پير ميدان ‏دار عشق حبيب بن مظاهر

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

نام اصلى «حبيب بن مظاهر» «حبيب بن‏ مظهر» (1) است، بزرگمردى از طايفه با شرافت و افتخارآفرين! «بنى اسد» و از صحابه رسول گرامى اسلام(ص) مى‏باشد، وى يك سال پيش از بعثت پيامبر اسلام به دنيا آمد; دوران كودكى او همزمان با سال هايى بود كه پيامبر(ص) در مكه مكرمه مردم را به توحيد و خداپرستى دعوت مى‏نمود، فيض ديدار پيامبر، توفيقى بود كه حبيب را، از همان اوان جوانى با معارف دينى و سرچشمه زلال تعاليم اسلام، آشنا ساخت.
چهره بارز «حبيب‏» هميشه در تاريخ مانند خورشيدى تابان، درخشيده و مى ‏درخشد; چرا كه او از اصحاب پيامبر گرامى اسلام به حساب مى‏آمد، و از آن حضرت حديث هاى زيادى شنيده بود از سوى ديگر، شركت او در سن 75 سالگى، در نهضت نورانى كربلا و دفاع از حريم ولايت از صحنه‏ هاى پرشكوه و نورانى زندگى سرشار از معنويت او مى‏باشد.
بنابراين حبيب از جمله كسانى است كه به فيض ديدار پنج امام معصوم، نائل آمده است. چهره ‏اش زيبا و جمال معنوى او به حد كمال رسيده بود. (2) به طورى كه در عبادت، شجاعت، علم، زهد و در دفاع از حريم ولايت زبانزد ديگران شده بود.
حبيب بن مظاهر مورد علاقه پيامبر اسلام(ص)
نقل شده كه: پيغمبر خاتم(ص) روزى با جماعتى از اصحابش، از جايى عبور مى‏كردند; ناگهان ديدند چند نفر از بچه‏ها، با يكديگر بازى مى‏كنند. پيامبر اكرم(ص) جلو رفتند و نزديك يكى ازبچه‏ها نشست، و دست نوازش بر سر او كشيد، سپس پيشانى او را بوسيد. و با ملاطفت و مهربانى، او را پهلوى خود نشاند!
اصحاب، از اين عمل حضرت سؤال كردند. حضرت فرمود: روزى ديدم، كه اين طفل با حسينم بازى مى‏كرد، و در حين بازى، خاك زير پاى «حسين‏» را برمى‏داشت و به صورت و چشمهايش مى‏ماليد. پس; من هم او را دوست مى‏دارم. چون او فرزند مرا دوست مى‏دارد، و جبرئيل خبر داده: او در واقعه كربلا از انصار و ياران حسينم خواهد بود. (3)
در تقريرات، «مرحوم حاج شيخ جعفر تسترى‏» احتمال داده كه، آن طفل «حبيب بن مظاهر» بوده است.
علم حبيب
پس از وفات جانسوز رسول گرامى(ص) حبيب بن مظاهر با حضرت على(ع) بيعت نمود، و در خط ولايت على بن ابيطالب(ع) قرار گرفت. چون بارها، از پيامبر عظيم الشان اسلام(ص) شنيده بود: «انا مدينة العلم و على بابها فمن اراد المدينة فليات الباب‏». يعنى «من شهر علمم و على در آن شهر است، هر كس كه علم مى‏خواهد از در آن وارد شود»، لذا محضر حضرت على(ع) را مغتنم شمرده و در شمار ياران خالص و حواريون و شاگردان ويژه حضرت قرار گرفت (4) و دانش هاى گران بها و فراوانى از حضرت امام على(ع) آموخت.
او در جميع علوم و فنون، همچون فقه، تفسير، قرائت، حديث، ادبيات، جدل و مناظره تبحر داشت تا آنجا كه مايه اعجاب و شگفتى ديگران بود. (5) يكى از دانش هاى او «علم بلايا و منايا» بود. يعنى: پيشگويى حوادث و خبر داشتن از وقايع آينده، و تاريخ.
شجاعت ‏حبيب
«حبيب بن مظاهر» مردى شجاع، باصلابت و با قدرت بود، به طورى كه در تمام جنگهايى كه در دوران حكومت‏حضرت على(ع) رخ داد; حضورى فعال و چشمگير داشت، و در آن زمان بعنوان يكى از شجاعان بزرگ كوفه در زمره ياران امام(ع) بود. (6)
در روز عاشورا نيز با شجاعت تمام، در مقابل لشگر عمر سعد ايستاد; و شروع به نصيحت و اندرز كرد. بلكه، آن خفتگان و اسيران هواى نفس را، بيدار كند. خلاصه، «حبيب‏» شخصى بود كه تنها از خدا مى‏ترسيد و با تمام وجود و شجاعت‏بسيار، كمر همت، به يارى و دفاع از حريم ولايت و امامت، بسته بود.
عبادت حبيب
حبيب مردى عابد و پارسا بود. تقوى و حدود الهى را رعايت مى‏كرد. حافظ كل قرآن كريم بود، و هر شب به نيايش و عبادت خدا مى‏پرداخت. (7)
به فرموده امام حسين(ع) در هر شب يك ختم قرآن مى‏كرد. (8)
مردى بود كه حتى آخرين شب عمر خود را (شب عاشورا)، به نيايش با پروردگار سپرى كرد.
زهد حبيب
او حلال و حرام الهى را رعايت مى‏نمود. زندگى پاك و ساده‏اى داشت. آن‏قدر به دنيا بى‏رغبت‏بود و زهد را، سرمشق زندگى خود قرار داده بود، كه هر چقدر به او پيشنهاد امان و پول فراوان شد; نپذيرفت، و گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذرى نداريم كه زنده باشيم، و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند». (9)
به تحقيق مى‏توان گفت: «حبيب بن‏ مظاهر» از جمله افرادى است كه اميرالمؤمنين امام علی(ع) در باره آنان فرموده است:
«ارادتهم الدنيا فلم يريدوها» (10) يعنى: دنيا به آنان روى مى ‏آورد ولى آنها به دنيا پشت كرده، و با بى ‏رغبتى و بى ‏اعتنايى از كنار آن مى‏گذرند.
چهره حبيب از آغاز نهضت‏ حسينى تا شهادت
بعد از شهادت امام حسين(ع) شيعيان به امام حسين نامه نوشته، آن حضرت را به قيام عليه معاويه دعوت كردند، نخستين نامه در خانه «سليمان بن‏مريم خزاعى‏» - كه از شيعيان مخلص بود - نوشته شد. اين دعوت نامه با امضاى چهار تن از بزرگان كوفه، توسط «عبدالله بن‏ مسمع همدانى‏» و «عبدالله بن‏وال‏» به مكه ارسال شد; كه «حبيب بن‏ظاهر» يكى از امضاكنندگان اين نامه بود. (11)
بنابراين مى‏بينيم كه حبيب، از همان اول فعاليت‏خود را براى اين نهضت الهى شروع مى‏كند، و همراه «مسلم بن‏ عوسجه‏» كه به طور پنهانى در كوفه براى «مسلم بن‏عقيل‏» از مردم بيعت مى‏گرفتند; و در اين راه از هيچ اقدامى كوتاهى نمى ‏كردند. (12)
حبيب بن‏ مظاهر اين پيرمرد عارف و آگاه، مصمم بود كه به هر قيمتى شده، خود را به كاروان كربلا برساند; شب به راه مى‏افتاد و روز استراحت مى‏كرد تا در بند ماموران «ابن‏زياد» اسير نشود. سرانجام روز هفتم ماه محرم، در كربلا، به كاروان امام حسين(ع) پيوست. (13)
به محض رسيدن به كربلا، مجددا وفادارى خود را نسبت‏به امام(ع) در ميدان عمل به نمايش مى‏گذارد. همين كه مشاهده نمود ياوران امام اندك و دشمنان او بسيارند، به امام حسين(ع) عرض كرد: «در اين نزديكى، قبيله‏ اى از «بنى‏ اسد» هستند، اگر اجازه دهيد پيش آن‏ها رفته، آنان را به يارى شما دعوت كنم، شايد خداوند هدايتشان كند.» بعد از اينكه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانيد و شروع به نصيحت و موعظه كرد. (14)
شهادت
او، عاشق شهادت بود. دلش براى شهادت مى‏طپيد. شب عاشورا را به عبادت و مناجات با معبود خويش مشغول بود، و لحظه‏ شمارى مى‏كرد تا روز عاشورا فرا رسد و در ركاب مولا و سرور خويش، شربت‏ شهادت را بنوشد.
بالاخره، نوبت جان‏فشانى فرا رسيد. آن مجاهد پير و عاشق كه روحيه‏اى جوان و شاداب داشت; با شمشيرى بران به ميان سپاه دشمن نفوذ كرده، آنان را از دم تيغ مى‏گذراند. و اين گونه رجز مى‏خواند:
«من حبيب، پسر مظاهر، زمانى كه آتش جنگ برافروخته شود، يكه سوار ميدان جنگم، شما گرچه از نظر نيرو و نفر از ما بيشتريد، ليكن ما از شما مقاومتر و وفادارتريم، حجت و دليل ما برتر، منطق ما آشكارتر است و از شما پرهيزكارتر و استوارتريم.» (15)
حبيب بن ‏مظاهر، با آن سن زياد همچون يك قهرمان شمشير مى‏زد، و 62 نفر از افراد دشمن را به درك واصل كرد.
تشنگى و خستگى بر او چيره شده بود، ناگهان، در اين هنگام «بديل بن‏مريم عقفانى‏» به او حمله كرد و با شمشيرى بر فرق او زد، ديگرى با سر نيزه به او حمله كرد، تا اينكه حبيب از اسب بر زمين افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس «بديل بن‏مريم‏» سر مطهرش را از تن جدا كرد.
شهادت اين پير عاشق، بر ياران امام(ع) و خود امام(ع) بسيار گران بود. حضرت خود را به بالين او رسانيد. چنان شهادت «حبيب‏» در امام اثر گذاشته بود كه فرمود:
«احتسب نفسى و حماة اصحابى‏»: پاداش خود و ياران حامى خود را، از خداى تعالى انتظار مى‏برم. (16) اى حبيب! مردى با فضيلت‏بودى كه در يك شب قرآن را ختم مى‏كردى. (17)
سرانجام «حبيب بن‏مظاهر اسدى‏» يار باوفاى اباعبدالله‏ الحسين(ع) در سن 75 سالگى، در تاريخ دهم محرم‏الحرام، سال 61 هجرى قمرى، در سرزمين مقدس كربلا به فيض شهادت نائل آمد.
خاتمه
تاريخ، معلم انسان‏هاست، بنابراين نبايد تنها به مطالعه تاريخ بماهو تاريخ اكتفا كرد، بلكه بايد از مطالعه زندگى بزرگان درس گرفته و آن را به كار بست.
درسى كه از تاريخ زندگى اين صحابى و يار دلاور امام حسين(ع) مى‏توان گرفت در چند سظر به طور خلاصه بيان مى‏كنم:
چرا افرادى همانند «حبيب‏» تا آخرين قطره خون از حريم ولايت دفاع مى‏كنند و تمام هستى خود را، در راه هدفشان، نثار مى‏نمايند؟ علت اين است كه:
«افراد امثال حبيب، عاشق حقيقى و واقعى اهل بيت (عليهم السلام) بوده‏اند، اراده آنها تنها زبانى نبود; بلكه سعى مى‏كردند در عقيده و افكار، اخلاق، بينش سياسى، زندگى فردى و اجتماعى به گونه‏اى رفتار نمايند كه ائمه (عليهم السلام) دستور داده‏اند.
خداوند ما را جزء دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) قرار دهد.»
_________________________________________________________________
1- تقى الدين الحسن بن على بن داود حلى ، الرجال .
2- قاضى نورالله ، مجالس المؤمنين ، ص 308 . السيد محن الامين ، اعيان الشيعه ، ج 4 ، ص 554 .
3- علامه مجلسى ، بحارالانوار ، ج 10 ، حاج محمد هاشم خراسانى ، منتخب التواريخ ، ص 278 .
4- السيد محن الامين ، المجالس السنيه فى مناقب و مصائب العتره النبويه ، ج 1 .
5- امالى منتخبه ، ص‏49 .
6- محمد بن طاهر سماوى ، ابصار العين فى انصار الحسين(ع)، ص‏56 .
7- السيد محن الامين ، اعيان الشيعه ، ج 4 ، ص 554 .
8- ترجمه نفس المهموم ، شيخ عباس قمى ، ص‏343 .
9- كشى، رجال.
10- سيد رضى، نهج‏البلاغه، خطبه همام.
11- شيخ مفيد، ارشاد، ج 2، ص 35 - 34.
12- السيد محسن الامين، اعيان الشيعه، ج 4، ص 554.
13- همان.
14- محمد بن‏طاهر سماوى، ابصار العين فى انصار الحسين، ص‏57.
15- تاريخ طبرى، ج‏7، ص‏347.
16- السيد محسن الامين، مجالس السنية، ج 1; تاريخ طبرى، ج‏7، ص‏349.
17- حاج شيخ عباس قمى، منتهى الامال، ص 430; حاج شيخ عباس قمى، ترجمع نفس المهوم، ص‏343.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page