط روزگار، تاكيد بيشترى نسبت‏به مساله دارد. از جمله در روايتى بلند، مى‏فرمايد:
در اين ماه (محرم) دشمنان، خون ما را به ناحق ريختند و هتك حرمت ما نمودند و فرزندان و بانوان ما را به اسارت گرفتند و خيمه‏هاى ما را به آتش كشيدند و غارت كردند... عاشورا، روز حسين، عليه‏السلام، پلكهاى ما را مجروح و اشكهايمان را جارى ساخت و ما از سرزمين كربلا، گرفتارى و رنج‏به ميراث برديم. پس بايد بر كسى همچون حسين عليه‏السلام گريه‏كنندگان بگريند، كه گريه بر او، گناهان بزرگ را فرو مى‏ريزد... (14)
اين گريستن كه «شركت در حماسه او و هماهنگى با روح او موافقت‏ با نشاط و حركت اوست‏» (15) و اين نثار اشكها بر دامن احساس و در راه حق، مورد قدردانى و رحمت‏ خواهى از سوى امامان قرار گرفت و به نوعى نصرت جبهه حق و تقويت ‏خط امامان محسوب مى‏شد.
امام امت، قدس سره، در تحليل اجتماعى مساله گريه و عزادارى براى امام حسين، عليه‏السلام، بيانات بلند و ارزشمندى دارد از جمله مى‏فرمايد:
ثوابهاى بسيار براى عزاداران او مقرر كردند، تا مردم را بيدار نگه دارند و نگذارند اساس كربلا كه پايه‏اش بر بنيان كردن پايه‏هاى ظلم و جور، و سوق مردم به «توحيد» و «معدلت‏» بود، كهنه شود، با اين حال، لازم است كه براى عزادارى كه شالوده‏اش بر اين اساس ريخته شده، چنين ثوابهايى مقرر شود كه مردم با هر فشار و سختى هم كه هست، از آن ست‏برندارند، و گر نه با سرعت‏برق، زحمتهاى امام حسين، عليه‏السلام، را پايمال مى‏كردند، كه با پايمال كردن آن زحمتهاى پيغمبر اسلام و كوششهايى كه براى تاسيس اساس تشيع كرده بود، بكلى پايمال مى‏شد... (16)
همچنين درباره نقش گريه و عزادارى در حفظ مكتب عاشورا مى‏فرمايد:
سيدالشهداء را اين گريه ‏ها حفظ كرده است. مكتبش را، اين مصيبت ها و داد و قالها حفظ كرده، اين سينه‏زنى‏ها و اين دستجات حفظ كرده،... هر مكتبى هياهو مى‏خواهد. بايد پايش سينه بزنند. هر مكتبى تا پايش سينه‏زن نباشد، تا پايش گريه‏كن نباشد، تا پايش توى سر و سينه‏زن نباشد، حفظ نمى‏شود... ما بايد براى يك شهيدى كه از دستمان مى‏رود، علم بپا كنيم، نوحه‏ خوانى كنيم، گريه كنيم، فرياد كنيم... (17)
به ياد كربلا دلها غمين است دلا خون گريه كن، چون اربعين است مرام شيعه در خون ريشه دارد نگهبانى ز خط خون چنين، است (18)
حضرت امام در سخنرانى ديگرى فرموده است:
گريه كردن بر عزاى امام حسين، زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همين معنى است كه يك جمعيت كمى در مقابل يك امپراطورى بزرگ، ايستاد و «نه‏» گفت. هر روز بايد در هر جا اين «نه‏» محفوظ بماند و اين مجالس كه هست، مجالسى كه دنبال همين است كه اين «نه‏» را محفوظ بدارد... آنها از همين گريه‏ ها مى‏ترسند، براى اينكه گريه‏اى كه گريه بر مظلوم است، فرياد مقابل ظالم است. (19)
و فرموده است:
همين گريه‏ ها نگه داشته ما را... همين‏ها هست كه مملكت را حفظ كرده... تا ابد هم اگر براى سيدالشهداء گريه كنيم، براى سيدالشهداء نفعى ندارد، براى ما نفع دارد... ما اين سنگر را نبايد از دست‏بدهيم.
ائمه همواره از گريه، به عنوان سند افشاگر و فريادى عليه ظلم، استفاده كرده‏اند، تا مظلوميت ‏حسين و راه عاشورا فراموش نشود.
هرچند نيست درد دل ما نوشتنى از اشك‏ خود، دو سطر به ايما نوشته‏ ايم (20)
مجالس وعظ و روضه
هر تجمعى بهانه و محور مى‏خواهد، هر چه محور گردهمايى، مقدستر و ژرفتر باشد، آن تجمعات هم ديرپاتر و پربارتر خواهد بود.
پيروان اهل‏بيت، عليهم‏السلام، با عشق و محبتى كه به آنان داشتند و با سوز و گدازى كه در شهادتشان داشتند، بهترين گزينه را براى جمع شدن، ديدار كردن، گفتگو كردن، پيرامون خط فكرى و سياسى عاشورا و عترت داشتند. اين برنامه‏ها توصيه خود پيشوايان دين بود و در اين ديدارها، گفتگوها، «احياى امر و زنده نگه داشتن خط ائمه بود و اگر به ياد و نام حسين، عليه‏السلام، و كربلا بود، حيات فلسفه عاشورا در آن نهفته بود.
امام صادق، عليه‏السلام، به «فضيل‏» فرمود:
آيا مى‏نشينيد و با هم حرف و حديث مى‏گوييد؟ پاسخ داد: آرى، جانم به فدايت، حضرت فرمود: اينگونه مجالس را دوست دارم. اى فضيل! «امر» ما را زنده نگه داريد. خداى رحمت كند كسى را كه امر ما را احيا كند. (21)
در حديث ديگرى امام صادق، عليه‏السلام، به اصحاب خود فرمود:
از خدا پروا كنيد، با هم برادر و نسبت‏به هم نيك رفتار باشيد، به خاطر خدا با هم دوستى كنيد، با يكديگر پيوند و رفت و آمد و ترحم داشته باشيد، همديگر را زيارت و ملاقات كنيد، مذاكره كنيد و «امر» ما را زنده بداريد. (22)
همين توصيه ‏ها، بخصوص بر محور نقل فضائل اهل‏بيت و گريستن بر شهيد عاشورا، زمينه و بستر مناسبى براى تشكيل مجالس و محافلى شده است كه عده‏اى با عنوان «خطيب‏» و «واعظ‏» و جمعى با عنوان «مداح‏» و «مرثيه‏ خوان‏» و «روضه‏ خوان‏» و «ذاكر» به خطابه، وعظ، ذكر مصيبت و نقل سخنان و بيان شخصيت ائمه و شهدا بپردازند. بركات اينگونه مجالس همواره شامل امت‏شده است و اينگونه محافل، همچون شبكه ‏اى گسترده، بخصوص در ايام و مناسبت هايى خاص، دلها و انديشه‏ ها و تجمعها و تنها را به هم پيوند داده است و خود، نوعى مبارزه با دشمن و انسجام يافتن نيروهاى خودى و تقويت كننده روح جمعى بوده‏است. به قول‏ شهيد پاك ‏نژاد:
... با نيم متر چوب و نيم متر پارچه سياه، مى‏توان موجى از احساسات بى‏دريغ درباره بزرگسالار شهيدان مشاهده كرد كه در هيچ جا نمونه‏اى از آن ديده نمى‏شود. در حالى كه براى تشكيل اجتماع حتى كوچكى بايد متحمل زحمات زيادى گرديد، صرف نظر از املاك موقوفه حسينى، ساختمان حسينيه‏ ها، اطعام و اكرامها، نذرها و زيارت رفتنها و اجتماعات مذهبى و كليه مخارجى كه طى ده ماه سال، به عناوين مختلف در راه اين سرباز فداكار به مصرف مى‏رسد. (23)
منابر حسينى و جلسات وعظ دينى، همه به ذكر مصيبت و يادى از عاشورا ختم مى‏شود و با گريستن چشمها و سوختن دلها، تعاليم مكتب در دلها بيشتر رسوخ مى‏يابد و اين سبب ريشه دواندن حماسه كربلا در عمق جانها و ژرفاى تاريخ مى‏گردد.
امام امت ،قدس سره، در زمينه نقش اين مجالس و منابر و مواعظ نيز، تعابير ارزنده‏اى دارد كه تنها به چند نمونه اكتفا مى‏شود:
الآن هزار و چهار صد سال است كه با اين منبرها، با اين مصيبتها و با اين سينه‏زنى‏ها ما را حفظ كرده ‏اند، تا حالا آوردند اسلام را. (24)
و در جاى ديگر مى‏فرمايد:
... قدرتهاى بزرگ، از اين سازمانى كه بدون اينكه دست واحدى در كار باشد كه آنها را مجتمع كند، خود به خود ملت را به هم جوشانده‏اند، در سراسر يك كشور... و اگر يك مطلبى بخواهد براى اسلام خدمتى بكند و شخصى بخواهد كه مطلبى را بگويد، سرتاسر كشور به واسطه همين گويندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت‏ يكدفعه منتشر مى‏شود و اجتماع مردم در تحت اين بيرق الهى، اين بيرق حسينى، اسباب اين مى‏شود كه سازمان داده شده باشد. (25)
مساله، مساله گريه نيست، مساله، مساله تباكى نيست، مساله، مساله سياسى است كه ائمه با همان ديد الهى كه داشتند، مى‏خواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند و يكپارچه كنند، از راههاى مختلف، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب ‏پذير نباشند.
عزادارى مفهومى گسترده دارد، هم برنامه‏هاى وسيع شيفتگان سيدالشهداء را در دو ماه محرم و صفر در همه قلمرو كشورهاى اسلامى شامل مى‏شود، هم آنچه را كه محدود و ساده، هر روز، در هر گوشه‏اى، خانه‏اى، مسجدى، برگزار مى‏شود و ياد «اهل‏بيت‏» زنده نگه داشته مى‏شود.
پيروان اهل‏بيت، عليهم‏السلام، با عشق و محبتى كه به آنان داشتند و با سوز و گدازى كه در شهادتشان داشتند، بهترين گزينه را براى جمع شدن، ديدار كردن، گفتگو كردن، پيرامون خط فكرى و سياسى عاشورا و عترت داشتند.
________________________________________________________________
1. وسائل ‏الشيعه، ج 10 ،ص‏467.
2. الغدير،ج 2، ص 242.
3. همان، ص 381 به بعد.
4. بحارالانوار، ج 44، ص 282، وسائل‏الشيعه، ج 10، ص 464.
5. صحيفه نور، ج 8، ص 71.
6. وسائل‏الشيعه، ج 10، ص 468.
7. همان، ص 398.
8. صحيفه نور، ج 10، ص‏217.
9. همان، ج‏13، ص‏153.
10. همان، ج 10، ص 31.
11. همان، ج‏16، ص‏217.
12. وسائل‏الشيعه، ج 10، ص 392.
13. بحارالانوار، ج 44، ص‏286، وسائل‏الشيعه، ج 10، ص 392.
14. بحارالانوار، ج 44، ص‏283.
15. تعبير از شهيد مطهرى در «شهيد و قيام انقلاب مهدى‏»، ص 124.
16. كشف اسرار امام خمينى «ره‏»، ص 174.
17. صحيفه نور، ج 8، ص‏69 - 70.
18. از نويسنده مقاله.
19. صحيفه نور، ج 10، ص 31.
20. صائب تبريزى.
21. بحارالانوار، ج 44، ص 282.
22. همان، ج 71، ص 352.
23. اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، شهيد پاك‏نژاد، ج 2، ص 40.
24. صحيفه نور، ج 8، ص‏69.
25. همان، ج‏16، ص 208.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page